به گزارش اکوایران، بهطور کلی تحت تاثیر مسائل مختلفی نه تنها رشد نقدینگی در ایران در ارقام بالایی به ثبت میرسد بلکه طی 50 سال اخیر نیز روندی صعودی را طی کرده است. دادههای تورم نیز از روند مشابهی با رشد نقدینگی برخوردار بودهاند. البته شایان ذکر است که رابطه تورم و رشد نقدینگی عمدتا در بلندمدت مورد تاکید بوده و در کوتاه مدت هزینههای تولید، نرخ دستمزد و نرخ ارز، انتظارات تورمی و تحریم نیز از عوامل شکلدهنده به تورم به شمار میروند.
با توجه به این موضوع که نرخ رشد نقدینگی در سال جاری کاهش یافته و نرخ تورم نیز در مقایسه با ابتدای سال 1402 در سطوح پایینتری به ثبت میرسد، میتوان انتظار داشت این کاهش رشد نقدینگی در بلندمدت به کاهش تورم کمک کند اما باید توجه داشت که رشد نقدینگی تنها کانال اثرگذار بر تورم نیست.
دلیل رشد بالای نقدینگی در ایران چیست؟
بر اساس آمارها متوسط رشد نقدینگی از سال 1353 تا 1401 حدود 27.3درصد بوده است و بجز در مواردی محدود، کمتر از 10 درصد نشده است. برخی از کارشناسان مخارج ایرانیان فراتر از توان تولیدی آنها را دلیل این رشد بالای نقدینگی میدانند. به این ترتیب با به وجود آمدن مخارج جدید، بانک مرکزی یا بانکها مجبور به خلق پول یا شبه پول میشوند و همین موضوع هرچند نیاز مقطعی را برآورد میکند، اما میتواند حجم پول موجود در جامعه را افزایش داده و تورم ایجاد کند.
به زعم کارشناسان تسهیلات تکلیفی، سلطه مالی دولت بر بانک مرکزی و انتقال ناترازی بودجه به پول ملی، درآمد فراوان نفتی در برخی مقاطع و عدم نظارت و کنترل مناسب سیستم بانکی ودر نتیجه انباشت بدهی آنها در ترازنامه بانک مرکزی، از اصلیترین دلایل رشد نقدینگی طی این سالها بوده است.
همبستگی تورم و رشد نقدینگی
با توجه به اینکه رشد سطح قیمتها مستقیما با میزان اسکناس یا پول موجود در جامعه در ارتباط است، میتوان رابطه بین پول و نقدینگی را دو طرفه تلقی کرد. آمارها نیز نشان میدهد از سال 1353 تا کنون روند رشد نقدینگی تقریبا مشابه با روند تورم بوده است. البته در مقاطعی نیز ناهماهنگی مشاهده میشود که به دلیل اثرپذیری هر یک از این دو مسئله مورد بررسی از سایر متغیرها چیز عجیبی نیست. اما در نهایت روند کلی مشابه است.
برای مثال اواسط دهه هشتاد یکی از دلایل نرخ رشد نقدینگی بالا و تورم پایین، وجود درآمدهای فراوان نفتی و سیاست نرخ ارز ثابت بود. در این دوره علاوه بر اینکه درامدهای نفتی به ریال تبدیل شده و به داراییهای بانک مرکزی اضافه میشد، به دلیل ثابت بودن نرخ ارز، واردات ارزانتر میشد و با انجام واردات، بخشی از فشار تورمی کشور به خارج پرتاب میشد.
در اواسط دهه 90 نیز دلیل نرخ رشد نقدینگی بالا و تورم پایین، وجود بازده حقیقی پسانداز بود به عبارت دیگر در این دوره نظام بانکی دچار بحرانی شده بود که بانکها علیرغم انباشت ریسک بالا در ترازنامه خود، به دنبال جذب سپردههای بیشتری بودند و وارد یک بازی پونزی شدند. به همین ترتیب بانکها در رقابت با یکدیگر برای جذب سپردهها نرخ سود بانکی را به اشکال مختلفی بالا بردند و نرخ بهره حقیقی در اقتصاد مثبت شد. در نهایت با مثبت شدن نرخ بهره بخش زیادی از سرمایهها در کشور به شکل سپرده بلندمدت در بانکها فریز شد.
مشاهده میشود تورم و رشد نقدینگی از سال 1397 که تقریبا همزمان با خروج آمریکا از برجام است، بسیار شدت گرفته و حتی از میانگین بلندمدت خود عبور کرده است. مشاهده میشود هرچند رشد نقدینگی در سال گذشته تا حدودی کنترل شد و به 30 درصد رسید اما همچنان تا سال 1401 بیشتر از میانگین بلندمدت بود.
بررسیها نشان میدهد میانگین بلند مدت نرخ تورم در ایران حدود 21 درصد است درحالیکه در سالهای گذشته نرخ تورم افزایش یافته و از مرز 45 درصد عبور کرده است. البته شایان ذکر است که نرخ تورم مذکور با استفاده از سال پایه 1395 و بر اساس شاخص قیمت بانک مرکزی محاسبه شده است و چنانچه مبنای شاخص قیمت یا سال پایه تغییر کند، رقم تورم نیز متفاوت میشود.
رشد نقدینگی در 10 ماهه سال 1402
هرچند هنوز جزئیات کلهای پولی در دی ماه منتشر نشده است اما میتوان صرفا با استفاده از رقم نقدینگی، رشد نقطه به نقطه آن را به دست آورد. مشاهده میشود از ابتدای سال جاری تا دی ماه، بانک مرکزی رشد نقدینگی را از 33 به حدود 25 درصد رسانده است. با توجه به اینکه میانگین رشد نقدینگی از سال 1353 تا 1401 حدود 27 درصد است، میتوان مشاهده کرد از مرداد ماه امسال رشد نقدینگی به روند بلندمدت خود بازگشته و حتی از آن پایینتر رقم خورده است. این درحالیست که علیرغم بازگشت رشد نقدینگی به کانال مورد نظر، همچنان نرخ تورم در سطوح بسیار بالاتری در مقایسه با روند بلندمدت آن به ثبت میرسد.
منبع: ecoiran-60120