الهام ناصری همسر عارف لرستانی:عارف روزهایی که کار نداشت معمولا تا ظهر می خوابید. صدای نفس های تند عارف را حوالی ظهر شنیدم و رفتم اتاقش. گفت هوا خیلی گرمه و انگار تب دارم. درجه گذاشتم دیدی چیزی نیست. گفتم برایم حوله خیس کن و بگذار روی سر و صورتم. بدنش خیلی داغ بود اما تب نداشت. گفت ترش می کنم و معده ام ناراحت هست. بهش شربت دادم. یه کمی حرف زد. یادم نیست در مورد چه چیزی صحبت می کردم. شاید سفری بود که هفته بعد با هم در پیش داشتیم. بعد از تخت بلند شد و اومد جلوی تلویزیون" ناصری در ادامه صحبتهایش به شروع سکسکه لرستانی اشاره می کند که چند ساعتی ادامه داشت و قطع نمی شد:" بعد از ظهر که شد عارف گفت بریم قدم بزنیم. کماکان سکسکه اش ادامه داشت. همان موقع دلیل سکسکه طولانی را سرچ کردم و به نتایج عجیبی رسیدم. یکی از آنها به مسائل عصبی ربط داشت و دیگری درباره بیماری های قلبی بود. به عارف گفتم بریم بیمارستان. قبول نکرد اما بهش گفتم که به چکاپ نیاز داری"
گریم عارف لرستانی برای سریال قهوه تلخ
مرحوم لرستانی و همسرش به بیمارستان رفتند وعارف در تریاژ بیمارستان عرفان مورد چکاپ قرار گرفت. قرار شد آمپولی به او بزنند که یکی از عوارضش خواب آور بودن بود. بعد از تزریق آمپول و به فاصله چند دقیقه سکسکه مرحوم لرستانی قطع شد. مرحوم لرستانی نزدیک به یک ساعت و ده دقیقه در بیمارستان بود و ساعت 9.10 به گفته همسرش، در خانه بودند. او قبل از خواب اصرار داشت که برنامه دورهمی مهران مدیری را ببیند و می گفت دوست دارم کنار خانواده ام باشم. همسر لرستانی در ادامه صحبتهایش با تی وی پلاس به این نکته اشاره کرد که او عادت داشته همیشه زودتر از عارف بخوابد و از آنجایی که آن شب عارف زودتر از خوابیده بود، او دیر خوابش برد:" تا قبل از خواب صدای خرخر و نفس کشیدن عارف را می شنیدم. بقیه اش را هم بگم؟"
مچ انداختن عارف لرستانی و مهران مدیری در دورهمی
الهام ناصری بعد از چند لحظه مکث ادامه داد:من به خاطر کارم هیچ وقت عادت نداشتم شنبه ها صبح زود از خواب بیدار شوم اما آن روز ساعت 6.30 انگار کسی تکونم داد و از خواب بیدار شدم. آگاه بودم که روز تعطیلم هست. عین آدم کوکی ها از تخت اومدم پایین و رفتم بالای سر عارف. دیدم چرا همان مدلی است که دیشب او را در تخت گذاشته بودم و اصلا تکان نخورده. نفس نمی کشید. به صورتش زدم و با صدای بلند صداش کردم. تنش را هم تکان دادم و دیدم دستش که روی پتو بود ول شد کنار تخت.