حضور در جمع اعضای مجمع تشخیص، «سیدمحمد صدر» را محافظه کار نکرده است، او هنوز به مانند قبل آنجا که باید هشدار و انذار دهد صریح صحبت میکند و آنجا که باید موضع گیری به نفع منافع ملی کند، دلسوزانه پیشنهاداتش را مطرح میکند.
به گزارش خبرآنلاین، سیدمحمد صدر، عضو مجمع تشخیص و چهره شاخص اصلاح طلب، دقایقی بعد از یکی از جلسات مجمع تشخیص مصلحت نظام طی هفته گذشته مهمان کافه خبر خبرگزاری خبرآنلاین شد تا هم از ضرورتها برای پیوستن FATF برایمان بگوید هم از افراطیونی که بی عقلی را به دولت و حاکمیت تحمیل میکنند.
او که سالهای زیادی از زندگی سیاسی خود را در وزارتخارجه سپری کرده، قاطعانه از انقلاب ۵۷ دفاع میکند و میگوید؛ «من به هیچ وجه انقلابی گری را با تندروی یکی نمیدانم. من هنوز خودم را انقلابی میدانم و از انقلاب اسلامی دفاع میکنم.»
صدر گریزی به موضع گیریهای تندروها بعد از حمله حماس به اسرائیل نیز زد و گفت؛ «به محض اینکه این عملیات انجام شد؛ تندروها شروع کردند تا به گونهای صحبت کنند که این کار ایران است. مقام رهبری خیلی سریع متوجه این ضربه شدند، چون آنها میخواستند بگویند این حمله کار ایران است.»
صدر در این گفتگو هم از تاثیرگذاری خاتمی روایت کرد هم درباره ریشه علاقه شخصی رهبری به خود. از او درباره حضور احمدی نژاد در مجمع پرسیدیم و از عملکرد آملی لاریجانی در صندلی ریاست مجمع تشخیص و البته گعدههای انتخاباتی اصلاح طلبان، پرونده امام موسی صدر و ...
مشروح گفتگو با سیدمحمد صدر در کافه خبر خبرگزاری خبرآنلاین را در ادامه بخوانید.
آقای صدر! نقل قولهایی از علاقه رهبری به شخص شما منتشر شده است. جملهای که ایشان در حیاط بیت رهبری به آقای ظریف گفته بودند که کار خوبی کردید از آقای صدر در وزارت خارجه استفاده کردید، همچنین انتصاب شما در مجمع تشخیص مصلحت نظام توسط ایشان و... ریشه این نگاه مثبت و علاقه کجاست؟ ریشه خانوادگی، عملکرد شما یا...
این از جمله سوالاتی است که باید از ایشان پرسید. من به صورت دقیق نمیتوانم بگویم. البته همانگونه که گفتید ایشان به من لطف دارند و مسائل خانوادگی و سابقه تاریخی و تا حدی ارتباطات خیلی طولانی گذشته هم موثر هست. من فقط خوشحالم که ایشان لطف دارند. اما الان به صورت دقیق نمیتوانم بگویم؛ یعنی ایشان باید بگویند، دقیق نمیدانم. شاید مثلا عملکردها و روشهای مدیریتی که من از اول انقلاب تا الان داشتم مورد تایید ایشان بوده و قبول داشتند.
رئیسی از نظرات من در حوزه سیاست خارجی استقبال میکند
با توجه به ظرفیتها و سبقه شما در دستگاه دیپلماسی، در این دوسال چه مراودهای با وزارت خارجه دولت سیزدهم داشتید و دارید، آیا از این ظرفیت و تجربه شما استفاده کردند؟
من سال ۹۵ از وزارت خارجه بازنشسته شدم. یعنی طبق قانون و دقیقا مر قانون انجام شد، به محض اینکه محدودیت سنی و سابقه به آن سقف خود رسید بازنشسته شدم. البته پس از آن به صورت حاشیهای حضور داشتم، اما اکنون در وزارت خارجه نقشی ندارم. البته در مجمع تشخیص مصلحت نظام گاهگاهی نظریات خود درباره سیاست خارجی را با آقای رئیسی مطرح میکنم و ایشان هم معمولا از نکاتی که میگویم استقبال میکنند.
