تحریم سبزه و ماهی قرمز محیط زیستینیست
1- این روزها دوباره موجی از تحریم خرید ماهی قرمز و تدارک سبزه سفره هفت سین در شبکههای اجتماعی چون سالهای پیش راه افتاده و حامیانش هم خود را محیط زیستی خطاب میکنند که البته نیت اغلب این عزیزان هم مثبت است. اما دست نگهدارید!
2- سالانه چقدر گندم را به هدر میدهیم؟ صد هزار کیلو؟ صد هزار تن؟ بیشتر یا کمتر؟
سالانه چقدر آب را به هدر میدهیم؟ یک میلیون لیتر؟ یک میلیون متر مکعب؟ بیشتر یا کمتر؟ سالانه چقدر ماهی را از دست میدهیم؟ صدهزار قطعه؟ یک میلیون قطعه؟ بیشتر یا کمتر؟ آیا میدانید در کشور سالانه 4 هزار و 600 میلیارد تومان یارانه به نان تعلق میگیرد که حدود 30درصد این یارانه صرف ضایعات آرد و نان میشود؟ به دیگر سخن، ایرانیان سالانه حدود سه میلیون تن گندم را بدون مصرف به هدر میدهند.این در حالی است که بخش قابل توجهی از گندم، پیش از تبدیل شدن به نان، به هدر میرود! در این میان، اگر همه 22 میلیون خانواده ایرانی، از سبزه در هفت سین خود استفاده کنند که نمیکنند، آنگاه زمینی به وسعت 1800 هکتار باید به کشت گندم سبزه هفت سین اختصاص یابد؛ یعنی از 4 میلیون هکتار وسعت کشتزارهای گندم، کمتر از پنج صدم درصد آن برای سبزکردن سفرههای هفت سین ایرانیان اختصاص دارد. پرسش اصلی این است که چرا نگرانی و واکنش ما نسبت به این پنج صدم درصد بیشتر از آن 30 درصد است؟ ! واقعا چرا هیچ پویشی برای هدررفت سه میلیون تن گندم در سال به چشم نمیخورد، اما این پنج یا شش هزار تن اینقدر تو چشم است؟ ! این درحالی است که سهم قابل توجهی از سبزههای عید را میتوان یا تبدیل به کمپوست کرد و یا برای غذای دام اختصاص داد، درست مثل کاری که تشکلهای مردمنهاد در برخی از استانهای کشور از جمله چهارمحال و بختیاری، فارس، قزوین، آذربایجان شرقی، زنجان و. . . هرساله انجام میدهند.
3- در مورد آبی که برای سبز کردن سبزهها مصرف میشود، رقم نیم میلیون مترمکعب ذکر شده است؛ در صورتی که فقط در تهران بهاندازه آب پشت سد کرج، که معادل 400 برابر آن رقم است، به دلیل فرسودگی شبکه لولهکشی شهری و قلدری برخی مشترکین! آب بدون محاسبه و پرداخت آب بها هدر میرود و در کل کشور بیش از 32 میلیارد متر مکعب پساب از دسترس خارج میشود و نیز در اثر ضایعات بخش کشاورزی بیش از 27 میلیارد متر مکعب آب هدر میرود! چرا کسی نگران این رقمهای بزرگ نیست و آن رقمهای اندک برایش بزرگ و هدررفتش گناهی نابخشودنی به نظر میرسد؟ ! این در حالی است که اصولاً کشت گندم در کشور در بسیاری از مناطق که میانگین تبخیر سالانه آن بیش از دوهزار میلیمتر است، یک خطای راهبردی است و به هدررفت کارمایهها منجر میشود.
4- از آن بامزهتر ماجرای ماهی سرخ سفرههای هفتسین است! کل ماهیهای قرمزی که به سر سفره هفت سین ایرانیان میآید، چیزی کمتر از 4درصد از مجموع ماهیهای زینتی است که در ایران تولید یا وارد کشور میشود؛ هشتگ ماهی_قرمز یک گونه در معرض خطر انقراض هم نیست و به راحتی میتوان آن را مراقبت کرده و سالها زنده نگه داشت و یا در استخرها و آبگیرهای بسته شهری رها کرد. اما کسی در خاطرش نیست که حاصل طرحهای انتقال آب بین حوضهای و سدسازی منجر به نابودی 30درصد از کل گونههای آب شیرین شده و سالانه میلیاردها قطعه ماهی یا در رودخانههای پایین دست سدها و یا در اثر آلودگی خلیج فارس و دریای خزر میمیرند. یعنی حتی اگر فرض کنیم که همه 40 میلیون قطعه ماهی قرمز سر سفره هفت سین ایرانیان میمیرند که نمیمیرند، این رقم یک صدهزارم ماهیهایی نیست که در اثر آزمندی و نادرایتی انسانی سالانه از دست میدهیم! ماهیهایی که اغلب آنها بسیار ارزشمندتر از ماهی سرخ بوده و اندمیک کشور هم هستند.
