hamburger menu
search

redvid esle

redvid esle

رویداد ایران > رویداد > فرهنگی > گفتگو با سمیه عالمی داستان‌نویس جهان امروز، جهان روایت است

گفتگو با سمیه عالمی داستان‌نویس جهان امروز، جهان روایت است

سمیه عالمی متولد سال 1358، نویسنده قم است. وی ازجمله نویسندگانی است که ضمن اهتمام در راستای تولید داستان و رمان، نگاه و رویکرد به خصوصی نیز به تدریس و همچنین تحقیق و پژوهش در عرصه ادبیات داستانی دارد. پاسخ‌های وی را باهم می‌خوانیم:



اهمیت جهان روایت و داستان تااندازه‌ای هست که سراغ اهالی این عرصه برویم و از آن‌ها درباره این‌جهانی که با روایت ساخته می‌شوند، بیشتر و بهتر بدانیم. سمیه عالمی متولد سال 1358، نویسنده قم است. وی ازجمله نویسندگانی است که ضمن اهتمام در راستای تولید داستان و رمان، نگاه و رویکرد به خصوصی نیز به تدریس و همچنین تحقیق و پژوهش در عرصه ادبیات داستانی دارد. پاسخ‌های وی را باهم می‌خوانیم:
چه شد که از دنیای گیاه‌پزشکی و هدف حضور در فضای بیوتکنولوژی وارد حوزه نوشتن شدید؟ نخستین کار جدی شما چه بود؟
من برای ثبت داده‌های اولیه تحقیقات و مقالاتم گاهی باید ساعت‌ها از لنز میکروسکوپ یا بینوکولر به یک قارچ یا باکتری خیره می‌شدم و عکس‌العملی که به تغییر شرایط داشتند رو رصد می‌کردم. وقتی با جهان داستان مواجه شدم به نظرم آمد خیره شدن به انسان و مراتب و مقتضیاتش به باقی متمرکز شدن‌ها ترجیح دارد.
رابطه شما با فضای مجازی چطور است؟ نویسندگی برای این فضا را چقدر تجربه کرده‌اید؟ چه فرصت‌هایی با این فضا در اختیار نویسنده قرار می‌گیرد؟
رابطه محکمی و جدی باهم نداریم. برای من محل ارتباط با مخاطبین کتابهایم است و یا نهایتا اشتراک نظرم در مورد کتاب‌هایی است که خواندم.
داستان‌نویسی آیا آموزش دادنی هست؟ استادان شما در داستان‌نویسی چه کسانی بوده‌اند؟
کلاس‌ها ممکن است بتوانند تکنیک‌ها را به هنرجو ارائه کنند؛ اما داستان‌نویس فقط باکلاس ساخته نمی‌شود. آقایان عزتی پاک، بایرامی و جزینی استادان من بودند.

