«اخبار باید کانالیزه به جهان برسد» عنوان یادداشت روزنامه اعتماد به قلم زهرا نژادبهرام است که در آن آمده: در پی جنگ سهمگین میان حماس و اسراییل طی روزهای اخیر، تعدادی از خبرنگاران مستقر در منطقه غزه جان خود را از دست داده و تعدادی مجروح شدند.آنان سنگربانان اطلاعرسانی و خبررسانی به جهان بودند که برای آگاهی جهانیان از جان خود گذشتند! اما ظاهرا با توجه به میزان جانباختگان این مساله به نوعی قومیتی و گزینشی بوده است. خبرنگاران جریان اصلی متعهد به اسراییل در این وقایع سهمگین که جان انسانها در دست بمبها و تجهیزات نظامی گرفتار آمده خدا را شکر آسیبی ندیدند و فقط خبرنگاران فلسطینی جان باختند. بیتوجهی به جان خبرنگاران و عدم حمایت از آنها بهرغم شفاف بودن این واقعیت که همه جهان میدانند که آنان نیروی نظامی نیستند، بلکه خبررسانهایی هستند که کارشان آگاهی رساندن به مردم است. اما همچنان در معرض خشونت ناشی از درگیریهای نظامی گرفتار میآیند و باید تاوان زنده نگهداشتن حقایق را بدهند.
شاید گزاف نباشد که بگوییم در عصر اطلاعات و ارتباطات، خبرنگاران از مهمترین شبکههای اطلاعرسانی موثق به دلیل حضور مستقیم در صحنهها هستند، آنان میتوانند اصیلترین راویان تاریخ باشند. با این حال ما چگونه برای آیندگان به میراث خواهیم گذاشت که آنان را برای اصلیترین وظیفهشان دربند کرده یا در جنگها و منازعات که بیدفاعترین افراد هستند، از میان میبریم. تاکنون در منطقه غزه بر اساس بیانیه دفتر مطبوعاتی دولت فلسطین 7 خبرنگار در حملات هوایی جنگندههای اسراییل کشته شدهاند. در بیانیه فوق آمده است که در حملات اسراییل از هفتم اکتبر تا امروز 7 خبرنگار جان باخته، 10 نفر مجروح شده و دو خبرنگار دیگر نیز مفقود هستند.
در این بیانیه آمده است که 40 نهاد رسانهای در بمباران شهرکهای غیرنظامی در منطقه توسط اسراییل بهطور کامل یا جزیی آسیب دیدهاند، خانه 3 خبرنگار بهطور کامل تخریب شده است. (همان) از سال 2001 تاکنون 55 خبرنگار فلسطینی در درگیریهای اسراییل با فلسطینیها در این منطقه جان خود را از دست دادهاند و هیچ نهادی نسبت به ضرورت پاسخدهی این کشتار خبرنگاران از جنگسالاران نبوده است. به نظر میرسد در دنیایی که رسانه حرف نخست را برای اطلاعرسانی و خبررسانی میزند، جان خبرنگاران کمتر مورد توجه است.
کشته شدن «شیرین ابوعاقله» خبرنگاری عرب امریکایی، در سال گذشته که برای تهیه خبر بهرغم پوشیدن کاور خبرنگاری، از ناحیه سر مورد اصابت گلوله قرار گرفت! هنوز از خاطرات پنهان نشده و دولت اسراییل بدون پاسخگویی مساله را مشمول مرور زمان کرد و نهادهای مرتبط با عرصه روزنامهنگاری با سکوت از آن گذشتند! دور ماندن نهادهای حامی خبرنگاران و بیتوجهی جامعه جهانی به جان آنها به ویژه سکوت معنادار سازمان ملل و عدم تنبیه مناسب برای مسببان این مهم فرصتی شده که خبرنگاران به صورت عینی مورد اصابت جنگافزارها قرار بگیرند!! همچنین طی سال گذشته در منطقه اسراییل 40 خبرنگار فلسطینی توسط این دولت زندانی شدند و عرصه برای فعالیت روزنامهنگاری و خبرنگاری در این منطقه هر روز تنگتر میشود! به نظر میرسد، بیتوجهی به خبرنگاران از نوع فلسطینی و عربتبار به شیوهای رایج در میانه جنگ کنونی مبدل شده و کم توجهی محافل خبری و سازمانهای بینالمللی در این خصوص به امری عادی مبدل شده است!
