نیمه شب 21 فروردین سال 86 بود که مردی هراسان با پلیس تماس گرفت و از سرقت مسلحانه خانهاش خبر داد. آنطور که مالباخته در تحقیقات به مأموران گفت دو مرد نقابدار از پنجره وارد خانهاش شده و با تهدید اسلحه اعضای خانوادهاش را در یکی از اتاقها حبس کرده بودند. مردان مسلح بعد از آن وسایل با ارزش و پول و دلارها را به سرقت بردند.
تحقیقات برای شناسایی مردان مسلح آغاز شد و بررسیها نشان میداد که اعضای این باند از خانههای اعیانی زیادی در شمال غرب و غرب تهران سرقت کردهاند.
چهره نگاری
در حالی که هیچ رد و سرنخی از اعضای باند در دست نبود. کارآگاهان موفق شدند با کمک چهرهنگاریها و اطلاعاتی که مالباختگان در اختیارشان قرار داده بودند هویت اعضای این باند را شناسایی کنند.
کارآگاهان پلیس آگاهی پایتخت موفق شدند چند هفته بعد دو نفر از اعضای باند را در فردیس دستگیر کنند. با دستگیری متهمان، هویت سردسته و سایر اعضای این باند برملا شد. یکی از اعضای باند در تحقیقات گفت: در سال ۸۵ با اعضای باند سرقت از جمله سامان – رئیس باند - و دیگر متهمان در زندان آشنا شدم. او پیشنهاد سرقت مسلحانه از طلافروشیها و خانهها در شهرهای مختلف را مطرح کرد و گفت براساس نقشهای که کشیدهام اگر با دقت انجام شود، میتوانیم در مدت کوتاهی پولدار شویم.
پس از آزادی از زندان، سامان بار دیگر ما را گرد هم آورد و پس از تهیه اسلحه کلت و کلاشنیکف و قمه و شمشیر سرقتهایمان را آغاز کردیم. طبق نقشهای که از قبل کشیده بودیم، به سراغ طلافروشیها و افراد پولدار در شهرهای مختلف میرفتیم. در فرصتی مناسب با تهدید اسلحه سرقتهایمان را اجرا میکردیم. در مدت دو سال ۵۳ سرقت عادی و ۹ سرقت مسلحانه،زورگیری و راهزنی در شهرهای اراک، پلدختر، اسلامشهر، اصفهان، ساری، کوهدشت، تهران و خرمآباد انجام دادیم.
متهم ادامه داد: یکی از سرقتهایمان 15 آبان سال 85 بود، به همراه سامان، فریدون و فرزاد، از خانه زوج سالخوردهای در کوی نصر سرقت مسلحانه کردیم. برای اینکه آنها را بترسانیم، آن دو را در میان دو تشک با طناب بستیم و در اتاقی زندانی کردیم. سپس چند میلیون تومان اشیای قیمتی، طلا و پول نقد را برداشته و به شهرستان کوهدشت فرار کردیم. یک ماهی در آنجا بودیم و اموال مسروقه را به مالخرها فروختیم و در آن شهر از یک طلافروشی و چند خانه سرقت کردیم.
او ادامه داد: یکی دیگر از سرقتهایمان 26 اسفند همان سال بود. آن سرقت را با سامان و فرزاد انجام دادیم. خانهای در خیابان شریعتی بود، آن زمان نمیدانستیم صاحبخانه یک قاضی دادگستری است. وقتی داشتیم سرقت را انجام میدادیم صاحبخانه بیدار شد، چون سعی داشت با ما مقابله کند و اجازه سرقت ندهد ما با چاقو به او حمله کردیم و با عجله مقداری اشیای با ارزش و قیمتی را برداشتیم و فرار کردیم. بعد از آن به شهرهای اراک، پلدختر، ساری، اصفهان، خرم آباد، کوهدشت و اسلامشهر رفتیم و آنجا هم سرقتهایمان را از خانهها و طلافروشیها ادامه دادیم.
