شرق: اگرچه تاکنون تلاشهای زیادی انجام شده تا تعریفی از حیات به دست داده شود، اما واقعیت این است که تعریفکردن حیات کاری دشوار با پیچیدگیهای زیاد است. بهتازگی کتابی با عنوان «حیات چیست؟» از پل نرس با ترجمه کاوه فیضاللهی در نشر نو منتشر شده که تلاش دیگری است برای پاسخ به این پرسش بنیادی. عنوان فرعی کتاب «حیات چیست؟» پنج ایده بزرگ در زیستشناسی است.
در توضیحات خود کتاب نیز به این نکته اشاره شده که تعریف حیات، پرسشی کهن اما همچنان بیپاسخ است. گویی پدیدهای تعریفگریز است که به هیچ تعریفی بر پایه شروط لازم و کافی تن نمیدهد و از هر تلاشی در این جهت با روکردن استثنائی میگریزد. دنیای زنده بهمراتب پیچیدهتر از آن است که بتوان با یک تعریف قاطع بر پایه معیارهایی محدود تکلیف تمام موارد بینابینی را روشن کرد. مترجم کتاب در بخشی از مقدمهاش نوشته که حیات یک معماست. شکننده و سرسخت است. و همزمان هر دو اینهاست. اما برای بهتردیدن مسئله باید آن را در چارچوب سطوح سازمانی حیات نگریست. پایداری حیات در سطح فرد، جمعیت، گونه یا کل زیستکره با هم متفاوت است. حیات در سطح فردی، یا به عبارت دیگر زندگی یک فرد جاندار، شکننده است. مرگ فرایندی برگشتناپذیر است. با این حال، هزاران راه برای مردن وجود دارد؛ در حالی که راه زندهماندن فقط یکی است و آن حفظ ثبات درونی در برابر محیط متغیر بیرونی است. جانداران سیستمهایی پیچیدهاند که در معرض تنشهای گوناگون قرار دارند. جاندار برای زندهماندن باید بتواند با وجود این تنشها و بینظمیها، نظم درونیاش را برقرار کند. زندگی هر فرد جاندار فقط در محدودهای باریک از پارامترهای محیطی مختلف همچون مواد مغذی، مواد دفعی، اکسیژن، دیاکسید کربن، اسیدیته، فشار، دما و... امکانپذیر است. نویسنده کتاب «حیات چیست؟»، پل نرس، ژنتیکدان و زیستشناس سلولی است و درباره کنترل تولیدمثل در سلولها پژوهش کرده است. این فرایند بنیان رشد و تکوین در تمام موجودات زنده است. او مدیر پژوهشگاه فرانسیس کریک در لندن است و پیش از این، سمتهای مدیر ارشد پژوهشگاه سرطان بریتانیا، رئیس دانشگاه راکفلر، و رئیس انجمن سلطنتی را نیز بر عهده
داشته است.
او در سال ۲۰۰۱ به دلیل کشف پروتئینهایی که تقسیم سلول را در چرخه سلول کنترل میکنند، برنده جایزه نوبل در رشته فیزیولوژی یا پزشکی و در سال ۱۹۹۸ برنده جایزه آلبرت لسکر شده است. علاوه بر این، مدال پادشاهی انجمن سلطنتی و مدال کاپلی نیز برده است. پل نرس در سال ۱۹۹۹ لقب سِر، در سال ۲۰۰۳ از فرانسه نشان لژیون دونور و در سال ۲۰۱۸ از ژاپن نشان خورشید فروزان گرفت. او به مدت 15 سال عضو شورای علم و فناوری بود و به نخستوزیر و هیئت دولت مشورت میداد و هماکنون مشاور علمی ارشد کمیسیون اروپا و عضو هیئت امنای موزه بریتانیاست. او با گلایدر و هواپیماهای ملخی قدیمی پرواز میکند و خلبانی قابل است. از این گذشته، به تئاتر، موسیقی کلاسیک، کوهپیمایی، رفتن به موزهها و گالریهای هنری و دویدن بسیار آهسته نیز علاقه دارد. «حیات چیست؟» نخستین کتاب او است. نرس روشن میاندیشد، آسان مینویسد و جابهجا به سرگذشت و تجربیات شخصیاش و دانشمندان دیگر گریز میزند. او این کتاب را به نوههایش تقدیم کرده و مخاطبش نسل کنونی است که در آینده باید مراقب حیات روی این سیاره باشند.
