بسیاری از کارشناسان اقتصادی و اجتماعی بر این باورند که بسیاری از فارغالتحصیلان دانشگاهی و افراد بیکار در نقاط مرزی از جمله استان کردستان به کولبری رو آوردند و این در حالی است که آمار بیکاری در استانهای غربی بیش از نقاط دیگر کشور است. از سوی دیگر جوانان کولبر تنها افرادی نیستند که از این موضوع رنج میبرند و بسیاری دیگر از جوانان و فارغالتحصیلان دانشگاهی یا مشغول مسافرکشی و کار در کارگاهها هستند یا اینکه در خانه بیکار نشستهاند.
عضو کمیته حقوقی انجمن حمایت از حقوق کودکان با بیان اینکه فرهاد اولین کودکی نبود که قربانی کولبری شد، افزود: نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی کودکان را به سمت کارهایی مانند کولبری و زبالهگردی میکشاند. همانطور که مونیکا نادی، عضو کمیته حقوقی انجمن حمایت از حقوق کودکان میگوید: فرهاد اولین کودکی نبود که قربانی کولبری شد، حوادثی از این دست به شدت اتفاق می افتد. بسیاری از این کودکان حین کولبری به خاطر عواملی از جمله بهمن یا سرمازدگی جان خود را از دست دادند.
وی در ادامه می افزاید: بهطور قطع اتفاقی که برای فرهاد و کودکان مانند او می افتد به این علت است که این کودکان قربانی نابرابری های اجتماعی و اقتصادی میشوند. فقر و نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی در کنار عدم توزیع عادلانه ثروت موجب میشود کودکان را به سمت این کار بکشاند. اساسا کولبری حتی برای بزرگسالان برخلاف شأن و کرامت انسانی است و متاسفانه رویههایی که همیشه در مقابل کولبری اتخاذ شده، تسکینهای موقتی است.
نادی افزود: اقداماتی مانند اینکه بیایند برای کولبری بیمه در نظر بگیرند یا طرحی تحت عنوان ممنوعیت تیراندازی به کولبران، تسکینهای موقتی است که باعث میشود واژه کولبری رسمیت یابد درحالی که در کشوری مانند ایران با این سطح از منابع واقعا خلاف شأن انسانی و ایرانیبودن است که بیاییم این واژه را به رسمیت بشناسیم و برای آن تسکینهای موقت در نظر بگیریم. وی ادامه داد: کولبری کودکان بهطور خاص خلاف شأن و کرامت انسانی است؛ کودکی حق هر کودک است و تامین این حقوق در قانون اساسی و همچنین در پیمان نامه جهانی حقوق کودک مورد تاکید قرار گرفته است. تامین منفعت عالیه کودکان طبق پیمان نامه جهانی حقوق کودک، وظیفه ذاتی همه دولتها است.
نطقه مشترک کودکان کار و کولبر
هرچند کولبران در مناطق مرزی با خطرات بسیاری مواجه هستند اما وضعیت مرزنشینان به خصوص در شرایط فعلی آنچنان مبهم است که میتوان گفت در حال حاضر تنها وسیله امرار معاش برای مرزنشینان، کولبری است؛ شغلی که نهتنها مورد تایید مقامات عالیرتبه کشور نیست بلکه نمیتواند حتی بخش کوچکی از هزینههای مورد نیاز برای معیشت و زندگی مرزنشینان را تامین کند.
موضوع ناگوارتر اینکه مرزنشینانی که برای امرار معاش سراغ کولبری میروند حتی قید جان خود را هم میزنند و به قیمت از دست دادن جان خود در معابر کوهستانی و پرخطر و یا کشته شدن از سوی مقامات امنیتی در این راه قدم برمیدارند، چراکه در شرایط بحرانی اقتصاد، باید هر طور شده از پس گذران زندگی خود برآیند. از سوی دیگر وضعیت کودکان در کلانشهر و پایتخت نیز تفاوتی با کولبران ندارد و آنها نیز این روزها با سختی بهدنبال یک لقمه نان یا در کارگاهها، یا در سر چهارراهها و سطلهای زباله هستند.
تبعیض در حق کودکان
در این رابطه فاطمه قاسمزاده، رئیس شبکه یاری کودکان کار و خیابان در این رابطه میگوید: کودکان کار از نظر مکانی با تفاوتهایی در بیشتر شهرهای بزرگ کشور، در روستاها، مزارع و مناطق کشاورزی و در عملیاتهای ساخت و ساز در جادهها و شهرهای بزرگ دیده میشوند. کودکان کار بیشتر در خیابانها، کارگاههای ناشناخته زیرزمینی مانند کارگاههای قالیبافی، کفاشی، شیشهگری، خیاطی، جوشکاری و...که به دلایل مختلف از حوزه نظارت وزارت کار خارج است دیده میشوند. از دیگر مشاغلی که این کودکان دور از چشم مسئولان نظارتی به آن مشغول هستند میتوان به تفکیک زباله در حوزه پسماند، کارهای ساخت وساز در داخل شهرها و جادهها، رفتگری، کولبری، باربری در بازارها و مراکز خرید و همچنین کار در پارکها، مزارع، کورههای آجرپزی، گاراژهای مسافربری و کار خانگی بهویژه برای دختران اشاره کرد.
وی در ادامه میافزاید: در این میان اما برخی از انواع کار کودکان مانند کولبری و زبالهگردی از بدترین و تاسفبارترین نوع کار کودک است. در شرایطی که حتی بزرگسالان جامعه در مواجهه با چنین مشاغلی و انجام آنها حتی برای مدت زمانی کوتاه دچار مشکلات و آسیبهای فراوان میشوند چگونه میتوان انتظار داشت کودکی نحیف و ضعیف از تهدیدها و خطرات ناشی از آن در امان بماند.
پیدایش پدیدههایی همچون کولبری و زبالهگردی کودکان و حتی گورخوابی آنها که چندین سال است به چشم میخورد حاصل برخی از سیاستگذاریهای کلان کشور است. مرگ دو کولبر در منطقه سروآباد کردستان به علت سرما، واقعهای بسیار غمانگیز است. دو انسان که جان خود را از دست دادهاند و خانوادهای که داغدار شدهاند. این موضوع بسیار مهم و دردناک است، اما از آن مهمتر این است که این واقعه در جامعهای اتفاق افتاده که تک تک افراد آن مدعی برقراری عدالت و برابری هستند.
كولبران و زباله گردها؛ نماد خط فلاكت نه فقر
چند روز پیش با مرگ دو کولبر موجی از انتقادات و غم کشور را فرا گرفت و دوباره همهچیز فراموش شد و حالا بسیاری از کولبران در استانهای غربی و ارتفاعات اورامانات مشغول کار هستند و خون دو جوان ۲۱ و ۱۷ساله هیچتاثیری در روند بهبود آنها نداشت.
بیشتر بخوانید
امتیاز: 0
(از 0 رأی )
نظرهای دیگران