5- راست آن است که باید هشیار باشیم! طرفداران محیط زیست، نباید خود را در برابر سنتهای ملی قرار داده و بدینترتیب، حرف حساب مان هم شنیده نشود. آنها باید تاریخ این کهن بوم و بر مقدس را دقیقتر بخوانند تا دریابند که حضور ماهی قرمز در سفره هفت سین ایرانیان، قدمتی طولانی داشته و نشان از آرزوی پدران و مادران ما برای سالی پربرکت و پرباران است. محیط زیستیها باید نشان دهند که نه مخالف توسعه واقعی هستند و نه مخالف اجرای آئینهای ملی ایرانیان. در عوض باید بکوشیم تا چهارشنبه سوری، این جشن ملی و عزیز ایرانیان، به چهارشنبه سوزی یا جنگی شهری بدل نشود و با احیای رسمی دلنواز چون قاشقزنی از آلودگی صوتی وحشتناک چهارشنبه سوریهای چند سال اخیر بکاهیم و بر مهرورزیهایش بیافزاییم.
6- اگر میخواهیم محیط زیستی بودن واقعی راترویج کنیم، بیاییم تصمیم بگیریم در سال نو، هرگز خودرو تک سرنشین راندن را انتخاب نکنیم و تا میتوانیم رکاب زده یا پیاده حرکت میکنیم؛ تصمیم بگیریم در هنگام خرید از کیسه پارچهای استفاده کرده و مصرف پلاستیک را کاهش دهیم و تصمیم بگیریم لیوان شخصی داشته، در مصرف پروتئین حیوانی خساست به خرج داده و تا دو طبقه جابه جایی از آسانسور استفاده نکنیم؛ شاد باشیم و سالم و پرنشاط تا مردمِ بیشتری را چون خود محیط زیستی کنیم. آمین.
منبع: روزنامه بهار
2- سالانه چقدر گندم را به هدر میدهیم؟ صد هزار کیلو؟ صد هزار تن؟ بیشتر یا کمتر؟
سالانه چقدر آب را به هدر میدهیم؟ یک میلیون لیتر؟ یک میلیون متر مکعب؟ بیشتر یا کمتر؟ سالانه چقدر ماهی را از دست میدهیم؟ صدهزار قطعه؟ یک میلیون قطعه؟ بیشتر یا کمتر؟ آیا میدانید در کشور سالانه 4 هزار و 600 میلیارد تومان یارانه به نان تعلق میگیرد که حدود 30درصد این یارانه صرف ضایعات آرد و نان میشود؟ به دیگر سخن، ایرانیان سالانه حدود سه میلیون تن گندم را بدون مصرف به هدر میدهند.این در حالی است که بخش قابل توجهی از گندم، پیش از تبدیل شدن به نان، به هدر میرود! در این میان، اگر همه 22 میلیون خانواده ایرانی، از سبزه در هفت سین خود استفاده کنند که نمیکنند، آنگاه زمینی به وسعت 1800 هکتار باید به کشت گندم سبزه هفت سین اختصاص یابد؛ یعنی از 4 میلیون هکتار وسعت کشتزارهای گندم، کمتر از پنج صدم درصد آن برای سبزکردن سفرههای هفت سین ایرانیان اختصاص دارد. پرسش اصلی این است که چرا نگرانی و واکنش ما نسبت به این پنج صدم درصد بیشتر از آن 30 درصد است؟ ! واقعا چرا هیچ پویشی برای هدررفت سه میلیون تن گندم در سال به چشم نمیخورد، اما این پنج یا شش هزار تن اینقدر تو چشم است؟ ! این درحالی است که سهم قابل توجهی از سبزههای عید را میتوان یا تبدیل به کمپوست کرد و یا برای غذای دام اختصاص داد، درست مثل کاری که تشکلهای مردمنهاد در برخی از استانهای کشور از جمله چهارمحال و بختیاری، فارس، قزوین، آذربایجان شرقی، زنجان و. . . هرساله انجام میدهند.