کسانی از قهر مردم در انتخابات سود میبرند که میدانند مردم آنها را قبول ندارند؛ خودشان میدانند که اگر یک انتخابات ۱۰۰ درصد آزاد برگزار شود آنها رای نمیآورند، اما نمیدانند از این طریق چقدر به جمهوری اسلامی ضربه میزنند
ارتباطی با امیرعبداللهیان ندارم
خود آقای امیرعبداللهیان یا معاونانشان از شما مشورت نگرفتند؟
نه به آن معنا ارتباطی نداشتیم، اما آقای امیرعبداللهیان همکار خود من در گذشته بودند، ولی الان ارتباطی وجود ندارد.
به رئیسی گفتم اگر برجام و FATF را حل نکنید، نمیتوانید اقتصاد کشور را راه بیندازید
بحثهایی پیرامون FATF و حرف و حدیثهایی از تغییر مواضع دولت نسبت به این لوایح در هفتههای اخیر مطرح شده است، نگاه مجمع تشخیص مصلحت نظام به این موضوع چیست؟ مشخصا جلسهای در این باره داشته اید؟ آقای رئیسی به عنوان رئیس دولت اعلام موضع کردند؟
مدت هاست که موضوع FATF در جلسات مجمع تشخیص مصلحت نظام مطرح نشده است، اما من شخصا در رابطه با این موضوع همچنین برجام با آقای رئیسی صحبت کردم و گفتم که اگر این دو مسئله حل نشود نمیتوانید اقتصاد کشور را راه بیندازید و بالتبع مشکلات اقتصادی بیشتر میشود و فشار بیشتری به مردم میآید، از سویی بار آن به دوش شما میفتد که رئیس جمهور هستید.
اگر رئیسی از تصویب FATF دفاع کند، مجمع همکاری میکند
پاسخ آقای رئیسی چه بود؟
من حس میکنم ایشان هم این نظرات را قبول دارد و گفتند آن زمان که مذاکرات احیای برجام مطرح بود، اعلام کردم طوری مذاکره کنید تا نتیجه بخش باشد و مذاکره برای مذاکره نمیخواهیم. اما به هرحال در عمل اینطور نشده است.
به محض اینکه حمله حماس به اسرائیل شروع شد، تندروها شروع کردند تا به گونهای صحبت کنند که این کار ایران است. مقام رهبری خیلی سریع متوجه این ضربه شدند، چون آنها میخواستند بگویند این حمله کار ایران است. رهبری متوجه شدند که اگر موضع گیری دقیق نکنند این افراد ضربه میزنند و به طرفی میروند که تمام دنیا را علیه جمهوری اسلامی بسیج کنند که حمله به اسرائیل کار ایران است، بنابراین موضع گیری بسیار دقیقی کردند.
آقای باهنر میگفتند اگر دولت رسما درخواست دهد و از مجمع تشخیص مصلحت تصویب آن را بخواهد این فضا فراهم است. شما هم این نظر دارید؟
به هرحال فاصلهای بین ذهن و عمل وجود دارد، آقای رئیسی در گذشته موافق تصویب FATF نبود، اما الان اگر ایشان به عنوان رئیس جمهور به طور رسمی از تصویب آن دفاع و اعلام کند که چه مشکلاتی به عنوان رئیس دولت دارد، من هم فکر میکنم این موضع گیری سبب همکاری اعضای مجمع میشود.
اعضای مجمع میگویند تحریمها اقتصاد کشور را گرفته است
تغییر رویکرد و تعدیل نگاهها نسبت به FATF از سوی کسانی که در گذشته در دولت روحانی از مخالفان این لوایح بودند، بخاطر تغییر دولت و حضور آقای رئیسی در پاستور است یا فشارهای اقتصادی و تحریم ها؟ تحلیل شما از این نگاه دوگانه به این قبیل موضوعات چیست؟
در همان زمان بعضی از اعضای مجمع میگفتند اینطور نیست که خیلی از مشکلات اقتصادی کشور مربوط به عدم اجرای FATF یا برجام باشد، بلکه حداکثر ۲۰ یا ۲۵ درصد مربوط به آنهاست. اما به هرحال با تغییر دولت به مرور زمان آنها و از همه مهمتر خود آقای رئیس جمهور واقعیت را درک کردند و دیدند که چه مشکلاتی وجود دارد یعنی به این نتیجه رسیدند که تحریمها واقعا برای اقتصاد مملکت خیلی خطرناک است.
