وزیر ورزش این عکس ها را نمیبیند
گردشگرانی که بعد از چند روز سرد به دیدن قلعه سیزان نوش آباد میرفتند، نگاهشان میخکوب گوشهای از پیاده روی خاکی میشد که از صدای خنده پسربچههای راکت به دست پر شده بود. شش کودک دبستانی با لباس ورزشی، راکتهایشان را به دست گرفته بودند و منتظر بودند که نوبت به بازی آنها برسد.
به گزارش ایسنا، من و دوستم که در دانشگاه تربیت بدنی تدریس میکند بر حسب حرفهای که داشتیم، نتوانستیم به سادگی از کنار آنها رد شویم، بنابراین به طرف آنها رفتیم. وقتی خواستم با تلفن همراه از آنها عکس بگیرم، یکی از آنها گفت: عکس بگیر ولی وزیر ورزش این عکس ها را نمیبیند و همه با هم خندیدند.
اسمش حیدر شیخی و دانش آموز کلاس ششم است، ولی این طور حرف زدنش برای ما خیلی تعجب آور بود. پرسیدم از کجا معلوم که وزیر این عکس را نمیبیند؟ گفت: وقتی مسئولان شهر به حرف ما گوش نمیدهند، وزیر ورزش گوش میدهد؟
با شوخی از حیدر پرسیدم این میز تنیس روی میز را از کجا آوردید، "میز که نیست، باربند یک نیسان است که وارونهاش کردهایم و آجر زیرش گذاشتیم تا اندازه قد ما باشد و بتوانیم راحت پشت آن قرار بگیریم".
به گزارش ایسنا، من و دوستم که در دانشگاه تربیت بدنی تدریس میکند بر حسب حرفهای که داشتیم، نتوانستیم به سادگی از کنار آنها رد شویم، بنابراین به طرف آنها رفتیم. وقتی خواستم با تلفن همراه از آنها عکس بگیرم، یکی از آنها گفت: عکس بگیر ولی وزیر ورزش این عکس ها را نمیبیند و همه با هم خندیدند.
اسمش حیدر شیخی و دانش آموز کلاس ششم است، ولی این طور حرف زدنش برای ما خیلی تعجب آور بود. پرسیدم از کجا معلوم که وزیر این عکس را نمیبیند؟ گفت: وقتی مسئولان شهر به حرف ما گوش نمیدهند، وزیر ورزش گوش میدهد؟
با شوخی از حیدر پرسیدم این میز تنیس روی میز را از کجا آوردید، "میز که نیست، باربند یک نیسان است که وارونهاش کردهایم و آجر زیرش گذاشتیم تا اندازه قد ما باشد و بتوانیم راحت پشت آن قرار بگیریم".
بیشتر بخوانید
علی چاوشیان که دانش آموز کلاس پنجم است یک نگاهش به بازیکنان در حال بازی است و با نگاه دیگرش مراقب حرکات و صحبتهای ما است. در پاسخ سوال درس بهتر است یا ورزش؟ گفت: هر دو خوب هستند و بعد توپ تنیس را از روی زمین برداشت و قبل از اینکه به دوستش بدهد، گفت: این کره زمین است و بعد توپ را به دوستش داد که بازی را شروع کند.
با تعجب بیشتری پرسیدم وسط بازی، کره زمین چه کار دارد؟ گفت: من و محمد جواد تدبیری، در جشنواره جابر، در مورد منظومه شمسی و محیط زیست تحقیق کردهایم.
پس چرا زمین ورزشگاه - پياده رو_تمیز نیست؟ "ما همه زمین را خراب کردیم. با موتور و ماشین و کارخانهها، هوا را آلوده کردیم، آب را هدر میدهیم. آن طرف را نگاه کن درخت ها همه خشکیده است. آدمها هم مثل دایناسورها منقرض خواهند شد و همه خندیدند".
حالا چرا دایناسورها را هدف گرفتی؟ با راکتی که دستش بود به دوستش اشاره کرد و گفت: از قاسم تدبیری بپرس که درباره دایناسورها تحقیق کرده است. قاسم تدبیری همان دانش آموزی است که کلاس چهارم درس میخواند و در گوشهای نزدیک به بچهها قصد دارد با تکههای چوب، یک کلبه بسازد و آن را به داییاش بدهد و یک میز تنیس روی میز جایزه از او بگیرد.
