حکم قصاص مردی که با دختلت در اختلاف خانوادگی برادرش، همسر او را به قتل رسانده بود، به اجرا درآمد.
به گزارش اعتمادآنلاین، این محکوم به قصاص پنج ماه پس از قتل بازداشت شد، چون برادرش راز جنایت را مخفی نگه داشته بود.
تحقیقات جنایی در مورد این قتل عصرنوزدهمین روز فروردین سال 1390 آغاز شد، وقتی که ماموران پلیس آگاهی پس از تماس مردمی از کشف جسد زن جوانی در منطقه رضی‌آباد در حوالی شهریار مطلع شدند.
کارآگاهان جنایی با حضور در محل حادثه با جسد زنی جوان روبه‌رو شدند که درون چاه مزرعه افتاده بود. بازپرس کشیک ویژه قتل شهریار دستور داد با کمک ماموران آتش‌نشانی جسد از درون چاه خارج شود و به پزشکی قانونی انتقال یابد. این درحالی بود که با بررسی جسد و محل حادثه مدرکی که هویت مقتول را نشان دهد، به دست نیامد. از این رو با تشکیل پرونده‌ای تحقیقات جنایی با عنوان کشف جسد مجهول‌الهویه آغاز شد. کارشناسان پزشکی قانونی پس از بررسی اولیه در اعلام نظریه خود گفتند زن جوان 2 روز پیش به قتل رسیده است.
یک هفته بعد از کشف جسد، مردی به پلیس آگاهی مراجعه کرد و گم‌شدن همسر جوانش را خبر داد.
مرد جوان به پلیس گفت: من و همسرم ساکن یکی از شهرهای غربی کشور هستیم. از چندی پیش برای کار به تهران آمدم و هر ماه برای همسرم پول می‌فرستادم. روز 17 فروردین 21 میلیون تومان پول موجود در حساب بانکی‌ام را برداشت کردم و در کیف همسرم گذاشتم و هر دو به تهران آمدیم. روز بعد در پایانه غربی تهران منتظر یکی از دوستان قدیمی‌ام بودم تا پس از خداحافظی با او همراه همسرم به شهر شیراز نزد خانواده‌اش برویم؛ اما هرچه منتظر ماندیم، خبری از دوستم نشد. بنابراین از همسرم خواستم در پایانه بماند تا من به گیشه فروش بلیت بروم. 20 دقیقه بعد وقتی برگشتم، خبری از همسرم و ساک پول نبود. هرچه هم که در ترمینال گشتم، زنم را پیدا نکردم تا اینکه از طریق پلیس مطلع شدم جسد زنی در شهریار پیدا شده است.
پس از آن مرد جوان باحضور در پزشکی قانونی، جسد همسرش را شناسایی کرد. با مشخص شدن هویت مقتول، ماموران به تحقیق دوباره از شوهرش پرداختند؛ اما اظهارات مرد جوان کارآگان پلیس را قانع نکرد و او به عنوان تنها مظنون پرونده بازداشت شد تا تحقیقات با بازجویی از او ادامه پیدا کند.
عاقبت پس از گذشت 5پنج ماه از وقوع حادثه، شوهر مقتول به قتل همسرش با همدستی برادرش اعتراف کرد و پلیس گفت: با همسرم اختلاف داشتم. دعوا و مشاجره‌‌هایمان هر روز بیشتر می‌شد تا اینکه همسرم مرا تهدید کرد اگر به این اختلاف‌ها پایان ندهم، مهریه‌اش را می‌گیرد و بعد تقاضای طلاق می‌دهد. ابتدا حرف‌های همسرم را جدی نگرفتم. بعد از چند روز وقتی متوجه شدم او به دادگاه خانواده رفته، عصبانی شدم و تصمیم به قتل او گرفتم.
این متهم ادامه داد: ماجرا را با یکی از برادرانم که معتاد است در میان گذاشتم و او قول همکاری در قتل را داد. یک روز پیش از حادثه با همسرم صحبت کردم و خواستم ابتدا به ملاقات خانواده‌اش برود و بعد از بازگشت با هم به دادگاه خانواده برویم.
متهم در مورد نحوه قتل همسرش نیز گفت: نیمه شب حادثه در پایانه غرب تهران برادر معتادم به ما ملحق شد و ما را به خانه اجاره‌ای خودش در شهریار برد تا او هم وسایلش را بردارد و با ما همسفر شود. به این ترتیب خودروی پرایدی را به طور دربستی کرایه کردیم و از تهران به شهریار رفتیم. در منطقه رضی‌آباد از راننده خواستیم توقف کند. هر سه نفر از خودرو پیاده شدیم. در همین موقع من و همسرم با هم دعوا کردیم. ابتدا با مشت ضربه‌ای به سرش زدم و بعد برادرم کمربند را به دور گردنش انداخت و او را خفه کرد. با اطمینان از مرگ همسرم جسد را درون چاه مزرعه انداختیم و با برداشتن ساک پول فرار کردیم. در بین راه هم مبلغی از پول‌ها را به برادرم دادم تا فرار کند و بعد از آن به شیراز، پیش خانواده همسرم رفتم تا گم شدن دخترشان را اطلاع دهم.
به این‌ترتیب جست‌وجو برای دستگیری متهم فراری آغاز شد. در نهایت ماموران پلیس آگاهی با انجام رشته تحقیقاتی این مرد را دستگیر کردند.
مرد معتاد که دید ماموران همه ماجرای قتل را می‌دانند و برادرش که پنج ماه به عنوان مظنون در بازداشت بود، کل ماجرا را به ماموران لو داده است، چاره‌ای جز اعتراف ندید و گفت: من بودم که با کمربند همسر برادرم را خفه کردم و پیشنهاد دادم جسد را در چاه زمین کشاورزی که در نزدیکی محل قتل بود بیندازیم.
در نهایت قضات دادگاه کیفری حکم به قصاص قاتل دادند و شوهر مقتول را نیز به اتهام معاونت در قتل به حبس محکوم کردند.
به این ترتیب مراحل اجرای حکم قصاص یکی پس از دیگری پشت سرگذاشته شد و این مرد صبح امروز به جرم کشتن زن برادرش در زندان قزل حصار به دار مجازات آویخته شد.
منبع: etemadonline-641881
