حاشیه هایی که ظاهرا قرار نیست تمام شود و هر روز هم بیشتر می شود.در این میان آنچه مغفول مانده کیفیت فنی این بازی است. جدالی که به نوعی گل سر سبد فوتبال ایران به شمار می آید اما از نظر فنی چندان چیز قابل توجهی داشت.جدالی که شاید تنها در 15 دقیقه پایانی آن بتوان نشانه هایی از یک بازی در حدو اندازه های دربی پیدا کرد که تازه آن را هم باید با اغماض در نظر گرفت. پرسپولیس چه قبل و چه بعد از گلش موفق نشد حتی یک سوم آن چیزی را که در توان دارد و بارها به نمایش گذاشته ، تکرار کند. به واسطه پرس شدید و دوندگی بالای آبیها در یک سوم تدافعی این تیم، شاگردان گلمحمدی هرگز موفق به آن چیزی که تبحرش را دارند، نشدند. سروش رفیعی و میلاد سرلک شباهتی به بازیهای گذشته خود نداشتند و ریگی هم نه این بازی و نه در مصافهای پیشین، توانایی بازیسازی را نداشته و ندارد از اینرو تاکتیک اصلی قرمزها در زمین قابلیت اجرا نداشت. بدون تردید غیبت وحید امیری نقش مهمی در افتادن قرمزها در این تله تاکتیکی داشت. او همان مهرهای است که در چنین دیدارهایی، نقش بیبدیلش را ایفا میکند. حفظ توپ، قابلیت حمل آن و مهمتر از همه، ایجاد موقعیت از کانالهای کناری.جواد نکونام در نیمه دوم، درست وسط سیبل را نشانه رفته بود؛ عدم اجازه بازیسازی به پرسپولیس در زمین خودش. زیر همان پرس و فشار سنگین حملهور آبیپوش بود که بارها حسین کنعانی توپهای بلند و بیهدفی را ارسال میکرد و حتی یک نصفه موقعیت هم با این تاکتیک خلق نشد. آنها با این روش صرفا در انتظار اشتباه مدافعان استقلال بودند. سردرگمی سعید صادقی برای فرار و استفاده از حفرههای موجود و سرعت کم زاهدی هم مزید بر علت شده بود.در این سو وضعیت آبیها هم مشخص بود؛ نفوذ از کنارهها و ارسال سانترهای کوتاه و بلند به مقصد بلانکو برای سر زنی و ساختن توپ سوم یا مهرداد محمدی برای نفوذ به قلب دفاع.تا قبل از ورود امید عالیشاه و محمد عمری این سناریو مرتب تکرار میشد. نه پرسپولیس توانایی خلق موقعیت و ارائه بازی هجومی مختص به خودش را داشت و نه استقلال با وجود مدافعان سرزنی مثل گولسیانی و کنعانیزادگان در خط تدافعی رقیب، شانس زیادی برای برتری هوایی.بیتوجه به برد سپاهان مقابل فولاد و اهمیت رقابت با پر مهرهترین تیم لیگ برتر، هر دو مربی برای صرفا نباختن به میدان آمده بودند.هر دو تیم بیش و پیش از آنکه فکر بردن باشند فضیلت را در نباختن و شکست نخوردن جستوجو میکردند. نه کاری به جدول داشتند و نه حتی برایشان ذرهای اهمیت داشت که یک ساعت قبلش سپاهان طی یک بازی هجومی و جذاب با ۳ گل از سد فولاد گذشته بود. اینها هیچکدام برای دو کادرفنی، معنایی نداشت، شعارشان یک چیز بود؛ نمیخواهیم ببازیم. در چنین فضایی بود که سرانجام یکی از آنتی پرسهای، مدافعان پرسپولیس (اینبار وحدت هنانوف به جای کنعانیزادگان توپ را ارسال کرد) منجر به بروز همان اشتباهی از سوی مدافعان استقلال شد که منتظرش بودند. آرمین سهرابیان پاس رو به عقب پر خطری را برای حسین حسینی درون دروازه فرستاد و طی همین فعل و انفعالات، امید عالیشاه از دورترین نقطه ممکن، توپ را به درون دروازه استقلال جا داد.این گل همان اتفاق مهمی بود که منجر به فروریختن افکار محتاطانه یکی از دو سرمربی شد.از اینرو پس از پیش افتادن، با علم به این واقعیت، قرمزها میبایست نوع دیگری از فوتبال را ارائه میدادند تا اتفاقات چندساله گذشته تکرار نشود.اگرچه در وقتهای اضافه آنها کار را تمام کردند اما دلبستن به یک گل و پرداختن به دفاع بدون خلق ضدحمله کارساز، مشخصا تاکتیک پرخطری بود که آنها به آن تن دادند و مطابق انتظار مجازات هم شدند. اگرچه دست کادرفنی قرمزها برای تعویضهای شجاعانهتر، چندان باز نبود اما مشخص بود دفاع چند لایه هم روش قابل اعتمادی برای حفظ نتیجه نیست. اگر از شوت غافلگیر کننده و ناگهانی امید عالیشاه پس از گل زیبایش صرف نظر کنیم، عملا پرسپولیس هیچ موقعیت خاصی را روی دروازه حریف ایجاد نکرد.همان اشتباه بزرگی که گویا گلمحمدی هیچ راهکاری برای آن یافت نکرده است.به هر حال دربی 102 با همین شرایط و دو گلی که در 15 دقیقه پایانی به ثمر رسید،خاتمه یافت.جدالی که همچون تمام دربی های قبل بسیار محافظه کارانه برگزار شد چرا که هدف نخست دو مربی نباختن در این بازی حیثیتی بود. طبیعی است وقتی افکار تاکتیکی مربیان بر این اساس به بازیکنان دیکته می شود خود به خود هر تیمی شکل تدافعی به خود می گیرد.نمونه تزریق چنین تفکری به وضوح در دربی اخیر دیده شد؛ جای که هیچ یک از خطوط دفاعی دو تیم پرسپولیس و استقلال حتی به نیمه های زمین هم نزدیک نمی شدند چرا که نگران فضای خالی پشت سر خودشان بودند.به هر حال دربی 102 با همین مختصات به شدت احتیاطی پایان یافت تا همه نگاه ها و خبرها معطوف به حواشی پیرامون این دیدار باشد.جایی که هیچ یک از خطوط دفاعی دو تیم پرسپولیس و استقلال حتی به نیمه های زمین هم نزدیک نمی شدند چرا که نگران فضای خالی پشت سر خودشان بودند.به هر حال دربی 102 با همین مختصات به شدت احتیاطی پایان یافت تا همه نگاه ها و خبرها معطوف به حواشی پیرامون این دیدار باشد.
دربی 102 مانند دربی های قبل از نظر فنی چیزی برای ارائه نداشت
پرحاشیه و دیگر هیچ
دربی 102 سرانجام با انبوهی از حاشیه ها به پایان رسید.
بیشتر بخوانید
امتیاز: 0
(از 0 رأی )
نظرهای دیگران