در جلسات مجمع تشخیص مصلحت هم گفته میشود که تحریمها اقتصاد کشور را گرفته است. وقتی تحریم هستید نه میتوانید سرمایهای جذب کنید نه سرمایه گذاری کنید. FATF باعث میشود که معاملات بانکی سالم با دنیا داشته باشیم؛ بنابراین آن افرادی که در گذشته مخالفت میکردند وقتی الان در قدرت هستند و واقعیات را دیدند و یکی دو سالی است که اقتصاد کشور را به دست گرفتند به این نتیجه رسیدند که این کارها باید انجام شود. اینها صداقت دارند.
تندروها ضربات مهلک به جمهوری اسلامی میزنند
چقدر ردپای تندروها و فشارهای بیرونی به دولت را علت تعلل در تصویب FATF یا برجام میبینید؟ مثل ماجرای «زمستان سخت» که مطرح کردند و مذاکرات احیای برجام را عقب انداختند.
متاسفانه این واقعیت وجود دارد؛ گروههای تندرو به هیچ وجه به منافع ملی و منافع مردم توجه ندارند و باعث میشوند که فشارهایی به دولت وارد شود. چه در ارتباط با سیاست خارجی، چه در ارتباط با سیاست داخلی و سیاستهای فرهنگی. اینها در مجلس، دولت، رسانهها و ... هستند و ضربات مهلکی به جمهوری اسلامی میزنند.
واقعیت این است که من این گروههای تندرو را به دو دسته تقسیم میکنم؛ دسته اول کسانی هستند که به جایی وابستگی ندارند، اما قدرت درک مسائل را هم ندارند و خیال میکنند که این تندرویها به نفع اسلام و انقلاب است. دسته دوم کسانی هستند که متاسفانه از یک جاهایی به آنها خط داده میشود بدون اینکه خودشان بدانند.
تندروها میخواستند بگویند حمله حماس کار ایران بود، رهبری سریع متوجه این ضربه شدند
مسئلهای را من اشاره میکنم؛ در همین قضایای اخیر، به محض اینکه حمله حماس به اسرائیل شروع شد و انصافا افتخارآمیز بود و باعث شوکه شدن اسرائیل شد، چون آنها همیشه پز میداند که در همه جا احاطه اطلاعاتی داریم، چه در فلسطین و چه در کشورهای عربی.
به هر ترتیب به محض اینکه این عملیات انجام شد؛ تندروها شروع کردند تا به گونهای صحبت کنند که این کار ایران است. مقام رهبری خیلی سریع متوجه این ضربه شدند، چون آنها میخواستند بگویند این حمله کار ایران است؛ بنابراین این گروه قدرت درکی از مسائل ندارند و به جمهوری اسلامی، ایران و منافع ملی ضربه میزنند. اما رهبری متوجه شدند که اگر موضع گیری دقیق نکنند این افراد ضربه میزنند و به طرفی میروند که تمام دنیا را علیه جمهوری اسلامی بسیج کنند که حمله به اسرائیل کار ایران است، بنابراین موضع گیری بسیار دقیقی کردند.
به اسرائیلیها توئیت زده، نگفتیم میآییم؟ خب این یعنی چی؟
بنده قبل از آن توئیتی دیدم که به اسرائیلیها پیام داده و نوشته بود «نگفتیم که میآییم؟» خب این یعنی چی؟ مطرح کردن این حرف در جهت منافع ایران و جمهوری اسلامی است؟
این مسائل در سیاست خارجی، سیاست داخلی و فرهنگی مطرح هست. تندرویهایی که در گذشته صورت گرفت و الان هم در رابطه با بحث حجاب و قانون حجاب دنبال میشود. قانونی تصویب کردند که حتی جرات نکردند در صحن علنی مجلس طرح کنند و آن را اصل هشتاد و پنجی کردند.
رئیسی باید خود را تله افراطیون بیرون بکشد
این دست مسائل منافع کشور را تامین نمیکند و آقای رئیسی حتما باید خودش را از این تله افراطیون وتندروها بیرون بکشد وگرنه به دولت ضربه میزنند و وقتی دولت ضربه بخورد طبیعتا مردم ضربه میخورند.
