مقام کبابی رفته بود دکتر. پزشک محترم هم کلی بیماری برایش ردیف کرده بود و گفته بود: فعلا حق خوردن کباب را نداری! کبابی باشی و این حق را نداشته باشی، یعنی بزرگ ترین شکنجه عالم! آن روز ظهر مقام کبابی ما را به یک مهمانی غیر منتظره دعوت کرد و در همان کبابی از دست پخت خودشان، ما را حسابی شرمنده کرد. در حال نوش جان کردن کباب بودیم که داستان توصیه پزشک را گفتند و وقتی واکنش ما را دیدند، گفتند: بیا وانمود کنیم هیچ اتفاقی نیفتادهاست! یادم نمی رود وقتی اداره برق هم اشتباه کرده بود و قبض جانانه ای فرستاده بود، مقام کبابی بدون اینکه ناراحت بشود گفته بود: بیا وانمود کنیم هیچ اتفاقی نیفتادهاست. از این ها که بگذریم، همسر مقام کبابی می گفتند: وقتی تصور می کنی حالا باید ایشان از کوره آجرپزی که هیچ از کوره شماره 3 ذوب آهنر اصفهان با آن هم دود و آلودگی بیرون برود، می گویند: بیا وانمود کنیم هیچ اتفاقی نیفتادهاست. این جمله ایشان را در موتورهای جستجو که البته بومی آن می شود شترهای جستجو، دنبال کردم تا به یک کتاب رسیدم. نویسنده کتاب کسی نیست جز «جنی لاوسون»، نویسنده و ژورنالیست متولد سال ۱۹۷۳. او بهعنوان یک وبلاگ نویس ماهر هم شناخته شده است و وبلاگش مامان خوب، مامان بد نام دارد. او همچنین برای شبکههای خبری مختلف نوشته است و وبلاگش به عنوان یکی از صد وبلاگ معتبر برای زنان شناخته شده است. سبک او طنز است و برای نوشتن طنزهایش جوایز مختلفی گرفته است. نویسنده کتاب از بیماریهای جسمی و روحی مثل روماتیسم مفصلی، افسردگی، اضطراب، اختلال شخصیت دوری گزین و وسواس فکری - عملی رنج میبرد؛ اما ظاهرا مجموعه این دردها برای او مضحک بود و از هر درد، دلیلی برای خندیدن بیرون میکشید. نمونهاش همین کتاب «بیا وانمود کنیم هیچ اتفاقی نیفتاده است» که او در آن، همه مصائب و مشکلاتش را به طنازانهترین شکل ممکن روایت کرده است. در واقع این کتاب دلتان را میشکند. ممکن است در مواردی روح شما را هم آزار دهد، اما در نهایت خنده را بر لبتان جاری میکند؛ مثل خندهای که در مراسم خاکسپاری سراغ آدم میآید؛ هم گستاخانه است و هم دیگر نمیشود جلویش را گرفت. مترجم کتاب «سامان شهرکی» و نسخه صوتی آن با صدای «لیلا برخورداری» منتشر شده است. «ملکه پرحرفیهای خوشمزه» از زمانی که خودش را شناخت و کم سن و سال بود، متوجه شد که کودکی عجیب و غریبی دارد. با خواندن کتاب، همراه او با دوران کودکی و مدرسه، زمان جوانی و تجربه عشق اول و در نهایت ازدواج و مادر شدنش آشنا میشوید. به کمک این کتاب میتوانید راحت گرفتن در زندگی را یاد بگیرید و جرئت پیدا کنید و عجیبترین افکارتان را با صدای بلند بگویید. این کتابی است که کمک میکند تصمیم بگیرید دوباره زندگی کنید، حتی اگر محدودیتهای زیادی داشته باشید.