قتل دوست ثروتمند در دسیسه 4 پسر خشمگین

راز پسر پولدار
شامگاه بیست و هشتم اسفند ۹۵ پیرمردی به پلیس آگاهی تهران رفت و از  ناپدید شدن پسر ۲۸ ساله اش به نام رضا خبر داد .
 
این مرد گفت: پسرم صبح از خانه بیرون رفت و دیگر بازنگشت.گوشی تلفن همراه او خاموش است و دوستانش می گویند از او خبری ندارند. من نگران پسرم هستم و می‌ترسم بلایی سرش آمده باشد.
 
به دنبال اظهارات مرد سالخورده، تلاش برای افشای راز ناپدید شدن رضا آغاز شد. در تحقیق های پلیسی مشخص شد خودروی ۲۰۶ رضا به سرقت رفته و از کارت عابربانک وی خرید میلیونی شده است.
 
در حالی که فرضیه کشته شدن رضا قوت گرفته بود پلیس یکی از دوستان صمیمی وی به نام مجید را بازداشت کرد اما مجید ادعا کرد از سرنوشت دوستش هیچ اطلاعی ندارد.
 
شش ماه بعد
 پلیس در گام بعدی از تحقیق ها چند متهم دیگر را  که از دوستان رضا بودند بازداشت کرد تا این که یکی از آن ها به نام محمد در حالی که شش ماه از این ماجرا گذشته بود لب به اعتراف گشود و به قتل رضا با همدستی دوستش مجید و دو نفر دیگر به نام شهاب و فرهاد اعتراف کرد .
 
بیشتر بخوانید: 
زن خیانتکار با همدستی مرد غریبه، شوهرش را کشت
قتل زنِ تنها به‌ خاطر یک رسم عجیب مردانه!
دوستم را نکشتم، اعترافم دروغ بود
جزئیات قتل درخانه فساد؛ آن شب همه مشروب خورده بودیم
راز هولناک 2 زن و 6 مرد در باند مخوف کرج

 
با اعترافات پسر جوان، مجید و دو همدست  دیگرش نیز ردیابی و بازداشت شدند .
 
محمد در تشریح جزئیات گفت: مجید در خانه ام مهمان بود که با رضا تماس گرفت و از او خواست تا برایش پول بیاورد .همان موقع شهاب و فرهاد هم که کابینت ساز بودند به خانه مجردی که تازه  در حوالی میدان راه آهن اجاره کرده بودم آمدند تا نگاهی به کابینت ها بیندازند  تا اگر تعمیر  لازم داشت آن را درست کنند.
 
 وی ادامه داد : رضا با آژانس به خانه ام  آمد و ما  همگی با هم شیشه کشیدیم . بعد از مصرف شیشه، رضا درخواست نامشروعی را مطرح کرد که  از شنیدن پیشنهاد او عصبانی و با او درگیر شدم .من از دوستانم کمک خواستم. همان موقع مجید به کمکم آمد. وقتی درگیری بین ما شدت گرفت من با چاقو یک ضربه به سر رضا زدم  اما ضربه کشنده نبود و باعث مرگ او نشد. در درگیری، مجید دستمالی را دور گردن رضا  پیچید که  او خفه شد. بعد از قتل تصمیم گرفتیم تا جسد را سر به نیست کنیم. به همین دلیل شهاب و فرهاد مقابل خانه پدری رضا رفتند و خودروی او را آوردند. ما جسد را در صندوق  عقب گذاشتیم و به  بیابان های سلطان‌آباد بردیم و آن جا دفن کردیم.
 
این متهم گفت:  چند روز بعد برای سرکشی به محل دفن جسد رفته بودیم که  متوجه شدیم دست جسد از خاک بیرون آمده و چند ولگرد در آن حوالی پرسه می زنند.  ما جسد را بار دیگر زیر خاک دفن  کردیم و از محل دور شدیم .
 
با اعتراف های پسر جوان، مجید نیز مشارکت در قتل را گردن گرفت .
 
با اطلاعاتی که محمد به پلیس داده بود ماموران به محل دفن جسد رفتند اما اثری از آن پیدا نکردند.
 
در دادگاه
 در حالی که هیچ اثری از جسد پیدا نشده بود برای مجید و محمد  به اتهام مباشرت در قتل ،معاونت در سرقت و مباشرت در اخفای جسد  و برای دو همدست دیگرشان به اتهام معاونت در قتل، مباشرت در سرقت و معاونت در اخفای جسد کیفرخواست صادر شد و آن ها همگی دیروز در شعبه پنجم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستادند.
 
در ابتدای جلسه اولیای دم برای متهمان حکم قصاص خواستند .
 
سپس مجید در جایگاه ویژه ایستاد و اتهاماتش را انکار کرد. وی گفت: رضا دوست صمیمی ام بود.او مشکل اخلاقی داشت و  به خاطر درخواست نامشروعی که مطرح کرده بود از من و دوستانم  کتک خورد اما من هیچ ضربه ای با چاقو به او نزدم. من در آن درگیری از ناحیه دست زخمی شده بودم به همین دلیل چیزی از ماجرا به یاد ندارم.
 
محمد نیز گفت :مجید رضا را کشت .ضربه ای  که من به سر او زدم کشنده نبود .بعد از کشته شدن رضا ،مجید گوشی تلفن همراه و کارت عابر بانکش را برداشت و چون رمز آن  را می دانست از پول هایش برداشت کرد . شهاب و فرهاد نیز یک سکه طلا و یک النگو برای همسرانشان خریدند اما من هیچ پولی برداشت نکردم .
 
دو متهم دیگر که با قرار وثیقه آزاد بودند نیز به دفاع از خود پرداختند و اتهامات شان را انکار کردند. آن ها گفتند ما فقط برای سرکشی به کابینت های خانه محمد به آن‌جا رفته بودیم و چیزی از درگیری ندیدیم.
 
 در پایان جلسه، قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند.