بعد از مدتها کش و قوس و خبررسانی و خبریسازی بالاخره چشم مخاطبان پلتفرمها به سریال «دفتر یادداشت» روشن شد. سریالی به کارگردانی کیارش اسدیزاده که پخش دو مجموعه تلویزیونی ساخته او به صورت همزمان در شبکه نمایش خانگی آغاز شده است. «دفتر یادداشت» از همان روز اولی که خبرهای تولید آن منتشر شد، یک پروژه سرشار از کنجکاوی بود. همه این کنجکاوی هم از قضا به رضا عطاران مربوط میشد. بازیگر و فیلمسازی که چه به عنوان بازیگر و چه به عنوان کارگردان همواره آثارش مورد توجه بوده است. چه آنکه عطاران پس از سالها دوباره به عنوان بازگیر به شبکه نمایش خانگی برگشته و این خود یکی از مهمترین اتفاقاتی است که «دفتر یادداشت» را تبدیل به موضوعی برای صحبت میکرد.
فارغ از حضور عطاران و در طی ماههای اخیر، تیزر ویدئوهایی هم که پیش از پخش این سریال منتشر شد، نشان از اتفاقی ویژه میداد. فضای متفاوت تیزرها و چهره عطاران با موها و ریشهای سفید و البته حضور حسن معجونی باعث میشد که سریال «دفتر یادداشت» به راستی یک اتفاق متفاوت به نظر برسد. همه این حرفها اما تحلیل بود تا اینکه به جمعه هفته گذشته رسیدیم و اپیزود اول این سریال منتشر شد.
البته که با تماشای یک اپیزود نمیتوان حرف زیادی درباره این سریال زد، اما اگر بخواهیم در قامت معرفی به سراغ سریال اسدیزاده برویم باید به این نکته توجه کنیم که ما با سریالی کمدی - معمایی روبهرو هستیم که کارگردان به همراه مسعود خاکباز - نویسنده «دفتر یادداشت» - تمام توجه خود را به این نکته معطوف کردهاند که از همه ظرفیتهای بازیگران استفاده کنند. البته از همین قسمت اول ماهیت ابزورد فیلمنامه و رفتوآمد بین فضای رئال و سورئال میتواند در قالب یک ویژگی کلیدی برای «دفتر یادداشت» ثبت شود. حداقل در همان قسمت اول، این رفت و برگشت در فضاهای بیرونی و سکانسهای داخلی سریال و میزانسنهای مورد تاکید کارگردان نشان میدهد که این حرکت بین دو فضا بسیار مورد توجه قرار گرفته است. هر چند که تجربه سریالهای نمایش خانگی نشان داده گروهی از مخاطبان چندان به این فضای سورئال علاقهای ندارند اما اگر اسدیزاده و تیم سریال «دفتر یادداشت» موفق شده باشند این همنشینی را در قسمتهای بعدی هم حفظ کنند، به نظر میرسد با یک سریال موفق روبهرو خواهیم بود.
کیارش اسدیزاده پیش از آنکه عزم شبکه نمایش خانگی کند و به جز «دفتر یادداشت»، «هفت» و «کرگدن» را بسازد با دو فیلم «گس» (۱۳۹۱) و «شکاف» (۱۳۹۳) را ساخت که در زمان خود فیلمهایی بودند که حاشیه هم کم نداشتند. «گس» در سه اپیزود داستان ۳ مرد را روایت میکرد که به همسرانشان خیانت میکردند و «شکاف» داستان دو زوجی بود که روابط آنها بر اثر مرگ فرزند یکی از آنها وارد بحرانی بزرگ میشد. اسدیزاده که نشان داده از سر زدن به ژانرهای مختلف چندان هراسی ندارد با «دفتر یادداشت» وارد یک دنیای تازه شده است. او در این سریال ایرج (با بازی رضا عطاران) و حمید (با بازی حسن معجونی) را روایت میکند؛ «رفقای قدیمی از دوران کودکی که سرشان برای پیگیری پروندههای جنایی درد میکند و پای آنها ناخواسته به پرونده قتلهای زنجیرهای باز میشود. پروندهای که ورود آنها آبستن حوادث خطرناکتری میشود اما ماجرا پیچیدهتر از این حرفهاست. در این بین ایرج به دلیل مشکل مغزی منحصر به فردش مرتباً همهچیز و همهکس را از خاطر میبرد و...»
اسدیزاده در همین اپیزود اول و مانند پوستر فیلم که برداشتی از فیلم سینمایی «مالنا» با بازی مونیکا بلوچی بود، به داستانها و آثار سینمایی و تلویزیونی ارجاع میدهد. او با استفاده از ظرفیتهای بازیگرانش در خلق موقعیتهای خندهدار و تبیین یک داستان قتل با چاشنی معما اشارهای هم به داستانهای آگاتا کریستی و ماجراهای شرلوک هلمز هم دارد. همه این پدیدهها باعث میشود که بتوانیم بگوییم با سریالی روبهرو هستیم که از وجوه عطاران و معجونی برای مخاطب عام خود استفاده میکند اما به طور دقیقتر قصد دارد قصهای را تعریف کند که شوخیهای خاص و گاهی نزدیک به مفاهیم اروتیک هم در آن وجود دارد.
با همه این حرفها و توان اولیه فیلمنامه در پیشبرد داستان - حداقل در اپیزود پایلوت - اسدیزاده در «دفتر یادداشت» سلاحی دارد که مخاطب را مجبور به همنشینی با این سریال حتی تا قسمت آخر میکند. حرف گزافهای نزدهایم اگر بگوییم رضا عطاران که بعد از 10 سال به شبکه نمایش خانگی بازگشته، همچنان یکی از شیرینترین و خواستنیترین بازیگرانی است - که فارغ از مجموعه سریال شامل دیگر بازیگران و فیلمنامه و مابقی امور... - که میتوان او را به راحتی تماشا کرد و خسته نشد. گویی آن شخصیتپردازی خاکستری و چرکی که او برای کاراکترهایش در سریالهای تلویزیون نشان میداد، همه یک جا در وجود خودش حلول کرده و اکنون در قالب هر نقش تازهای که قرار میگیرد - حتی کاراکترهای جدی - این خود عطاران است که با تماشاگرش همراه میشود. این متفاوت بودن است که نقش او در «دفتر یادداشت» را هم جذاب میکند. پلیسی که دچار فراموشی میشود ولی آنقدر خبره است که ذپدر ناخودآگاه فراموشکارش هم میتواند کارش را انجام دهد.
در اپیزود اول سریال «دفتر یادداشت» نکته دیگری که به چشم میآید شخصیتپردازی کاراکترهای این مجموعه است که هیچ شباهتی به آنچه از بازیگران آن قبلا دیده بودیم ندارد. غیر از حسن معجونی که همیشه همان است با همان لحن و بیان و گفتار، مینا ساداتی و سوگل خلیق در همان اپیزود ابتدایی امتحان بازی در یک نقش متفاوت را به رخ تماشاگر میکشند.
با همه این اوصاف درباره «دفتر یادداشت» باید گفت که با سریالی متفاوت در شبکه نمایش خانگی روبهرو هستیم که شواهد نشان میدهد گویا روزهای افت این شبکه قرار است به زودی از راه برسد. این سریال به نظر میرسد جز آخرین مجموعههایی است که تفاوت ویژهای با مجموعههای ساخته شده این روزها دارد و این سنگینی کفه ترازو را هم احتمالا مدیون رضا عطاران خواهد بود. بازیگری که به معنای واقعی تماشای بازی او در هر شکلی دلچسب است و همین قسمت ابتدایی و پایلوت «دفتر یادداشت» هم نشان داد که دوباره این لذت را میتوان از تماشای این مجموعه هم به دست آورد.
منبع: sharghdaily-906780