مربی این تیم تنیس روی میز، علیرضا خداداد است. علیرضا میگوید: کلاس سوم است و تنیس را از برادرش یاد گرفته است و ادامه میدهد: در مدرسه ما، بچهها فقط فوتبال بازی میکنند ولی دبیرستانیها، تنیس روی میز و والیبال هم بازی میکنند و چون برادرم تنیس روی میز بازی میکند به من هم یاد داده است.
علیرضا میگوید: هر شب که به مسجد میرویم بازی میکنیم، ولی نوبت به ما که میرسد، زود میبازیم، اینجا راحت هستیم. میز داریم و شش نفری بازی میکنیم.
کوچکترین عضو تیم، کلاس دوم است و اسمش حسین نوش آبادی است. حسین بازیکن تازه وارد تیم است و چون زیاد بازی را نمیداند علی چاووشیان که مقابل او ساده بازی میکند تا حسین هم بیشتر یاد بگیرد و زود نبازد.
صحبت ما با بچهها یک ساعت طول کشید اما فقط چند عكس گرفتيم چون نمیخواستند وزیر ورزش و جوانان، ورزشگاه آنها را ببیند. ولی چه وزیر و مسئولان ببیند یا نبینند، آنها بر اساس نیاز و علاقه خود با این وسیله ورزش بازی میکنند و اوقات فراغت خود را پر میکنند.
در برنامه آموزشی جدید قرار بود پنجشنبهها که مدرسه تعطیل است، بچهها در کنار خانواده خود باشند و به تفریح بپردازند، اما موضوع این است که کارگر و کشاورز نمیتواند کار را تعطیل کند. اگر یک روز تعطیل کند، حقوق ندارد. بنابراین شهرهای کوچکی مثل نوش آباد زیاد هستند، که بچههای آنها هیچ فضا و وسایل مناسبی برای گذراندن اوقات فراغت ندارند و آنها مجبور هستند یا در کوچهها پرسه بزنند یا به پدر و مادر خود کمک کنند و اگر فرصتی شد، فوتبال بازی کنند یا مثل این شش نفر با کمترین امکانات به یک ورزش مشغول شوند.
ای کاش وزیر ورزش و مسئولان دیگر این عکسها را ببینند و این گزارش را بخوانند و حداقل برای این بچهها پیامی بفرستند تا آنها مطمئن شوند که اگر امکاناتی به آنها نمیرسد، اما دیده میشوند و آنها هم حق دارند ورزش کنند، شادی کنند به همان اندازه که بچههای کلانشهرها و مرکز شهرستان از حقوقی برخوردار هستند.
اعلامیه جهانی حقوق کودک، با این هدف که ایام کودکی توأم با خوشبختی بودهاست و از حقوق و آزادی هایی به خاطر خود و جامعهاش بهرهمند شود، از پدران و مادران و زنان، همه افراد جامعه، سازمانهای داوطلب، مقامات محلی و دولت ها خواستار است تا این حقوق را به رسمیت شناخته و در جهت رعایت این حقوق از طریق قوانین و سایر تمهیداتی که به تدریج با توجه به اصول زیر تدبیر میشوند اهتمام ورزند.
اصول اول و دوم اعلامیه جهانی حقوق کودک تصریح میکند کودک باید از کلیه حقوق مندرج در این اعلامیه برخوردار شود. همه کودکان بدون استثناء و تبعیض و بدون در نظر گرفتن نژاد، رنگ، زبان، دین، عقاید سیاسی یا سایر عقاید، منشأ اجتماعی یا ملی، ثروت، تولد و یا ویژگی های فردی دیگر یا خانوادگی مشمول این حقوق میشوند. کودک باید از حمایت ویژه برخوردار شود و امکانات و وسایل ضروری جهت پرورش بدنی، فکری، اخلاقی و اجتماعی وی به نحوی سالم و طبیعی و در محیطی آزاد توسط قانون یا مراجع ذیربط در اختیار وی قرار گیرد و در وضع قوانینی بدین منظور، منافع کودکان باید بالاترین اولویت را داشته باشد.
دولت جمهوری اسلامی ایران درسال ۱۳۷۳ پیمان حقوق کودک را پذیرفته است و مجلس شورای اسلامی نیز آن را تصویب کرده است.
امتیاز: 0
(از 0 رأی )
نظرهای دیگران