خشونت علیه کودک، حرف تازهای نیست ولی فعالان این حوزه امید دارند که با هر دستاویزی بتوانند درصدی از این آسیب را کاهش دهند و این بار سخن از هنر است و ادبیات که به قول فاطمه رحیمی، دبیر پویش «بدسرپرست تنهاتر است»، اگر توانستیم این جامعه «عصبزده» را با هنر و ادبیات و آموزش از آسیب به کودکان برحذر کنیم، موفق شدهایم و اگر نتوانیم، با هیچ چیز دیگری امید به نجات بچهها نداریم.
منصور ضابطیان، دبیر این نشست بود. فریده اولاد قباد، عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس؛ شیوا دولتآبادی، رییس هیات مدیره انجمن روانشناسی ایران؛ محمد رضا زائری، نویسنده و مدرس دانشگاه؛ فرهاد حسنزاده، نویسنده؛ محمدرضا خردمندان، کارگردان و فاطمه رحیمی، دبیر پویش« بدسرپرست تنهاتر است»، از سخنرانان این نشست بودند. نشستی که با حضوراشرف بروجردی، رییس کتابخانه ملی برگزار شد.
بدسرپرست چه کسی است
فاطمه رحیمی، دبیر پویش از دغدغههایش و مسیر پویش گفت: «این پویش حاصل همگرایی تعدادی روزنامه نگار هنرمند و روانشناس و حقوقدان است که همگی در حوزه آسیبهای اجتماعی و کودک فعالیت دارند. حدود دو سال پیش ما به این نقطه رسیدیم که کودکانی وجود دارند به نام کودکان بدسرپرست که اوضاع و احوالشان به مراتب بدتر از کودکان بیسرپرست است. بچههایی که بهخاطر والدین و سرپرست بیصلاحیت، بدترین آسیبها را متحمل میشوند ولی قوانین پیشگیرانه و بازدارندهای هم برای حمایت از آنها وجود نداشته و ندارد. دستگاههای اجرایی هم مثل بهزیستی، صدا و سیما یا آموزشوپرورش حالا به هر دلیلی یا دستشان بسته است یا وظایف خود را به خوبی نمیشناسند. بچه بدسرپرست به کجا باید پناه ببرد و اینها همه باعث شد ما کمپینی به نام «بدسرپرست تنهاتر است» را تشکیل دهیم و برای اینکه صدای ما شنیده شود، به سمت جامعه سینمایی رفتیم. ما در گام اول دو کار را در پیش گرفتیم؛ یکی اینکه مفهوم بدسرپرست را با گوش مردم آشنا کنیم و دوم اصلاح قوانین را از طریق مطالبه برای تصویب لایحه حمایت از کودکان و نوجوانان پیگیری کردیم».
او بر این نکته تاکید کرد که در این لایحه تعاریف مشخص است، در حالی که قوانین فعلی بازدارنده نیست و مجازات و جرم تناسبی با یکدیگر ندارند.
مونیکا نادی، مشاور حقوقی کمپین «بدسرپرست تنهاتر است» نیز در ادامه سخنان رحیمی گفت:«لایحه حمایت از حقوق کودکان ونوجوانان در سال 87 توسط قوه قضايیه تدوین شد. این لایحه بیشتر نگاه حمایتی دارد، یعنی پیشگیرانه است؛ اینکه چطور جلوی خشونت را بگیریم. به طور کلی تصویب این لایحه کمک میکند تا قانون مترقیتری در حوزه کودکان داشته باشیم».