 
شما چه دوره‌هایی را در داستان‌نویسی آموزش داده‌اید؟ چه افقی را پیش روی هنرجویان داستان باز می‌کنید و چه انتظاری از آنان دارید؟
نویسندگی خلاق و عناصر داستان تدریس کردم. کارگاه رمان هم داشتم. نویسنده باید جهان داشته باشد. این اتفاق نمی‌افتد مگر اینکه خودش و پیرامون، گذشته و امروزش را بشناسد و از دانش به بینش برسد. سعی‌ام این است در کلاس‌ها لذت درک ظرفیت‌های سرزمینی را به هنرجویان انتقال بدهم تا برای پیداکردن آن جهان خیلی از اصل و هویتشان دور نشوند. تنها انتظار یک معلم داستان نوشتن و خواندن است.
دوست دارید شما را یک داستان‌نویس بشناسند یا مدرس داستان‌نویسی؟ چرا؟
داستان‌نویس. جهان داستان با خلق همراه است. نویسنده در داستان جهان تازه می‌سازد. برای این جهان آدم‌ها را با جزئیات خلق می‌کند. پابه‌پای شخصیت‌های داستان به شهود و کشف می‌رسد. من جهان داستان‌هایم را برای تجربه لذت همین کشف‌ها می‌سازم.
اگر قرار باشد یک پاراگراف از آثار خودتان را به خوانندگان این مصاحبه تقدیم کنید، آن پاراگراف کدام است و از کدام مجموعه انتخاب می‌کنید و چرا؟
داستان کوتاهی دارم در مجموعه هِلو بِرادِر به نام «پندو» در آن داستان شخصیت داستان که یک مسیحی آفریقایی است در کلیسای ده روبروی حضرت مسیح در حالت مصلوب نشسته و با ایشان حرف می‌زند. من آن مواجهه را بسیار دوست دارم.
قهرمانان داستان‌های شما تا چه اندازه در شهر دیده می‌شوند؟
تا اینجا همه قهرمان‌های داستان‌هایم دغدغه شهر داشته‌اند. احتمالا در شهر هستند که دغدغه‌ای دارند.
چه شد که رمان «مسافر جمعه» را نوشتید؟ درباره این رمان به خوانندگان توضیح می‌دهید؟
 یک سؤال تاریخی داشتم. در پی رسیدن به جوابش رسیدم به صداهایی در دل تاریخ و نوشتمش. جوانی روستای درگیر ماجراهای اصلاحات ارضی و گرفتن زمین برای تأمین آینده‌اش است که از خواسته می‌شود منافع هم روستایی‌هایش با زمین بیشتر معامله کند. اینجا دعوا می‌کند. مرتکب قتل می‌شود و متواری می‌شود. درحالی‌که دارد از خان فرار می‌کند وارد ماجراهای بزرگ‌ترین می‌شود.
برای به‌دست‌آوردن اطلاعات تاریخی رمان «مسافر جمعه» چقدر تحقیق و پژوهش کردید؟ اصولا تحقیق را تا چه اندازه برای یک داستان‌نویس ضروری می‌دانید؟
حدود چهل جلد کتاب تاریخی بررسی شد و مصاحبه‌های زیادی داشتم. اگر بنا باشد داستانی تاریخی باشد باید نویسنده طوری بر تاریخ داستانش مسلط باشد که قصه و تاریخ در روابط علی و معلولی به هم‌پیوند بخورند چنان‌که نشود از هم جدایشان کرد. این شرایط جز با مطالعه به دست نمی‌آید.
رمان «یکی میان زندگی ما راه می‌رود» چگونه شکل گرفت و مخاطب اصلی این اثر چه کسانی هستند؟
سلول بنیادینش یک تجربه در کودکی بود. قاعدتا انسان ایرانی که سال‌های پرالتهاب و ناآرامی را دویست سال اخیر تجربه کرده و خواهد کرد.
کار برای کودکان چه تفاوتی با کار برای بزرگ‌سالان دارد؟ برای مثال «گوساله طلایی» و «خرمای شیرین»، هرکدام دنبال بیان چه چیزی هستند؟
من یک کار کودک بیشتر ندارم. بعید هم هست دوباره سراغ کار کودک بروم. اقتضائات خودش را دارد که من از آن فاصله گرفتم. اما در کارهای نوجوانم دنبال ساختن جهان با دست‌های کوچک هستم. این‌که یک آجر از یک جهان جابه‌جا کردن هم مهم است.
برای بیان مفاهیم بلند دینی و ملی، ابزار هنرهای کلامی چون داستان چقدر می‌توانند مفید واقع شوند؟ ما تا چه اندازه از این ابزارها استفاده کرده‌ایم؟
 داستان، متن روایی است و جهان امروز، جهان روایت است. می‌شود هر اتفاق کوچکی را با روایت تبدیل به یک بحران کرد و یا بالعکس. با این توضیح جایگاه روایت مشخص است. ما با کارکردهای جهانی متن روایی فاصله زیادی داریم و از همین جهت بی‌صداییم.
آیا در کنار انجمن‌ها و شعرهای آئینی، انجمن‌ها و داستان‌های آئینی هم داریم؟ اصلا چیزی به نام داستان آئینی معنا دارد؟
من در این مورد صاحب‌نظر نیستم؛ اما به‌اندازه یک دیدگاه شخصی داستان آئینی هنوز تعبیر و تعریف درستی ندارد.
نقد کتاب و به‌ویژه نقد ادبیات داستانی را در حوزه و مراکز دینی و مذهبی چگونه می‌بینید؟
 دوستان ورود داشتند و این ورود رو به ارتقا است؛ اما اساسا نقد در ایران با نقطه غایی و سازنده‌اش فاصله دارد.
خودتان به‌عنوان یک نویسنده از نقدهایی که بر رمان‌ها نوشته‌شده، چه چیزهایی یاد گرفته‌اید؟
 از نقدی که فقط در فرم توقف داشته چیزی دستم را نگرفته؛ اما از نقدهای نشانه‌شناسانه و تحلیلی استفاده کردم.
روایت شما از جهان زنان با روایت‌های دیگری که شده چه تفاوت‌هایی دارد؟
دنیای زنان قرابت زیادی با خلق، تولد و پرورش دارد. من دنبال ظرفیت‌های پویای زنانه بدون افتادن به چاله‌های فمینیستی امروزی در داستان بودم.
اگر قرار باشد یک جایزه ادبی جدید را شما طراحی کنید دوست دارید این جایزه در حوزه خلق اثر ادبی باشد یا نقد آن و چرا؟
شاید نقد. شاید به این دلیل که در درازمدت مسیر خلق آثار را راهبری کند.
شما دلیل کم خواندن کتاب در جامعه را چه می‌دانید؟ سهم نویسندگان دراین‌بین چقدر است؟
جامعه هنوز ضرورت خواندن را درک نکرده است. نمی‌داند با نخواندن چه چیز از دست می‌دهد و چه به دست می‌آورد. کتاب هنوز برای جامعه مسئله‌ای انتزاعی است.
کار تازه‌ای از شما در دست انتشار هست تا خوانندگان از آن مطلع شوند؟
 یک رمان بزرگ‌سال و یک مجموعه روایت.

امتیاز: 0 (از 0 رأی )
نویسنده
سعید آقایی جشوقانی
سعید آقایی جشوقانی
سعید آقایی، بیش از همه یک "دوست کتاب" به حساب می‌آید.
او کارشناسی ارشد هنر دارد، ۴ مجموعه شعر و ۱ مجموعه داستان و ۲ کتاب نثر ادبی منتشر کرده. ۱۲ نمایشگاه انفرادی نقاشی داشته و نوشتن را در گونه های مختلف تجربه کرده است.

نظرشما
کد را وارد کنید: *
عکس خوانده نمی‌شود
نظرهای دیگران
نظری وجود ندارد. شما اولین نفری باشید که نظر می دهد