ماجرای تصادف مستانه سال ٩٣
حادثه تلخی که جان عروس و داماد جوان را گرفت. برخورد خونین لکسوس با یک اسپورتیج در تقاطع زیر پل یادگار امام. عامل اصلی این حادثه سرعت بیش از حد و مستی راننده اعلام شد. درواقع ایمان و یاسمین که فقط چند هفته به جشن عروسی و آغاز زندگی مشترکشان باقی مانده بود، قربانی سرعت سرسامآور جوان مستی شدند که از یک دورهمی شبانه بازمیگشت. این حادثه در نخستین ساعات بامداد هشتم آبان ماه سال ٩٣ رخ داد. این تصادف به قدری شدید بود که هر دو خودرو به کلی متلاشی شده بودند و ماموران آتشنشانی چند ساعت برای خارج کردن اجساد از اسپورتیج و نجات راننده لکسوس که عامل اصلی این تصادف بود، تلاش کردند. همان موقع مسئولان راهنماییورانندگی سرعت بیش از حد و عدم کنترل راننده لکسوس به دلیل مستی را علت این حادثه اعلام کردند. حالا نزدیک به چهار سال از آن حادثه میگذرد، اما هنوز خانوادههای آن دو زوج جوان خاطرات تلخ آن روزها را به خاطر دارند. آنطور که برادر ایمان به «شهروند» میگوید هنوز هم مرگ نابهنگام ایمان و همسرش یاسمین برای او و خانوادهاش رنجآور است: «چطور میشود چنین مصیبتی را فراموش کرد. آنها تازه اول زندگیشان بود. همه چیز آماده بود تا این دو زندگی مشترکشان را آغاز کنند. قرار بود بعد از پایان ماه محرم و صفر آن سال مراسم ازدواج برگزار شود. اما افسوس که غفلت یک جوان بیمسئولیت دو خانواده را برای همیشه داغدار کرد.» احسان ولیزاده درباره روند رسیدگی به پرونده آن تصادف هم به «شهروند» میگوید: «متاسفانه قوانین ما در این بخش ناقص است. مرگ برادرم و همسرش قتل غیرعمد به حساب میآید. راننده جوان لکسوس مست بود. افسر راهنمایی که در محل حادثه بود، به ما گفت که تست الکل او ٢٠٠ میلیگرم بود. آن جوان با علم و آگاهی از اینکه رانندگی در حین مستی خطرآفرین است، پشت خودرو نشست و آن حادثه را رقم زد. اما با این وجود، او فقط به پرداخت دیه محکوم شد. دیه را هم که بیمه ١٨ ماه بعد از صدور حکم دادگاه پرداخت کرد. البته از جنبه عمومی جرم هم به سه سال زندان محکوم شد. اما اینگونه حبسها معمولا بعد از چند ماه بخشیده میشود. اما قاضی به دلیل حساسیتی که روی این پرونده ایجاد شده بود، بخشش حبس آن جوان را به گرفتن رضایت از ما منوط کرد. خانواده او هم بعد از سه ماه مدام به خانه پدرم مراجعه میکردند و درنهایت هم رضایت گرفتند. اما من شنیدم قاضی بعد از حدود ١١ ماه او را از زندان آزاد کرد. البته آن زمان دادگاه او را به مدت پنج سال از رانندگی محروم کرد، اما آیا واقعا نظارتی روی اجرای چنین احکامی وجود دارد. موضوع جالب دیگر در سابقه چندین مورد تصادف در حین مستی در پرونده آن جوان بود. ما این موضوع را بعدها متوجه شدیم. اینکه چطور یک نفر میتواند به این راحتی با جان مردم بازی کند و دست آخر هم با پرداخت دیه یا چند ماه زندانی دوباره به کارش ادامه دهد، واقعا جای تاسف دارد. قوانین موجود در این زمینه نقص دارد. در بسیاری از کشورهای توسعهیافته اینگونه افراد را مادامالعمر یا مدت خیلی زیادی از رانندگی محروم و بسیاری از حق و حقوق اجتماعی او را محدود میکنند، اما در قوانین ایران بین راننده مست و کسی که واقعا به دلیل یک لحظه غفلت یا اشتباه در رانندگی باعث مرگ کسی میشود، هیچ تفاوتی نیست.