«چگونه گورهخر راهراه شد» نوشته لئو گراسه، عنوان کتاب دیگری از مجموعه کتابخانه طبیعی نشر نو است که این کتاب هم با ترجمه کاوه فیضاللهی توسط نشر نو به چاپ رسیده است. آنطور که عنوان فرعی کتاب میگوید، این کتاب شامل تعدادی داستان داروینی مندرآوردی است و این پرسشها را مطرح کرده که چرا زرافه گردنی به این درازی دارد؟ چرا گورخر راهراه است؟ چرا گله بوفالوها کمابیش دموکراتیک است اما فیلها دیکتاتوری را ترجیح میدهند؟ علت معماری درخشان تپه موریانهها یا پیچیدگیهای زندگی جنسی کفتارها چیست؟ چرا گورکن عسلخوار طوری تکامل یافته که یکی از مؤثرترین عوامل کشتار جمعی باشد؟ دستکاری ژنتیکی جانوران چگونه ممکن میشود و چه نتایجی دارد؟ ما رفتار جانوران را چگونه تغییر میدهیم؟ این پرسشها، پرسشهای جذابی است. کسی بدش نمیآید که بتواند پاسخشان را بداند و هرگاه لازم شد با دیگران در میان بگذارد. اما رسیدن به این پاسخها و فهم جزئیاتشان خیلی هم ساده نیست؛ باید کمی از شتاب و آساننمایی خاص جهان مجازی تن زد و با این حقیقت مواجه شد که پرسشها همیشه پاسخ سریع و آسان ندارند. لئو گراسه جایی انکار نمیکند که رقابت با ویدئوها درباره جذابیت گربهها و حرکات بامزهشان سخت است، اما کوشیده است چه در کانال مشهور یوتیوبیاش و چه در کتابها به بیانی جذاب و شفاف دست پیدا کند تا پاسخهای تخصصی زیستشناسی نظری را به طرزی همهفهم و همهپسند ارائه کند. اما جستوجو برای فهم پاسخ این پرسشها
از طبیعت چطور ممکن است؟
چارلز داروین آخرین کتابش را زمانی نوشت که به خاکبازی کودکانه بازگشته بود و مشغول جستوجوی اینجا و آنجای خاک شده بود. کتاب درباره آغاز و انجام بشر نبود، درباره فلسفه زیستی بشر نبود، درباره چیزی بهظاهر حقیر بود: کرم خاکی! داروین تا آخرین روزهای زندگی آن کودک بازیگوش و سرکش را در درونش حفظ کرده بود و اگر امروز میزیست چهبسا همچون نویسنده کتاب کانالی یوتیوبی نیز راه میانداخت برای گفتوگو با کودکان دیگر درباره زمین بازی مشترک: طبیعت. برای لذتبردن از این کتاب و پیگیری ایدهها و همراهشدن با نویسندهاش باید آن کودک احتمالا خفته را صدا زد و بیدارش کرد. همراه با آن کودک، «چرا»ها نیز بیدار میشود. علامتسؤالها جلو پدیدههای همیشگی مینشیند و آدم را از «اهمیت علم» به «جذابیت علم» میرساند. برای تأثیرگذاری صحیح بر جهان، باید طرز کارش را فهمید و برای فهم چارهای نداریم جز آموختن علم. این کتاب هم به این پرسشها پاسخ میدهد و هم پرسشهایی در کنار این پرسشها میگذارد.
منبع: sharghdaily-915487