بین پستهای شبکههای اجتماعی و آنچه که طنزپردازان مینویسند تشابه زیادی وجود دارد اما کدام یک از دیگری تقلید میکند؟ طنزپردازان وامدار کاربران شبکههای مجازی هستند یا برعکس؟
طنزنویس کپیکار یا کاربر متقلب؟
تقریبا هر روز حداقل یک اتفاق رخ میدهد که سوژهای برای طنزنویسی باشد. یک روز جام جهانی، یک روز واردکردن چایساز با ارز دولتی توسط شرکتهای ساخت خودرو و یک روز حتی همین گرمای طاقتفرسای تیر ماه. کافی است توییتر را باز کنید و یک کلمه کلیدی را سرچ کنید. حجم بسیار زیادی از توییتهای مرتبط شما را به واکنشهایی از قهقهه تا خندههای تلخ میاندازد. دو روز بعد در حال تماشای یک برنامه طنز تلویزیونی، همان توییتها را با کمی تغییر توسط مجری میشنوید. انگار طنزنویس برنامه شبکه توییتر را بازکرده و توییتها را همینطور پشت هم روی کاغذ نوشته است. البته این اتفاق، چندان بیسابقه نیست، کمی قبلتر از فراگیر شدن شبکههای اجتماعی، لطیفههایی که با اساماس دست به دست میشد دستمایه طنزنویسان بود. اما چرا بسیاری از طنزنویسان به جای نوآوری به سمت استفاده از شبکههای مجازی میروند؟ مسعود مرعشی، طنزپرداز چندان این ادعا را درست نمیداند. او به «ابتکار» میگوید: نمیتوانیم درباره همه طنزنویسان این ادعا را مطرح کنیم. گاهی این کاربران شبکههای مجازی هستند که از طنزپردازان تاثیر میگیرند. البته باید به این نکته هم توجه کنیم که این روزها طنز بیشتری نوشته میشود و طنزنویسان بیشتری مشغول فعالیت هستند. افزایش کمیت لزوما به معنای بالا رفتن کیفیت نیست. شاید چندین سال پیش زمانی که مخاطب مطالب طنز را میخواند برایش تازه و جذاب بود ولی امروز مخاطب در معرض طنزهای بیشتری قرار میگیرد. اما از سوی دیگر این اتفاق هم وجود دارد که بعضی کلیشههای طنز توییتری تبدیل به متن طنز میشوند و طنزپردازان جوانتر با کنار هم قرار دادن آنها متنی مینویسند تا طنزپرداز بشوند. امروز رقابت سختتری هم در جریان است. امروز به دلیل بالا رفتن تعداد طنزنویسان برای اینکه کسی بتواند در این بین موفق باشد باید بتواند خلاقانه و متفاوت بنویسد.
او ادامه میدهد: در بسیاری از مواقع شبکههای مجازی از مطالب طنزنویسان استفاده میکنند. ولی به دلیل عدم وجود کپیرایت افراد فکر میکنند روند معکوس است. یعنی به دلیل اینکه مخاطب مطلب را در یک شبکه یا کانال پرطرفدارتر دیده است، فکر میکند این نوشته متعلق به همان کانال یا شبکه است. به طور مثال ما در کانالی شوخیهای لحظهای مینوشتیم و به ثانیه نکشیده کانالهای مختلف آن مطالب را در کانال خودشان یا در توییتر منتشر میکردند و وقتی مخاطب آن را در کانال ما میخواند فکر میکرد ما آن را از کانال یا اکانتهای توییتری برداشتهایم. ماجرای استفاده از مطالب کاملا دو طرفه است. هم کاربران از طنزنویسان الهام میگیرند و هم طنزنویسان از کاربران شبکههای اجتماعی.
جوکهایی که خوراک طنزنویسان میشوند
این طنزنویس با اشاره به معمول بودن این اتفاق حتی قبل از وجود شبکههای مجازی میگوید: کمی قبلتر، زمانی که هنوز شبکههای اجتماعی وجود نداشتند، طنزنویسانی بودند که از لطیفهها برای نوشتن متن استفاده میکردند. این افراد با بازنویسی این مطالب متن مینوشتند. اما امروز دسترسی بسیار راحتتر شده است. امروز خیلی راحتتر مشخص میشود یک طنزنویس از نوشته یا توییتی استفاده کرده یا متنش حاصل خلاقیت خود او است. البته همانطور که گفتم برعکس هم زیاد اتفاق میافتد. مثلا یک نوشته طنزی در مطبوعات چاپ میشود و بعد در شبکههای مجازی دست به دست میشود.