خشونت از کجا میآید
شیوا دولتآبادی، ريیس هیات مدیره انجمن روانشناسی ایران از دیگر سخنرانان بود. او ابراز خرسندی کرد از اینکه حرکتهایی اینچنینی وجود دارد كه در راستای نگاه به زندگی بچهها کمتر به آن توجه میشود. «بدسرپرست واژهای است که چندان متداول نیست و در همین راستا، باید نگاه ویژهای به آن داشته باشیم. خشونت از جمله بحثهای سهل و ممتنع است و باید دید چطور در تاریخچه حیات بشر این واژه به صورت علمی توجیه میشود. برای اینکه ما بتوانیم به مقوله خشونت علیه کودکان جدی تر نگاه کنیم، اول باید به خود خشونت نگاه کنیم که اصلا چرا باید وجود داشته باشد و چقدر ما توجیه علمی برای وجود خشونت در تاریخچه حیات خود داریم.
او تاکید کرد:« به لحاظ روانشناسی باید بررسی کنیم چه ضرورتی دارد بشر خشن باشد؟ «هابز» از جمله افرادی است که معتقد است انسان بودن مستلزم پرخاشگری است. او انسان را موجودی گرگصفت میداند و در مقابل آن دیدگاه «روسو» را داریم. همچنین «فروید» نیز قریحه مرگ را مطرح میکند که انسان در برخی مواقع و در حالت غریزی به دنبال پرخاشگری نسبت به خود یا دیگران است».
دولتآبادی به تفاوت بین خشم و پرخاشگری اشاره و انواع پرخاشگری را چنین عنوان کرد:««پرخاشگری فیزیکی، کلامی، ذهنی و عاطفی» «عدم توجه به کودک ناشی از نوعی غفلت به کودک است؛ در حالی که کودک نیاز دارد تا به صورت مداوم و در تمام مراحل رشد او برنامهریزی شود». دولت آبادی معتقد است: «پرخاشگری انفجاری و هیجانی از نظر تظاهرات بیرونی از یکدیگر تفکیک میشوند».
ريیس هیات مدیره انجمن روانشناسي ایران، غریزه وعدم تعادل هورمونی و بیماریهای روانی را از جمله عوامل اثرگذار بر خشونت میداند.«برخی از عوامل بیرونی روی خشونت تاثیر میگذارند؛ ناکامی در راه رسیدن به نیازها، یادگیری اجتماعی،یادگیری از راه تقویت، یادگیری از راه تقلید و همچنین یادگیری از راه مشاهده خشونت ساختاری که جامعهشناسان آن را مطرح میکنند. علاوه بر آن با توجه به نقش آموزش باید توجه داشت که افراد باید چطور آموزش ببینند تا کمتر پرخاشگری کنند».
دولتآبادی همچنین با اشاره به موضوع هنر و ادبیات در کاهش خشونت علیه کودکان گفت:« ساختارهای مغزی بشر را مجهز میکند تا نوعی درک و همدردی با دیگران داشته باشد. هنر، نوعی آزادی است و برای همین است که بشر میتواند از بیان هنری استفاده کرده و آلام خود را کاهش دهد. به لحاظ تکاملی نیز بشر رابطه عجیبی با هنر دارد، هنر و ادبیات در اشکال متفاوت خود میتواند حاوی پیام صلح و دوستی برای بشر باشد».
کودکان امانت الهی هستند
«قبل از هر چیزی خیلی راحت و خودمانی باید بگویم که دست این دوستان را می بوسم که در این حوزه فعالیت دارند و مطمئن باشید که خداوند شما را دوست دارد که به فکر بچههای این سرزمین هستید. به نیت شخصی بنده، هر کسی که برای بچهها قدمی برمیدارد، در حال انجام خدمت بسیار بزرگی است». محمد رضا زائری، استاد دانشگاه سخنانش را با این مقدمه شروع کرد.
