چرا آمریکا دولت ملی و مردمی دکتر محمد مصدق را سرنگون کرد؟ و چرا حتی حکومت پهلوی و ساواک از رفتن مردم بر سرمزار او وحشت داشتند؟ دولت میانهرو مرحوم دکتر مصدق که همواره بر قانون اساسی تاکید میکرد، در حوزه داخلی هدف «شاه باید سلطنت کند و نه حکومت » تعقیب میکرد. شاه از قانون اساسی سرپیچی کرد. این سرپیچی تا به آنجا رسید که برای حفظ قدرت تمامیت خواهانهاش، به بدترین شکلی به سرسپردگی بیگانگان و کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ تن داد. این آغاز انحراف بزرگ و دردناکی در تاریخ معاصر سیاسی ایران شد.
از اینرو وجوه دردناک کودتا آن اندازه عظیم بود که مرزبندیهای هویتی، خود را وابسته به نحوه و نگرش به آمریکا از زاویه کودتا کردند. این موضوع در میان روشنفکران جریان مسلط بود. این که نیروهای خواهان استقلال و عظمت ایران، هر یک به نوعی در بیدادگاهای نظامی به تبعید و زندان محکوم شوند، وجدان بیدار ایران و ایرانی را آن گونه تحت فشار قرار می داد که خواب شبانگاهی را از چشمان می ربود و در زمستان سخت سرها را به گریبان میبرد.
-دکتر (وزیر امور خارجه دولت مصدق) توسط دادگاه نظامی به اعدام محکوم و در حالیکه بیمار بود تیرباران شد.
- مدیر روزنامه شورش منتقد شاه و بستگانش زنده به آتش کشیده و کشته شد.
- رئیس شهربانی کرمان توسط وابستگان بقایی کشته شد.
-برادران قشقایی (، ، ) این برادران حاضر به مصالحه با شاه نشده در نتیجه به مدت ۲۵ سال تبعید شدند.و ...
شعر زیر از اخوان ثالت میتواند بیان فضای بعد از کودتای ۲۸ مرداد باشد:
سلامت را نمیخواهند پاسخ گفت،
سرها در گریبان است.
کسی سر بر نیارد کرد پاسخ گفتن و دیدار یاران را.
نگه جز پیش پا را دید نتواند،
که ره تاریک و لغزان است.
و گر دست محبّت سوی کس یازی،
به اکراه آورد دست از بغل بیرون؛
که سرما سخت سوزان است.
....
درختان اسکلت های بلورآجین،
زمین دلمرده، سقفِ آسمان کوتاه،
غبارآلوده مهر و ماه،
زمستان است.
برخی مورخان مطرح میکنند یکی از دلایل اصلی کودتای ۲۸ مرداد به رهبری آمریکا علیه دولت ملی و مردمی دکتر محمد مصدق، هراس از افتادن ایران به دامن اتحاد جماهیر شوروی کمونیستی بود. هرچند این استدلال اهمیت دارد، ولی الگوگیری خاورمیانه از نهضت او مبتنی بر اتخاذ سیاست موازنه منفی با دو رویکرد مقابله با استعمار و استبداد داخلی با توجه مبنایی به غنیسازی ملت دموکراتیک، که در نهایت همه این موارد یکی از آثارش ایجاد جنبش غیرمتعدها و دیگری تشکیل دولت مردمی بود، از مهمترین دلایل اقدام آمریکا به کودتا میتوان نام برد.
از این منظر غنیسازی ملت دموکراتیک، به معنای تقویت میانهروی بود. با آنکه مرحوم مصدق از شعارهای مسلط چپ در رهبران چپ برای مقابله با امپریالیزم تبعیت نکرد، با این همه چرا آمریکا در برابر مرحوم مصدق اقدام به کودتای نظامی کرد؟
از مهمترین مفاهیمی که کمتر از آن سخن به میان آمده یا بهتر است بگوییم اساسا سخن به میان نیامده است، عدم شکل گیری مردمی دموکراتیک با سازوکاری مبتنی بر تامین منافع ملی در چارچوب میانه روی است. شکلگیری الگو و رویکردی مستقل در کنار جهان کمونیسم علیه آمریکا، از نظر کاخ سفید غیرقابل تحمل بود. سازوکار ایجاد رقابت بر اساس «رفت و برگشت» در حوزه پیروزی و شکست در انتخابات حزبی که با مشارکت حزبی و انجمن ها معنا مییافت، نمیتوانست برای آمریکا قابل تحمل باشد. زیرا در صورت فهم چنین سازوکاری آن هم برای ملتی مسلمان که الگوی خاورمیانه میتوانست باشد، بسیار تکاندهنده بود. این الگو و سازوکار ناشی از آن میتوانست با ایجاد نظام رفت و برگشت به دو دستاورد بزرگ منتهی شود که دکتر کاشی آن را دو خصیصه بزرگ کشور در حال حاضر ذکر می کند: «اول آگاهی به تکثر و پذیرش دیگری بدون تلاش مذبوحانه در ایجاد یکدستی کاذب تحت عنوان وحدت، و دو دیگر مشارکت عملی به مثابه شرط پذیرش هم فرآیند و آرمان به حسب خصیصه نخست.»
در شرایطی که آمریکا کودتا نمیکرد، این دو خصیصه با روندهای رفت و برگشتی در زمان دولت ملی محمد مصدق تشکیل میشد. و اغلب روندهای ناشی از استبداد و فضای بسته داخلی را حل کرده بود. کودتای آمریکایی درست ۷۰ سال ایران را از این منظر تمدنساز عقب انداخت.
*روزنامه نگار
۲۱۶۲۱۶
منبع: khabaronline-1745809