hamburger menu
search

redvid esle

redvid esle

رویداد ایران > رویداد > سیاسی > روایت ناطق نوری از جلسه‌ای با حضور احمدی‌نژاد و عسگراولادی؛ بیش از یک ساعت حرف زد گفتم من که چیزی نفهمیدم

روایت ناطق نوری از جلسه‌ای با حضور احمدی‌نژاد و عسگراولادی؛ بیش از یک ساعت حرف زد گفتم من که چیزی نفهمیدم

حجت الاسلام ناطق نوری در مصاحبه‌ای در سالگرد فوت حبیب‌الله عسگرداولادی خاطره‌ای تعریف کرد که در آن عسگراولادی با طعنه به احمدی‌نژاد گفت: این برادر ما گمان می کند امام را فقط او درک کرده است، این برادر ما گمان می کند انقلاب را فقط او انجام داده است.

ناطق نوری در مصاحبه‌ای از جلسه‌ای گفت که احمدی‌نژاد در آن نزدیک به دو ساعت حرف زد و ناطق نوری پاسخ داده: من که چیزی نفهمیدم.

به گزارش خبرآنلاین، بخش‌هایی از گفتگوی حجت‌الاسلام علی‌اکبر ناطق نوری را می‌خوانید:

 

  • من از سال ۸۴ که شورای هماهنگی را مدیریت می کردم به علت حضور احمدی نژاد و قضایایی که پیش آمد من کنار کشیدم.
  • آقای عسگراولادی با حاج احمد کریمی با آقا باهنر و محمدعلی امانی سه جلسه صبحانه در دفتر بازرسی، پهلوی من آمدند تعبیر آقای عسگراولادی این بود: آقای ناطق ما از شما خواهش می کنیم بیایید ما را جمع کنید، من خجالت کشیدم.
  • عسگراولادی گفت احمدی نژاد فکر می کند، اسلام را فقط او می شناسد و او فقط انقلاب کرده است
  • همان سال ۸۴ جلسه شورای مرکزی در دفتر من تشکیل می شد ۵ کاندیدا داشتیم لاریجانی، محسن رضایی، ولایتی، توکلی و احمدی نژاد اعلام آمادگی کرده بودند اعضا شورا من، عسگراولادی، تقوی، جمشیدی، حسین فدایی منشی جلسات بود که حتما نوشته های آن جلسات را دارد.
  • ما قرار گذاشته بودیم برای هر کاندیدا دو جلسه بگذاریم و از اهداف آنها و طرح هایشان بپرسیم و اشکالات مدیریتیشان را پاسخ بدهند ما جلسات را می گذاشتیم آقایان می آمدند و قرار بود در این جلسه هرکس رأی بیاورد بقیه کاندیداها به نفع او کنار بروند که اکثرا هم زیر این موضوع زدند.
  • آقای احمدی نژاد همواره می‌گفت من برای اداره کشور طرح دارم و بقیه ندارند این آقای ناطق نمی گذارد من طرح را بگویم چندین بار من این موضوع را شنیدم از آقای باهنر خواستم یک جلسه اضافه برای او بگذارد.
  • در جلسه من و آقای عسگراولادی و احمدی نژاد حاضر شدیم من از بقیه خواستم صحبت نکنند و ایشان تا آخر صحبت هایش را انجام بدهد تقریبا اگر اشتباه نکنم او یک ساعت و سه ربع حرف زد.
  • وقتی صحبت های احمدی نژاد تمام شد آقای عسگراولادی کنار دست او نشسته بود برگشت به من نگاه کرد و گفت: حاج آقا این برادر ما گمان می کند اسلام را فقط او می شناسد، این برادر ما گمان می کند امام را فقط او درک کرده است، این برادر ما گمان می کند انقلاب را فقط او انجام داده است.
  • من بعد از آقای عسگراولادی گفتم: آقای احمدی نژاد من حرف هایت را خیلی دقیق گوش دادم من سرفصل‌هایی که نوشتم یک صفحه و نیم شده اما انصافا هرچه فکر کردم نفهمیدم چه می گویی بعدا هم مشخص شد او فضایی فکر می کند.
  • بالای ابری و فضایی فکر می کنی از همانجا از همه قهر کرد و در کنگره ما نیامد و بعدا گفت من با شما نیستم، نگاه کنید آقای عسگراولادی با کسی تعارف ندارد در آن جلسه رسما، راحت و جدی اما محترم نقدش را به احمدی نژاد گفت.

 

منبع: etemadonline-639641

امتیاز: 0 (از 0 رأی )
برچسب ها
نظرشما
کد را وارد کنید: *
عکس خوانده نمی‌شود
نظرهای دیگران
نظری وجود ندارد. شما اولین نفری باشید که نظر می دهد