او اينچنین ادامه داد: « دین میگوید بروید از متخصصان سوال کنید. وظیفه من به عنوان یک دیندار این است که در این حوزه به سراغ خانم دکتر دولت آبادی بروم و بگویم شما به عنوان متخصص چه میگویید. اینجا من شاگردم و شما استاد. این توقع که دین بیاید در همه جزییات نظر بدهد، توقع سادهانگارانهای است. در حوزه تخصصی تجربه جواب میدهد. اینجا من از موضع دینداری خودم باید تسلیم این تجربه بشوم. اینها را به این جهت میگویم که خیلی وقتها ما به جای این رویکرد عقلانی و علمی و تخصصی دنبال این هستیم که عین آن ادله را در دین پیدا کنیم. پیغمبر اکرم(ص) 1400 سال پیش خم شده و دست دخترش را بوسیده و این خودش یك معجزه است و بقیه اش را که جزییات است، باید به دست متخصص بسپاریم. ما نباید توقع داشته باشیم که پیغمبر راجع به آموزش موسیقی و نقاشی حرف زده باشد.
ما تغییر رفتارها را به صورت غیرمستقیم باید دنبال کنیم و این نگاهی است که از موضع تربیت دینی روی آن تاکید میشود. جایی میخواندم در مهدکودکی در ژاپن، بچهها را به پارک برده و دیده بودند که گلها را لگد میکنند. بعد از آن انیمیشنی ساختند و به گلها جان دادند و در مهدکودک برای بچهها پخش کردند. دفعه بعد بچهها مراقب بودند گلی را لگد نکنند. ما یاد بگیریم به جای سخنرانی و فرمایشات کلی، به صورت غیرمستقیم به افراد آموزش بدهیم».
«نه»را آموزش دهیم
در ادامه این نشست منصور ضابطیان، «فریده اولاد قباد»، عضو کمیسیون آموزش مجلس را مورد خطاب قرار داد و از روند کار مجلس در این حیطه پرسید: «به عنوان یک معلم که همیشه دغدغه خشونت را داشتهام. در سال 1380 ما و تعدادی از همکاران احساس کردیم که رفتارهای پرخطرو خشونت در مدارس شدت گرفته است و بسیاری از این رفتارهای پرخطر به صورت یک تابو است و رسانه ملی هم در این خصوص حرفی نمیزند. چون موضوع جلسه در ارتباط با آموزش است، این را عنوان میکنم که طرحی به نام «طرح مدرسه مروج سلامت» به اجرا در آمد و مهم ترین هدف آن، پیشگیری ازخشونتهای پرخطر و معضلاتی مانند ایدز و اعتیاد بود که به صورت یک تابو درآمده بود. با همکاری معاونت اجتماعی نیروی انتظامی پوسترهای امنیت اجتماعی به زیبایی طراحی شد و در معرض دید دانش آموز قرار گرفت. این تجربیات معلمی من بود.در همین راستا ما از مناطق یک تا 19 بازدید و مشاهده کردیم که نوع رفتارهای پرخطر با توجه به بافتهای فرهنگی هر منطقه متفاوت است. همچنین خشونت کلامی در مدارس دخترانه و خشونت فیزیکی در مدارس پسرانه بیشتر بود. علاوه بر آن مواردی از جمله کتک زدن معلمان توسط دانشآموزان مطرح بود که در تهران کمتر از سایر شهرها رخ میداد».
اولاد قباد ادامه داد: «آموزش مهارتهای اساسی زندگی مانند گفتن «نه مقدس»، در مواجهه با رفتارهای پرخطر مانند اعتیاد یا رابطه با جنس مخالف از اهمیت بالایی برخوردار است. عدم تعامل مستمر والدین با مدرسه هم مشکلاتی را ایجاد کرده و همین موضوع گرایش دانشآموزان به گروه همسالان را بیشتر میکند. بنابراین اگر آموزش مهارتهای اساسی زندگی و مبتنی بر پیشگری و آگاهی در مدارس رخ ندهد، با مشکلاتی مواجه خواهیم بود».
او افزود:« در مدارس و در خانوادهها باید نگاه عدالتمحور حاکم شود؛ چرا که نگاه معلم، دبیر و والدین میتواند نوعی خشونت عاطفی ایجاد کند. همان گونه که کلمات خوب و مثبت سازنده است، کلمات منفی هم میتواند در روند جامعهپذیری افراد به سمت خشونت تاثیرگذار باشد».
