آه ای پدر همه امت، ای پشتوانه حقیقت، ای مرکز روشنایی، ای آفتاب معنویت، ای روح انسانیت، ای چشم آدمیت، ای جان نبوت، ای جهان رسالت، با رفتن تو زلالی از آب و پاکی از آسمان و ایستادگی از کوه و سبزی از درخت و نشاط از گل و لبخند از لب می رود. تاریخ بدون تو داستانی سراسر ملال آور و سرشار از جهالت و خشونت است و تاریخ با تو رویای شاعرانه ای است که در آن می توان پای درس گلها نشست و با ابرها همکلام شد و به مهمانی عشق رفت و زیر باران، حدیث آشنا خواند. سخت است است که سر در چاه عمیق تقویم کنی و ناگهان با این جمله های شکسته روبرو شوی:
فرق آدمیت شکافت شد و عدالت وارد شب یتیمی گشت. خبر بزرگی ارکان هستی را به لرزه درآورد: علی شهید شد.