طنزهای شبکه های مجازی چند کاراکتری هستند، نه متن بلند
شبکههای مجازی کاربران خیلی زیادی دارند. این کاربران با سرعت بالایی به اتفاقات پیرامونشان واکنش نشان میدهند و اکثر این واکنشها هم به صورت طنز هستند. بنابراین به دلیل تعدد کاربر به هر اتفاق از زوایای مختلف پرداخته میشود. در این شرایط طنزپردازان آیا میتوانند زاویهای جدید از همان اتفاق را برای نوشتن بیابند؟ چقدر شبکههای مجازی کار طنزپردازان را سخت کرده است؟ مرعشی میگوید: با وجود شبکههای اجتماعی رقابت بسیار سختتر از گذشته خواهد شد. من فکر میکنم روزانه در توییتر شاید حدود 10 هزار توییت طنز یا شوخطبعانه نوشته میشود. اگر از این تعداد حتی 100 توییت هم بامزه باشند، بازهم رقم تولید خیلی بالایی است. ضمن اینکه در هر صورت به دلیل تعداد بالای کاربران، از جنبههای مختلف به اتفاقات نگاه میشود، بنابراین رقابت سخت شده است. اما این طور نیست که نشود نوشت. در همان فضای توییتر بسیاری از نوشتهها، مطالب کوتاهی است و گاهی هم فضای مجازی درگیر کلیشهها میشود یعنی نمیتوانیم بگوییم همه طنزی که در شبکههای اجتماعی تولید میشود خلاقانه است. بخشی از آن شوخیها خلاقانه هستند ولی بعضی دیگر هم به دنبال موج رفتن است. همه این کلیشه و شوخی را تغییر میدهند و استفاده میکنند اما همین افراد زمانی که درگیر نوشتن بشوند، بیشتر از دو سه خط نمیتوانند بنویسند. یعنی در طنز کوتاه موفق هستند اما در نوشتن طنز بلند چندان توانایی ندارند.
طنزنویسی بدون طی کردن پلههای نردبان
شاید حالا برای شما هم این سوال مطرح شده باشد که چرا این روزها تب طنزنویسی بالا گرفته و همه تلاش میکنند طنز بنویسند، حالا چه در قالب توییتهای 288 کاراکتری، چه در قالب نویسندگی متن یک استندآپ کمدی و چه در قالب نوشتن یک متن بلند طنز. مرعشی به این سوال اینگونه پاسخ میدهد: شاید علاقه به طنز همیشه وجود داشته است. شاید اگر 20-30 سال پیش هم روزنامه طنز منتشر میشد، مردم از طنز نوشتن و طنز خواندن استقبال میکردند. کما اینکه از مجله توفیق یا گلآقا استقبال زیادی میشد و با تیراژ بسیار بالایی منتشر میشد. علاقه مردم همیشه بوده است. ولی به نظر من این تب امروز به چند دلیل رخ داده است. امروز ما در روزنامهها صفحات طنز داریم و همین اتفاق روتین باعث ایجاد علاقه شده است. حجم تولید طنز بالا رفته و استقبال از تولید آن هم افزایش یافته است. از سوی دیگر در فضای مجازی کسانی که مطالب طنز مینویسند بدون طی کردن مراحل معمول برای طنزنویس شدن به صرف توییت کردن با استقبال روبهرو میشود و طرفدار پیدا میکنند، همینطور در برنامههای تلویزیونی خاصی با مطرح شدن در مسابقات خیلی زود در جامعه مطرح میشوند. از سوی دیگر همین شبکههای اجتماعی باعث شدهاند برخی کسانی که کار طنز میکنند، درآمد خیلی خوبی کسب کنند. در مجموع همه این موارد باعث بالا رفتن تب طنزنویسی شده است.
کاپیکاری طنازانه
«روسیه دسته خرابه رو میده به مهمونا» این یک توییت است، اما احتمالا مشابه آن را بارها و بارها در متنهای طنز یا استندآپ کمدیها دیدهاید. این روزها بسیاری از متنهایطنزی را که بخوانید یا برنامه طنزی را که ببینید انگار وارد شبکههای اجتماعی شدهاید.
بیشتر بخوانید
امتیاز: 0
(از 0 رأی )
نظرهای دیگران