اگر ما عقل را به دولت و حاکمیت برنگردانیم، آن بی عقلی از جانب همان افراطیون و تندروها به حاکمیت تحمیل میشود نهایتا مشکلات زیادی خواهیم داشت.
در رابطه با FATF همچنین برجام با آقای رئیسی صحبت کردم و گفتم که اگر این دو مسئله حل نشود نمیتوانید اقتصاد کشور را راه بیندازید و بالتبع مشکلات اقتصادی بیشتر میشود و فشار بیشتری به مردم میآید، از سویی بار آن به دوش شما میH فتد که رئیس جمهور هستید.
به هیچ وجه انقلابی گری را با تندروی یکی نمیدانم
شما این دست تندروی را برای نظام خطرناکتر میبینید یا تندروییهایی که در دهه ۶۰ و ۷۰ میشد؛ به نظر شما تفاوتی بین این دست اقدامات وجود دارد یا پازلهایی هستند که در سالهای مختلف درحال چیده شدن هستند؟
به هرحال در همه دنیا جا افتاده که یک حکومت انقلابی به محض اینکه روی کار میآید تا مدتی انقلابی عمل میکند و ممکن است یک سری تندرویهایی هم باشد. ولی این ویژگی آن دوران است. یعنی در دوران انقلاب طبیعی است؛ این روحیه برآمده از آن جو انقلابی شکل میگیرد که باعث میشود برخی کارها انجام شود. اما به مرور زمان فروکش میکند.
من به هیچ وجه انقلابی گری را با تندروی یکی نمیدانم. من هنوز خودم را انقلابی میدانم و از انقلاب اسلامی دفاع میکنم و معتقدم که امام کار بسیار بزرگی انجام داد که توانست سلسله وابسته به خارج را از ایران قطع کند. چه پهلوی چه قاجار و چه گذشته آنها.
شعارِ آزادی آنگونه که باید باشد، نیست
ما استقلال را در انقلاب به دست آوردیم که با شعارهای انقلاب، استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی همراه بود. الان خود من نقد دارم که شعار آزادی آنگونه که باید باشد نیست، اما اصل انقلاب استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی، عدالت و رفاه بود. به خاطر همین هم انقلاب شد.
از سویی به مرور زمان در جمهوری اسلامی مشکلات جدی پیدا شد، چه مشکلات اقتصادی و چه سیاسی، هم در سیاست داخلی و خارجی. این با اصل انقلاب متفاوت است، اما در عین حال من این موضوعات را با هم مقایسه نمیکنم، چون آن شرایط با شرایط ۴۰ سال بعد متفاوت است.
از انقلاب سال ۵۷ دفاع میکنم اما...
کارهایی که این افراد انجام میدهند کاریکاتور آن قضایا است؛ بنابراین ما انقلابی بودیم، در انقلاب نقش داشتیم و از آن انقلاب سال ۵۷ دفاع میکنیم، اما اکنون معتقدیم که اشکالات خیلی زیاد است و به هیچ وجه بسیاری از خواستههایی که ما به خاطرش انقلاب کردیم تامین نمیشود؛ مهمترین آن آزادی و عدالت است.
انقلابی بعد از انقلاب اصلا معنا ندارد
انقلابی بعد از انقلاب معنایی ندارد. انقلاب سال ۵۷ بود، پس از آن حکومت به دست آمد. حکومت شرایط خاصی دارد که مهمترین آن رضایت مردم است. اگر رضایت مردم را نداشته باشد، نمیماند. در این شرایط بحث آزادیها و بحث معیشت مردم مطرح است. اکنون خیلی به مردم فشار میآید.
من همین امروز که از مجمع تشخیص مصلحت نظام بیرون آمدم راننده یکی از آقایان به من گفت در این جلسات میدانند که با این مسائل اقتصادی چه بلایی به سر مردم میآید؟ بنابراین باید به فکر مردم باشیم. بنده به عنوان کسی که متخصص هستم میگویم که انقلابی بعد از انقلاب اصلا معنایی ندارد. باید به نظرات مردم چه سیاسی چه فرهنگی و اقتصادی توجه کرد تا انشالله نظام تداوم داشته باشد.
