در مطالعهای که مطمئنا دنیای زمینشناسی را تکان میدهد مشخص شده که برخی از بخشهای ایالات متحده هنوز با پس لرزههای ناشی از زمینلرزههایی که در دهه ۱۸۰۰ روی دادهاند، مواجه هستند.
دو قرن پیش، برخی از قویترین زمین لرزههای ثبت شده در ایالات متحده، مناطق مرکزی و شرقی این کشور، از جمله میسوری، کنتاکی، و کارولینای جنوبی را لرزاند. این زمین لرزهها احتمالا بین ۶.۵ تا ۸.۰ ریشتر قدرت داشتهاند.
پس لرزهها رویدادهای لرزهای کوچکتری هستند که میتوانند در پی یک زمینلرزه بزرگ رخ دهند و برای روزها تا سالها پس از زلزله اولیه ادامه داشته باشند.
آنها بخشی طبیعی از فرآیند تنظیم خطای زمین پس از یک رویداد لرزهای قابل توجه هستند. اگرچه بزرگی پس لرزهها معمولا از زلزله اصلی کمتر است اما همچنان میتوانند به زیرساختها آسیب وارد کرده و روند بازیابی را مختل کنند.
یوکسوان چن(Yuxuan Chen)، نویسنده ارشد این مطالعه، زمینشناس دانشگاه ووهان، در بیانیهای رسانهای گفت: بعضی از دانشمندان تصور میکنند که لرزهخیزی کنونی در بخشهایی از آمریکای شمالی پسلرزه است و دانشمندان دیگر فکر میکنند که زلزلهخیزی پسزمینه است. ما میخواستیم با استفاده از یک روش آماری از زاویهای دیگر به این موضوع نگاه کنیم.
مناطق نزدیک به کانون این زمین لرزههای تاریخی امروزه هنوز هم فعالیت لرزهای را تجربه میکنند و این احتمال ایجاد میشود که برخی از زمین لرزههای مدرن امروزی بتوانند پس لرزههایی از گذشته باشند.
آنها همچنین میتوانند پیش لرزههایی باشند که قبل از زلزلههای بزرگتر اتفاق میافتند، یا صرفا فعالیت لرزهای پسزمینه که سطح معمول فعالیت لرزهای در یک منطقه معین است.
به گفته سازمان زمین شناسی ایالات متحده(USGS)، تمایز قائل شدن بین پیش لرزهها و فعالیتهای لرزهای پس زمینه تا زمانی که زلزله بزرگتری رخ ندهد، چالشبرانگیز است.
با این حال، دانشمندان میتوانند پس لرزهها را شناسایی کنند. درک علت زمین لرزههای مدرن برای ارزیابی خطرات بلایای آینده در این مناطق بسیار مهم است، حتی اگر فعالیت لرزهای فعلی باعث آسیب قابل توجهی نشود.
برای تعیین اینکه آیا برخی از زمین لرزههای امروزی واقعا پس لرزههای طولانی مدت زلزلههای گذشته هستند یا خیر، محققان باید شناسایی کنند که روی کدام زمین لرزههای مدرن تمرکز کنند.
پس لرزهها در اطراف مرکز زمینلرزه اصلی به وقوع میپیوندند، بنابراین محققان زمین لرزههایی را که در شعاع ۱۵۵ مایلی کانونهای تاریخی بودند، در نظر گرفتند. آنها روی زمین لرزههایی با بزرگی مساوی یا بزرگتر از ۲.۵ ریشتر تمرکز کردند، زیرا ثبت زلزلههای کوچکتر چالش برانگیز است.
آنها از یک رویکرد آماری به نام روش نزدیکترین همسایه با دادههای زمینلرزه برای ارزیابی اینکه آیا زمینلرزههای اخیر پسلرزه هستند یا فعالیتهای لرزهای پسزمینه استفاده کردند.
بر اساس گزارش سازمان زمین شناسی ایالات متحده، پس لرزهها معمولا نزدیک به کانون اصلی زمین لرزه و قبل از بازگشت فعالیت لرزهای پس زمینه به سطح طبیعی رخ می دهند. با بررسی عواملی مانند زمان، مسافت و بزرگی زلزله، دانشمندان میتوانند یک زلزله را به زلزله دیگر مرتبط کنند.
این مطالعه نشان داد که دنباله پس لرزههای زمین لرزه سال ۱۶۶۳ در نزدیکی جنوب شرقی کبک، کانادا به پایان رسیده است و فعالیت لرزهای مدرن در این منطقه ارتباطی با آن زمین لرزه تاریخی ندارد.
در مورد دو زمین لرزه تاریخی دیگر در منطقه مرزی میسوری-کنتاکی در سالهای ۱۸۱۱ تا ۱۸۱۲ و چارلستون، کارولینای جنوبی در سال ۱۸۸۶، پس لرزههای این رویدادها ممکن است هنوز قرنها بعد از وقوع زلزله اصلی ادامه داشته باشند.
در منطقه مرزی میسوری-کنتاکی، تقریبا ۳۰ درصد از زمینلرزههای ثبت شده بین سالهای ۱۹۸۰ و ۲۰۱۶، احتمالا پسلرزههای زمینلرزههای بزرگ بودهاند که در سالهای ۱۸۱۱ و ۱۸۱۲ رخ داد.
در چارلستون، کارولینای جنوبی، حدود ۱۶ درصد از زمین لرزههای امروزی احتمالا پس لرزههای زلزله سال ۱۸۸۶ بودهاند. در نتیجه، فعالیت لرزهای مدرن در این مناطق تحت تاثیر ترکیبی از پس لرزهها و فعالیتهای لرزهای پس زمینه است.
برای ارزیابی خطر لرزهای فعلی در یک منطقه، دانشمندان نه تنها پس لرزهها، بلکه خطوط گسل و فعالیتهای لرزهای پس زمینه را نیز رصد میکنند. این مطالعه نشان داد که فعالیت لرزهای پسزمینه، علت اصلی زمینلرزهها در هر سه منطقهی مورد مطالعه است.
این نشان میدهد که کُرنِش همچنان به انباشته شدن ادامه میدهد و به طور بالقوه منجر به زلزلههای بزرگتر در آینده میشود.
محققان در پایان میگویند: برای ارزیابی خطر در آینده، ما واقعا باید بفهمیم که ۱۵۰ یا ۲۰۰ سال پیش چه اتفاقی افتاده است. بنابراین استفاده از روشهای مدرن برای مقابله با این مشکل مهم است.
منبع: ایسنا
منبع: faradeed-161861