گروه تجسمی: اخلاقیات کهن که به ما میگفت کسی که تنش را میفروشد نمیتواند روحش را هدیه کند، متضمن یک حقیقت است. احساس جنسی چیزی نیست که بتوان آن را به نحو ارادی روشن و خاموش کرد، بلکه پیشکش یک خود است به خودی دیگر و در اوجش، آشکارکردن پرتبوتاب آن چیزی است که هستیم. اگر با این حس به صورت کالایی رفتار شود که میتوان آن را مانند سایر چیزها خرید و فروخت، در این صورت، هم من کنونی آسیب خواهد دید و هم منِ آینده. عمل روسپیگری تنها به خاطر تعصب آدمهای متعصب قبیح شمرده نشد، بلکه این تقبیح ناشی از تشخیص این حقیقت عمیق بود که تو و جسم تو دو چیز نیستند، بلکه یک چیزند و تو با فروش جسمت لطافت روحت را از دست میدهی. هر آنچه در مورد روسپیگری صادق است، درخصوص هرزهنگاری نیز صدق میکند. هرزهنگاری تکریم زیبایی انسان نیست، تحقیر آن است.
راجر اسکروتن، فیلسوف انگلیسی، در کتاب «زیبایی» به مسئله رنگباختن زیبایی در زندگی انسان معاصر و بحرانهای برآمده از آن میپردازد. او در این کتاب برای پاسخدادن به چیستی زیبایی، خود را به ارائه تعریف یا نظریه واحدی درباره زیبایی محدود نمیکند و در انتهای کتاب اعتراف میکند که هیچ تعریف جامعی از زیبایی ارائه نکرده است. اسکروتن چهار حوزه زیبایی (زیبایی انسانی، زیبایی طبیعی، زیبایی روزمره و زیبایی هنری) را از هم متمایز میکند و هر فصل را به یکی از این حوزهها اختصاص میدهد. نویسنده در سراسر کتاب بارها و بارها به این ادعا بازمیگردد که زیبایی نه امری ذهنی، بلکه ارزشی واقعی و همهشمول است که در طبیعت عقلایی انسان ریشه دارد و در شکلبخشیدن به جهان انسانی نقشی ضروری ایفا میکند. او برای اثبات این ادعا نه به تبیین تاریخی میپردازد و نه به ارائه تبیینی روانشناختی یا تکاملی از حس زیبایی، بلکه رویکردش کاملا فلسفی و منابع اصلی استدلالهایش آثار فیلسوفان است.
«زیبایی» نوشته راجر اسکروتن به ترجمه فریدا فرنودفر و امیر نصری
منبع: sharghdaily-904255