متهم جوان در خصوص دیگر سرقتهایی که مرتکب شده بودند ادامه داد: شامگاه اول اردیبهشت سال 86، من و محمد در حال عبور از منطقه ونک بودیم که متوجه شدیم زوجی به همراه دختر خردسالشان سوار بر خودروی پژو 405 قصد خروج از پارکینگ را دارند. با تهدید اسلحه خودروی آنها را سرقت کردیم. همچنین بارها راه را بر خودروهای عبوری سد میکردیم و با تیراندازی ترس و وحشت برای سرنشینان خودروهای عبوری به وجود میآوردیم. سپس یک طلافروشی را که در اسلامشهر شناسایی کرده بودیم با شکستن درِ مغازهاش از داخل گاوصندوق چند کیلو طلاسرقت کرده و طلاهای مسروقه را در چند شهر به مالخرها فروختیم.
قتل طلافروش اصفهانی
متهم جوان در رابطه با قتل مرد طلافروش گفت: 18 اردیبهشت سال 86 بود که یکی از اعضای باند به سامان سرکرده باند خبر داد که دو طلافروش اصفهانی از عمدهفروشان طلا هستند و طلاهای دست دوم را از کوهدشت برای معامله با خودروی سمند به پلدختر میبرند.
یک خودروی تویوتا سرقت کردیم، وقتی طعمه به ما نزدیک شد جاده را بستیم و یکی از همدستانم نیز از عقب راه را بر راننده سد کرد. با تهدید اسلحه از آنها خواستیم طلاها را در اختیار ما قرار دهند. اما وقتی تلاش راننده سمند را برای فرار دیدیم خودرو را به رگبار بستیم. بر اثر تیراندازی یکی از طلافروشها بهنام «حسین» کشته شد و با سرقت ۷ کیلوگرم طلا فرار کردیم.
دستگیری سرکرده باند
25 اردیبهشت سال 86 سردسته این باند و سایر اعضایش دستگیر شدند و در بازرسی از مخفیگاهشان چند سلاح جنگی کشف شد. در ادامه تحقیقات سردسته باند اعلام کرد که سرقتها را به همراه یکی دیگر از اعضای باند که فراری است انجام دادهاند. بدین ترتیب کیفرخواست آنها به اتهام محارب در حالی صادر شد که متهم ردیف چهارم این پرونده متواری بود.
بدین ترتیب پرونده دزدان شرور به شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی صلواتی فرستاده شد. دادگاه پس از چند جلسه رسیدگی به استناد دلایل و مدارک موجود در پرونده و اعترافات متهمان، آنان را مجرم شناخت.
سه متهم ردیف اول این پرونده به اعدام در ملأعام و همچنین رد مال سرقتی محکوم شدند که حکم اعدام در سال 91 اجرا شد اما پرونده محمد – چهارمین متهم اصلی پرونده – بهدلیل متواری بودن همچنان باز ماند.
دستگیری مهره چهارم
در ادامه بررسیها چهارمین متهم پرونده نیز از سوی پلیس اصفهان بازداشت شد. با بازداشت چهارمین مهره اصلی این باند مخوف و تکمیل تحقیقات، متهم جوان به زندان رجایی شهر منتقل شد. آخرین عضو این باند، سرانجام چهارشنبه هفته گذشته در زندان رجایی شهر به دار مجازات آویخته شد. با مرگ آخرین عضو باند پرونده سارقان مخوف پایتخت بسته شد.
اعدام آخرین بازمانده باند سارقان جنایتکار
آخرین عضو باند مخوف سرقت مسلحانه از خانههای ویلایی و قتل طلافروش اصفهانی در زندان رجایی شهر به دار مجازات آویخته شد.
بیشتر بخوانید
امتیاز: 0
(از 0 رأی )
نظرهای دیگران