ممکن است نفوذیها در لایحه عفاف و حجاب خط دهی کنند
یک نمونه از تندرویهای اخیر را تصویب لایحه عفاف و حجاب در مجلس دیدیم با آن شرایطی که خودتان هم اشاره کردید و میدانید؛ با این تفاسیر احتمال دارد این لایحه مجدد تعدیل شود؟ در جلسات مجمع این موضوع مطرح شده است؟
این موضوع در هیئت نظارت بررسی شده، اما تاکنون در جلسات مجمع مطرح نشده و نظری هم داده نشده است، اما خود من میتوانم بگویم که یکی از مشکلاتی که داریم همان لابی گری بعد از انقلاب و دیگری انقلاب نمایی است. متاسفانه از آسیبهایی که پس از برقراری نظام جمهوری اسلامی به مرور زمان به وجود آمد، ریاکاری است. خیلیها برای اینکه خودشان را حزب اللهی معرفی کنند و بگویند که سفت و سخت طرفدار نظام هستند اینگونه عمل میکنند پس این آسیب بزرگ ریاکاری است.
این طرح ها، لوایح و موضع گیریها هم به علت عدم درک است یا درکی همراه با ریاکاری است. این خطر بزرگی است که نظام را تهدید میکند همچنین عوامل نفوذی که ممکن است خطهایی بدهند.
آنطور که باید از جایگاه بالای مجمع استفاده نمیشود
آقای صدر! تحلیل شما از نوع مدیریت، ریاست و عملکرد آقای آملی لاریجانی در مجمع تشخیص مصلحت نظام چیست؟
مثل اینکه میخواهید ما را با آقای لاریجانی دعوا بیندازید (با خنده). به نظر من جایگاه مجمع تشخیص مصلحت نظام بسیار بسیار بالاست که طبق قانون فوق دولت، مجلس، شورای نگهبان، قانون اساسی و حتی فوق اسلام است. دلیل تشکیل مجمع از سوی امام خمینی هم این بوده که جمهوری اسلامی با بن بست مواجه نشود.
هر موقع یکی از این نهادها باعث شدند بن بستی در کشور ایجاد شود، مجمع باید این بن بست را از جلوی پای جمهوری اسلامی بردارد، اما من معتقدم آنطور که باید و شاید از این جایگاه بالا استفاده نمیشود.
انقلابی بعد از انقلاب معنایی ندارد. انقلاب سال ۵۷ بود، پس از آن حکومت به دست آمد. حکومت شرایط خاصی دارد که مهمترین آن رضایت مردم است؛ اگر رضایت مردم را نداشته باشد، نمیماند.
با آملی لاریجانی اختلاف نظر دارم
مشخصا نقش آقای آملی لاریجانی را چطور میبینید و چه مواجههای با مسائل در مجمع دارند؟
ایشان میگوید باید در چهارچوب وظایفمان عمل کنیم که اینجا اختلاف نظری بین بنده و ایشان مطرح است که به طور مثال آیا رسیدگی به مشکلات اقتصادی، سیاسی و مشکلات مردمی جزو وظایف مجمع هست یا خیر، که بنده معتقدم جزو وظایف ماست و ایشان معتقد است جزو وظایفمان نیست.
نظر و همراهی دیگر اعضای مجمع در این باره چیست؟
دقیق نمیدانم نظر همه اعضا چیست، اما به طور مثال در اتفاقات سال گذشته احساس من این بود که آن مسائل باید بررسی میشد.
بررسی شد؟
بله، پیشنهاداتی هم ارائه و منتقل شد.
احمدی نژاد در جلسات مجمع کم اظهارنظر میکند اما...
فعالیت و تحرکات آقای احمدی نژاد اکنون در مجمع و حضور در جلسات به چه شکل است؟
بله در جلسات شرکت میکنند، کم اظهار نظر میکنند، اما حضورشان مرتب است.
مشارکت مردم در ۲ انتخابات اخیر ناامیدکننده بود
آقای صدر! از فعالیتهای انتخاباتی اصلاح طلبان چه خبر؟ در گعدههای انتخاباتی شان حضور دارید؟ امیدی دارند از فیلتر شورای نگهبان عبور کنند؟
من خیلی اطلاعات دقیقی در این زمینه ندارم، اما در دو انتخابات گذشته چه انتخابات مجلس و چه ریاست جمهوری وضعیت ناامید کننده بود. واقعا به اکثریت مردم فرصت داده نشد تا آن کس را که میخواهند انتخاب کنند.