او با تاکید بر اینکه نکته مغفول در موضوع خشونت، آموزش است، گفت:« بسیاری از دانشآموزان با دوگانگی یا چندگانگی ارزشی همراهاند. آنها نمیدانند که ارزشها و الگوهای والدین خود را باید بپذیرند یا ارزشهای حاکم بر مدرسه یا آموزشهای ماهوارهای! این موضوع خود نوعی آسیب چندگانگی ارزشی را مطرح میکند».
این عضو کمیسیون آموزش مجلس به لایحه حمایت از حقوق کودکان و نوجوانان اشاره کرد و گفت: «این لایحه بیشتر مورد توجه و دغدغه فراکسیون زنان مجلس است. در کمیسیون قضایی مجلس کارگروه ویژهای در این خصوص تشکیل شده و همکاران نماینده ما فرصت داشتند تا پیشنهادات خود را به این کمیته ویژه ارائه دهند. این لایحه فردا یا هفته آینده در دستور کار مجلس شورای اسلامی قرار خواهد گرفت. ما همچنین طرح ممنوعیت ازدواج دختران زیر 13 سال را نیز پیگیریمیکنیم».
کتابخانههای تعطیل و بچههای درگیر کنکور
فرهاد حسنزاده، نویسنده ادبیات کودک و نوجوان و برگزیده جایزه هانس کریستین آندرسن، از دیگر سخنرانان این نشست بود. او گفت: «تاکنون 50 کتاب درباره خشونت علیه کودکان نوشتهام. ما اگر بخواهیم واقعیتها را بگوییم متهم به سیاهنمایی میشویم و مجبورمان میکنند به تیغ سانسور تن بدهیم. شکلگیری خشونت علیه انسان ها، ریشههای بسیاری دارد که ناشی از جهل و بیخردی است و در این میان، ادبیات باید بتواند راه را نشان دهد، زیرا نویسنده نقش درمانگر را دارد. البته اگر ممیزان نگویند که سیاه نمایی است، ادبیات حتی می تواند پیشگیری هم کند».
حسن زاده ضمن انتقاد از تعطیلی کتابخانههای مدارس گفت:«خواندن، مخاطب را با شخصیت درگیر میکند و سبب میشود تا در تجربه او شریک شود. بچهها مدام در حال درسآموزی و یادگیری هستند و البته ادبیات در مقایسه با خانه، مدرسه و رسانه، آنان را به دنیایی با تاثیری عمیق تر میبرد. نکته بعد آنکه درونی شدن رفتار قهرمانان داستان تبدیل به الگو میشود، مثل دیگرپذیری و احترام به حقوق دیگران و رفتارهایی که او را از خودخواهی و کینه دور میکند. بحث دیگر، لطافت روح و روان کودکان با شعر است زیرا در بندبندِ اشعار، از خشونت دور شده و به عشق نزدیک می شود. نکات دیگر ي که ادبیات برای کودکان به ارمغان می آورد، آشنایی با نمادها و سمبل ها، توجه به محیط زیست، تفکر و فلسفه، طنز، نيشخند و نیشگون و نوشتن برای نشان دادن است؛ امروزه کودکان بیش از بزرگترها به محیط زیست و گیاهان و حیوانات توجه دارند. طنز تاثیری متفاوت بر بچه ها دارد و البته نوشتن شعر و داستان، نه تنها خودِ شاعر یا نویسنده بلکه کودکان را خلاق می کند». او به عروسک قصه گوی «صمد بهرنگی» اشاره کرد که دختر کوچک قصه از آزار نامادری و بی توجهی پدر به دنیای عروسکها میرود و زبانشان را کشف میکند. من نیز در رمان زیبا صدایم کن ، به موضوع آسیب کودکان پرداخته ام».
او در پایان حرفهایش گفت:« در تالیف کتاب کودکان با محوریت خشونت علیه آنان تاکنون نتوانسته ایم موفق باشیم و پیش مردم خجالت زده ایم. در ترجمه، آثار بیشتری نشر یافته است و آثار تالیفی به علت سانسور،چندان مجال حضور نمی یابند تا خشونت علیه کودکان به راحتی مطرح شود».
وظیفه هنر و هنرمند، سِرزدایی است
محمدرضا خردمندان،کارگردان فیلم «بیست و یک روز بعد» هم در این نشست گفت: «بیشتر فیلمهایی که تاکنون ساختهام به بچهها ارتباط دارد. ما هر روز بچههایی را میبینیم که کاری به کار ما ندارند، بچههای گونی به دوشی که در سکوت کار میکنند و میبینم که این پدیده هر روز هولناکتر میشود. این کودکان به قدری منزوی هستند که وقتی میخواهیم با آن ها حرف بزنیم از ما فرار میکنند، با این حال ما چارهای نداریم مگر اینکه به این بچهها نزدیک شویم». او با اشاره به ناامیدی از مسئولان ادامه داد:« من فکر میکنم امروز لایحه حمایت از حقوق کودکان و نوجوانان در میان مشکلات کشور گم شده است و چندان امیدی ندارم که این موضوع به جایی راه ببرد. ابتدا خود مردم باید به این موضوع نزدیک شوند. برای درک این ماجرا من پیشنهاد میکنم یک روز برای مدت پنج ثانیه در سطلهای زباله نفس بکشیم. حال ببینید کودکی که هر روز این کار را میکند تا چه مدت دوام میآورد». او از فیلم کوتاه دوئل خود گفت که این فیلم هشدار ي جدی به آیندهای است که به سرعت به سمت ما میآید. به عقیده او وظیفه هنرمند، سِرزدایی است.
خردمندان ادامه داد:« فیلم «بیست و یک روز بعد، راجع به کودکان است. راجع به نوجوانی است که مادرش سرطان دارد و در دوگانگی پیدا کردن دارو برای مادر یا فیلمساز شدن به سر میبرد و در این میان به باور جدیدی میرسد. این فیلم جایزه ویژهای را نیز برای من داشت و من عضو افتخاری یونیسف شدم. این فیلم در چارچوبی ساخته شده که مورد تایید نهادهای رسمی است. 11 سال است که تیزرهای فرهنگی میسازم و هر زمان خواستم به چنین موضوعاتی ورود کنم با مقاومت روبهرو شدم. به عقیده من مهمترین راهکار در کاهش خشونت علیه کودکان، آگاه کردن مردم است. همچنین در تولید اثرهایی با این مضامین باید حمایتهای بیشتری را دریافت کنیم».
در پایان این برنامه، تابلوی «میخ» اثر بزرگمهر حسینپورکه در روز جهانی منع خشونت علیه کودکان با همکاری پویش بدسرپرست تنهاتر است و با حضور جمعی از هنرمندان خلق شده كه توسط گروه خیریه لبخند خریداری شده و به کتابخانه ملی اهدا شده بود با حضور صاحب اثر و افراد حاضر در نشست، در تالار عمومی کتابخانه ملی جانمایی شد.
نه به خشونت علیه کودکان
نقش آموزش، هنر و ادبیات درکاهش خشونت علیه کودکان، عنوان میزگردی بود که هفته گذشته در کتابخانه ملی ایران و با همکاری پویش «بدسرپرست تنهاتر است» برگزارشد. در گزارشی از یونیسف، حدود 300 میلیون کودک دو تا چهار ساله در سراسر جهان قربانی خشونت سرپرستان خود میشوند و هر هفت دقیقه یک کودک نیز بر اثر خشونت کشته میشود.
بیشتر بخوانید
امتیاز: 0
(از 0 رأی )
نظرهای دیگران