درباره ما نسخه آزمایشی | پنج شنبه، 4 دی 1404

کد: 27640 | 26 اسفند 1398 ساعت 10:06

توضیحات کمدین معروف به‌خاطر احضارش در دادگاه

توضیحات امپراطور کوزکو درباره احضارش به دادستانیزینب موسوی کمدینی که به نام امپراطور کوزکو شناخته می‌شود و اخیرا به دلیل مطالب طنزش به دادستانی احضار شده، در توییتی از این جلسه نوشت.
توضیحات کمدین معروف به‌خاطر احضارش در دادگاه


اینکه مراجع قضایی کمدین رو برای شوخی دعوت میکنن و میگن توضیح بده در ممموع چیز ناراحت کننده ایه. که خب اینکه صحبت میکنن باهات و با صحبت حل میشه چیز خوشال کننده ایه. اینو بگم که هیچ علاقه ای به بیان اینکه چی شد و اینا ندارم. ولی خب وقتی همینطوری دری وری گفته می شه گفتم بگم.
توضیحات کمدین معروف به‌خاطر احضارش در دادگاه
اول اینکه ادمی که با اینور اونور زدن یه کلیپ و کپشن تحریک امیز تو این شرایط موجب ایجاد همچین جوی میشه واقعا کثیفه ولی خب اینو هم میدونم که در نهایت من مسئول حرفی هستم که زده. ولو با نیتی کاملا متفاوت. حرف من موجب رنجش جامعه پرستاری! شده. اشتباه کردم و عذر می خوام واقعا.
دوم اینکه استنداپ کمدی در ایران شناخته شده نیست و من اگر با اشتباهات و تاوان دادن هام منجر به شناساندن این هنر به مردم بشم کار خوبی کردم. کار خوبی که خودم دوست دارم. این سفر چند ساعته برای من قم همراه با اشک و ناراحتی بود ولی من چیزهایی یادگرفتم.
یاد گرفتم جهان بینی آدم ها متفاوته و ممکنه ادم ها براساس دیدشون چیزهای متفاوتی برداشت کنن. برخلاف همیشه که می گفتم من مسئول برداشت بقیه از حرفم نیستم الان می دونم که من مسئول هر برداشتی هستم و باید بیشتر دقت کنم.
عذرخواهی برای من کار سختی نیست من از هرکسی برای هرانچه که موجب رنجش شده عذرخواهی می کنم. من خشم و اندوه شمارو درک میکنم. توقع درک متقابل هم ندارم. فقط ارزو میکنم روزی کمدی درک بشه. تلخی امروز قدم کوچکی برای بهتر شدن کمدی بود و قدم بزرگی برای بهتر شدن من.
یه کم بعد این روزها تمام خواهد شد. این مصبیت لعنتی از این کشور میره و من تا مصبیت بعدی هرکسی و که این شرایطو راحت تر کرده ایستاده تشویق خواهم کرد. خصوصا کادر درمانی کشور و خصوصا خواهر عزیزم.
البته از مقام قضایی و روبرویی با قانون هم نمیترسم. به هر حال اینم بخشی از زندگیه که باید بری یه جاهایی جواب پس بدی و بگی چرا.
اونایی هم که دست زدن و گفتن لابد دنبال کیس پناهندگی و فلانم و ول می کنم میرم باید بگم نه عزیزان من قصد خروج از این پهنه اریایی و ندارم. نشستم کارمو می کنم و دنبال این چیزا نیستم.
خلاصه که اگر داغ شرط است ما دیده ایم ...
پایان.


عکس خوانده نمی‌شود