نتیجه هم این شد که درصد مشارکت مردمی بسیار پایین بود. من بارها در مصاحبههای مختلف گفته ام که مشارکت بالای مردم در انتخاباتها چه مجلس چه ریاست جمهوری چه شوراها و ... برای نظام امنیت میآورد. یعنی نشان میدهد که نظام پایگاه مردمی دارد و اکثریت آن را میخواهند.
همه مردم از عملکرد مجلس و دولت فعلی رضایت دارند یا فقط همان گروه خاص؟
اگر شما شرایط مشارکت حداکثری را با نظارت استصوابی، با رد صلاحیتها و موضوعات دیگر فراهم نکردید یعنی ضربه بزرگی به نظام زدید. دو انتخابات اخیر ممکن است همان گروه اقلیتی که اشاره کردید خوشحال باشند که مثلا قدرت دستمان افتاد چه در مجلس و چه دولت که نتیجه اش را داریم میبینیم!
واقعا توانستند رضایت مردمی را به دست آورند؟ یا فقط همان گروه خاص رضایت دارند؟ در حالی که انتخابات همیشه باید به گونهای برگزار شود که ما شاهد مشارکت اکثریت مردم باشیم. هرچند طبیعی است که یک مقدار مربوط به عملکرد دولت و شورای نگهبان و این موارد هست که درست عمل کنند و مقداری هم مربوط به مردم و احزاب که امیدوار باشند و فعالیتشان حتما موثر واقع میشود و نقش خواهند داشت و جو شیرین انتخاباتی حکمفرما شود.
رئیسی حتما باید خودش را از این تله افراطیون وتندروها بیرون بکشد وگرنه به دولت ضربه میزنند و وقتی دولت ضربه بخورد طبیعتا مردم ضربه میخورند. اگر ما عقل را به دولت و حاکمیت برنگردانیم، آن بی عقلی از جانب همان افراطیون و تندروها به حاکمیت تحمیل میشود نهایتا مشکلات زیادی خواهیم داشت.
جوانان نیاز دارند داد هم بزنند
یادم هست در انتخاباتهای ریاست جمهوری گذشته جوانان چقدر شاد و خوشحال بودند. ما نیاز به این داریم که همین جوانها با شخص یا حزبی که به آن معتقد هستند، فعالیت کنند. این کارها هم در واقع مقداری تخلیه روانی برای جوانان است، چون بعضی وقتها جوان نیاز دارد که داد هم بزند؛ بنابراین باید جای خوب و مناسب داد بزنند. پس چرا به گونهای رفتار کنیم که دادش را علیه ما بزند؟
خاتمی هم تاثیرگذار است هم خیرخواه جمهوری اسلامی
نقش آقای خاتمی را در جریان اصلاحات و بدنه آن حتی بین مردم چگونه ارزیابی میکنید؟ فکر میکنید الان هم تاثیرگذاری قبل را دارد؟
من فکر میکنم آقای خاتمی یکی از افراد تاثیرگذار است و من شکی ندارم. اینکه میزان و درصدش چقدر است قابل بحث است؛ به هرحال خیلی آمار دقیق و نظرسنجی دقیقی نداریم، اما حتما ایشان تاثیرگذار و واقعا هم خیرخواه جمهوری اسلامی و مردم هستند.
پیشنهاداتی که دارند همگی در جهت منافع کشور ایران و جمهوری اسلامی است. شاید نتوانیم درصد تاثیرگذاری را دقیق بگوییم. بعضیها به ما پیرمردها میگویند که جوانان ۲۰ و ۲۳ سال به شما و آقای خاتمی گوش نمیدهند و فکرهای دیگری دارند.
درست و غلط بودن آن را من صحبتی ندارم، ولی به محض اینکه شرایط مناسب شود فکر میکنم که همان جوانان دنبال منافع کشور و ایران هستند. وقتی حرفهای خوب و سازنده و زیبا و نظریات درست را بشنوند جهتشان را اصلاح میکنند.