3- در مورد آبی که برای سبز کردن سبزهها مصرف میشود، رقم نیم میلیون مترمکعب ذکر شده است؛ در صورتی که فقط در تهران بهاندازه آب پشت سد کرج، که معادل 400 برابر آن رقم است، به دلیل فرسودگی شبکه لولهکشی شهری و قلدری برخی مشترکین! آب بدون محاسبه و پرداخت آب بها هدر میرود و در کل کشور بیش از 32 میلیارد متر مکعب پساب از دسترس خارج میشود و نیز در اثر ضایعات بخش کشاورزی بیش از 27 میلیارد متر مکعب آب هدر میرود! چرا کسی نگران این رقمهای بزرگ نیست و آن رقمهای اندک برایش بزرگ و هدررفتش گناهی نابخشودنی به نظر میرسد؟ ! این در حالی است که اصولاً کشت گندم در کشور در بسیاری از مناطق که میانگین تبخیر سالانه آن بیش از دوهزار میلیمتر است، یک خطای راهبردی است و به هدررفت کارمایهها منجر میشود.
4- از آن بامزهتر ماجرای ماهی سرخ سفرههای هفتسین است! کل ماهیهای قرمزی که به سر سفره هفت سین ایرانیان میآید، چیزی کمتر از 4درصد از مجموع ماهیهای زینتی است که در ایران تولید یا وارد کشور میشود؛ هشتگ ماهی_قرمز یک گونه در معرض خطر انقراض هم نیست و به راحتی میتوان آن را مراقبت کرده و سالها زنده نگه داشت و یا در استخرها و آبگیرهای بسته شهری رها کرد. اما کسی در خاطرش نیست که حاصل طرحهای انتقال آب بین حوضهای و سدسازی منجر به نابودی 30درصد از کل گونههای آب شیرین شده و سالانه میلیاردها قطعه ماهی یا در رودخانههای پایین دست سدها و یا در اثر آلودگی خلیج فارس و دریای خزر میمیرند. یعنی حتی اگر فرض کنیم که همه 40 میلیون قطعه ماهی قرمز سر سفره هفت سین ایرانیان میمیرند که نمیمیرند، این رقم یک صدهزارم ماهیهایی نیست که در اثر آزمندی و نادرایتی انسانی سالانه از دست میدهیم! ماهیهایی که اغلب آنها بسیار ارزشمندتر از ماهی سرخ بوده و اندمیک کشور هم هستند.
5- راست آن است که باید هشیار باشیم! طرفداران محیط زیست، نباید خود را در برابر سنتهای ملی قرار داده و بدینترتیب، حرف حساب مان هم شنیده نشود. آنها باید تاریخ این کهن بوم و بر مقدس را دقیقتر بخوانند تا دریابند که حضور ماهی قرمز در سفره هفت سین ایرانیان، قدمتی طولانی داشته و نشان از آرزوی پدران و مادران ما برای سالی پربرکت و پرباران است. محیط زیستیها باید نشان دهند که نه مخالف توسعه واقعی هستند و نه مخالف اجرای آئینهای ملی ایرانیان. در عوض باید بکوشیم تا چهارشنبه سوری، این جشن ملی و عزیز ایرانیان، به چهارشنبه سوزی یا جنگی شهری بدل نشود و با احیای رسمی دلنواز چون قاشقزنی از آلودگی صوتی وحشتناک چهارشنبه سوریهای چند سال اخیر بکاهیم و بر مهرورزیهایش بیافزاییم.
6- اگر میخواهیم محیط زیستی بودن واقعی راترویج کنیم، بیاییم تصمیم بگیریم در سال نو، هرگز خودرو تک سرنشین راندن را انتخاب نکنیم و تا میتوانیم رکاب زده یا پیاده حرکت میکنیم؛ تصمیم بگیریم در هنگام خرید از کیسه پارچهای استفاده کرده و مصرف پلاستیک را کاهش دهیم و تصمیم بگیریم لیوان شخصی داشته، در مصرف پروتئین حیوانی خساست به خرج داده و تا دو طبقه جابه جایی از آسانسور استفاده نکنیم؛ شاد باشیم و سالم و پرنشاط تا مردمِ بیشتری را چون خود محیط زیستی کنیم. آمین.
منبع: روزنامه بهار
بیشتر بخوانید
امتیاز: 0
(از 0 رأی )
نظرهای دیگران