جمعه سیاه مصرفگرایی
بلک فرادی یا همان جمعه سیاه رویدادی وارداتی است. برندها و فروشگاههای مختلف در آخرین جمعه ماه نوامبر (در ایران اولین جمعه آذر) تخفیفهای زیادی روی محصولات خود اعمال میکنند. این رویداد در بسیاری از کشورهای جهان برگزار میشود اما اولینبار در آمریکا شکلگرفته و به کشورها و برندهای دیگر صادر شده است. تاریخچه جمعه سیاه به سال 1386 برمیگردد یعنی حدود 600 سال پیش وقتی آمریکا درگیر بازسازی کشور خود پس از جنگهای داخلی بود و انحصار طلا برای مدتی از دست دولت خارج شد و به دست دو تن از سودجویان افتاد. در این شرایط دولت امریکا برای ایجاد تعادل در بازار و ثابتکردن قیمت به واردکردن مقدار زیادی طلا اقدام کرد، بدون این که متوجه شود انحصار طلا در دست سودجویان است. این باعث شد که مردم زیادی در کشور آمریکا ورشکسته شوند و این روز به جمعه سیاه نام گیرد. در سال 1950 مردم فیلادلفیا بعد از روز شکرگزاری شورشی به پا کردند و پلیس این شهر اصطلاح جمعه سیاه را برای آن روز به کاربرد. در این روز تعداد زیادی از خریداران و گردشگران برای دیدن بازی فوتبال به مرکز شهر سرازیر شدند و نیروهای فیلادلفیا نهتنها به مرخصی نرفتند بلکه به ساعات کاری آنها نیز افزوده شد و سرانجام در اوایل دهه 60، حسابداران زیادی زمانی که دچار ضرر میشدند میزان ضرر را با جوهر قرمز و میزان سود را با جوهر سیاه مینوشتند. تا این که در روز بعد از شکرگزاری، بهخاطر حجم بالای خریدها برای سال نو، همه ارقام با جوهر سیاه نوشته شد و هیچ ضرری در آن روز درج نشد. همین اتفاق باعث شد تا این روز به جمعه سیاه نامگذاری شود.
جمعه سیاه در ایران نیز از اوایل دهه 90 شمسی فراگیر شده. بسیاری از فروشگاههای آنلاین و برندها و کسب و کارها کمپین جمعه سیاه را برگزار میکنند. اما جمعه سیاه آن طور که ظاهرا به نظر میرسد به نفع خریدار نیست. در جمعه سیاه فروشنده با ایجاد تخفیفهای کاذب نیازهای کاذب در خریدار ایجاد میکند و افراد ببرای بهره مندی از تخفیفها اقدام به خریدهای غیرضروری میکنند و در نهایت برنده فروشنده است نه خریدار همین موضوع جمعه سیاه یا بلک فرادی را به نماد مصرف گرایی تبدیل کرده است. تخفیفهای وسوسه برانگیز شما را ترغیب میکند تا خارج از نیازهای خود خرید کنید و همین شروع مصرف گرایی و فاصله گرفتن از خریدهای هوشمندانه و به دور از هیجان است. به طورکلی بلک فرادی بر روی هیجانهای خرید کار میکنید نه بر روی نیازهای مشتریان همین موضوع سبب میشود تا برندها و فروشگاهها در این فرصت کوتاه اجناسی که فروش بالایی ندارد را به فروش رسانده و خریدار نگون بخت نیز در هیجان این تخفیفها کالایی بیش از نیازش خریداری کرده و دچار تنش مالی شده است. ضمن اینکه مصرف گرایی پیامدهایی همچون آسیب به محیط زیست را نیز به وجود میآورد. برداشت بیش از حد از منابع طبیعی و به دنبال آن کمبود منابع اولیه و افزایش تولید زباله و در نتیجه آلودگی آب، خاک و هوا تنها بخشی از این آسیب هاست.