این مهم بر اساس آخرین آمارها تصویر نگرانکنندهای از کشته شدن خبرنگاران در جهان دارد که در پیوستگی با تفاوتهای قومیتی نگرانیها را بیشتر کرده است! بر اساس برخی گزارشها (3) سازمان غیردولتی «گزارشگران بدون مرز» اعلام کرده است بین سالهای ۲۰۰۳ تا ۲۰۲۲، هزار و ۶۶۸ خبرنگار در جهان کشته شدهاند؛ یعنی بهطور متوسط سالانه ۸۰ روزنامهنگار. عراق و سوریه رتبههای نخست را در بین خطرناکترین کشورها برای این حرفه به خود اختصاص دادهاند. این سازمان اعلام کرده که فقط در کشورهای سوریه و عراق، در 20 سال اخیر 578 خبرنگار که شاهد درگیری بودهاند، کشته شدهاند؛ یعنی بیش از یکسوم کل کشتهشدگان. پس از این دو کشور، مکزیک با ۱۲۵، فیلیپین با ۱۰۷، پاکستان با ۹۳، افغانستان با ۸۱ و سومالی با ۷۸ خبرنگار کشته شده در رتبههای بعدی قرار دارند.
با این حال، از سالهای ۲۰۱۲ و ۲۰۱۳ به عنوان «تاریکترین سالها» برای خبرنگاران یاد میکنند. در سال 2012، 144 خبرنگار و در سال 2013، 142 خبرنگار عمدتا به دلیل درگیری در سوریه کشته شدهاند. (همان) با این رویکرد به نظر میرسد باید تلاشی جدی برای حفاظت از جان خبرنگاران با تکیه بر کنوانسیونهای جهانی تدارک دید. اما اتفاقی که امروز در غزه به وقوع پیوسته نوع دیگری را هم با خود همراه کرده و آن این است که ظاهرا فقط باید اخبار از منابع غیرعرب یا غیرفلسطینی برای جهانیان مخابره شود تا به صورت خاص مورد توجه جامعه خبری قرار بگیرد و مردم از حق برابر در کسب خبر از منابع گوناگون محروم بمانند. این نگاه مساله دیگری را با خود همراه میکند که لازم است به آن توجه شود و آن، جریان اصلی خبری تمایلی به استفاده از منابع گوناگون را ندارد!!
تداوم این رویکرد و این نوع نگاهها احتمالا بستری برای کمرنگ شدن آنها خواهد شد! جریان اصلی با این رویکرد گزینشی نسبت به خبر و خبرنگاران، یقینا از اولین خسارتدیدگان آن خواهد بود. این در حالی است که جریان رسانههای نوین با به دست گرفتن ابتکار عمل اخبار جریان اصلی را تحت تاثیر قرار دادهاند. دریافت گزارشات متعدد و ویدیوهای گوناگون از شبکههای مجازی و ابزارهای نوین اطلاعرسانی بهرغم بیتوجهی به جان خبرنگاران رسمی، بیانگر آن است که نمیتوان با جان خبرنگاران بر اساس قومیت رفتار کرد! وگرنه خبر مسیر خودش را طی میکند و تکنولوژی ابزارهای لازم را به صورت عام در اختیار شهروندان قرار داده است.اما از آنجا که حفظ جان خبرنگاران از اصلیترین وظایف نهادهای رسانهای و سازمانهای حقوق بشری و نهادهای نظارتی در جهان است!
این خبرنگاران چه عرب و فلسطینی باشند چه اروپایی و امریکایی همه در جهت اطلاعرسانی و خبررسانی گام برمیدارند! این مهم نه تنها در میادین جنگی، بلکه در عرصههای داخلی کشورها نیز باید مورد توجه قرار گیرد؛ خبرنگاران باید از حمایت قانونی لازم برخوردار بوده و انتشار خبر یا تهیه خبر دلیلی برای دستگیری و زندانی شدن آنها نباشد! هویت خبرنگاران باید به صورت عینی از سوی دولتها و نهادهای نظارتی داخل کشورها و جهانی به رسمیت شناخته شود تا جان و آزادی آنها محفوظ بماند! خبرنگاران نباید برای حرفه آنها که تهیه خبر است در زندان یا بازداشت باشند یا جان خود را از دست بدهند.
منبع: etemadonline-636392