از پرونده امام موسی صدر خبر جدیدی دارید؟
هیچ خبری ندارم.
کسانی از قهر مردم در انتخابات سود میبرند که میدانند مردم آنها را قبول ندارند
همواره در سالها و انتخاباتهای گذشته به نوعی تنور فعالیتهای سیاسی در جامعه به ویژه در ماههای باقی مانده به انتخابات گرم میشد، اما امسال شاهد چنین فضایی نیستیم، به نظر شما مشخصا چه کسانی از وجود این فضا سود میبرند؟
کسانی از قهر مردم در انتخابات سود میبرند که میدانند مردم آنها را قبول ندارند؛ خودشان میدانند که اگر یک انتخابات ۱۰۰ درصد آزاد برگزار شود آنها رای نمیآورند، اما نمیدانند از این طریق چقدر به جمهوری اسلامی ضربه میزنند، جمهوری حکومتی است که جمهور و تمام مردم در آن نقش دارند و مسئولیتهای بالای مملکت با نظر مردم انتخاب میشود، اما آن اقلیت میخواهد اکثریت مردم را کنار بزند که جمهویت روز به روز تضعیف میشود، مردم روز به روز از حکومت فاصله میگیرند که اگر این روند ادامه داشته باشد به همان سمتی میرود که حکومت قبلی ایران رفت؛ فاصله از مردم، نداشتن پایگاه مردمی و افزایش اعتراضات.
من زمانی که وزارت کشور هم بودم مطرح میکردم که حکومت جمهوری بدون حزب معنی ندارد، همه مردم هم که یکجور تفکر ندارند و نظرات مختلف دارند و این نظرات در قالب حزب شکل میگیرد که احزاب مختلف باید نظرات خود را در زمان انتخابات مطرح کنند و رای بگیرند.
آقای خاتمی یکی از افراد تاثیرگذار است و من شکی ندارم. اینکه میزان و درصدش چقدر است، اما حتما ایشان تاثیرگذار و واقعا هم خیرخواه جمهوری اسلامی و مردم هستند. پیشنهاداتی که دارند همگی در جهت منافع کشور ایران و جمهوری اسلامی است.
مردم در همه کشورها بعد از مدتی از یک حزب، تفکر و گرایش خسته میشوند و میخواهند تحولی ایجاد شود. اگر حزب و گروههای مختلف باشند، این تغییر و تحول در داخل نظام انجام میشود، اما اگر حزب و آزادی گروههای مختلف نباشد، این تحول به جای اینکه در جابه جایی احزاب شکل بگیرد، در جابه جایی نظام انجام میشود.
چرا در ایران انقلاب شد؟ چون حکومت شاه نه حزب داشت نه آزادی و مردم به این نتیجه رسیدند که آن رژیم برود. پس باید از این تجربه استفاده کنیم و اجازه دهیم گروههای مختلف فعالیت کنند.
حکومت اکثریت با رعایت حقوق اقلیت نه اینکه اکثریت آمد پدر اقلیت را دربیاورد
من سال ۶۰ تا ۶۴ و زمانی که در وزارت خارجه مدیرکل اروپا و آمریکا بودم میدانستم که حکومت شوروی ساقط میشود با اینکه بسیار قوی بود و تقریبا نصف جهان را در اختیار داشت! چرا؟ چون حکومتی تک حزبی، کمونیستی و دیکتاتوری مطلق بود.
آزادی جزو فطرت انسان است، مسائل فطری هم چیزی است که آموزش نمیبینید و از بیرون یاد نمیگیرید، آزادی و ضد ظلم و دیکتاتوری بودن جزو ذات و فطرت انسان است بنابراین اگر طوری حکومت شود که مخالف این فطرت باشد مدتی دوام میآورد، اما دائمی نمیماند.
به این ترتیب باید به سوی آزادی احزاب، فعالیت جناحها و گروههای مختلف باشد تا مردم طبق دموکراسی انتخابات کنند، یعنی حکومت اکثریت با رعایت حقوق اقلیت نه اینکه اکثریت آمد پدر اقلیت و آنها که رای ندادند را دربیاورند. چنین نظامی پایدار میماند، چون به مطالبات مردم و تحول خواهی آنها را پاسخ میدهد.
منبع: fararu-678803