فکرش را نمیکردند روزی بیپناه شوند، این را مردم سرپل ذهاب میگویند. افرادی که روزهای اول زلزله شاهد توفان رسانهای و سیل کمکهای مردمی بودند این روزها آنقدر بیپناه و رها شدهاند که برای خودشان نیز جای تعجب دارد. بعد از گذراندن سرمای زمستان، حالا نوبت به گرمای داغ تابستان رسیده تا روزگار بد مردم سرپل ذهاب را بدتر کند. کانکسهای فلزی و چادرهای ضخیم وصله و پینه شده با نایلون در کنار گرد و خاک فصلی که از کشور عراق سرازیر میشود نای نفس کشیدن را از مردم گرفته است. در میان چادر و کانکسها بندرت کولرهای آبی به چشم میخورد که دم در چادر قرار داده شده است. محمد و خالهاش در پارک روبهروی مسکن مهر درکانکسهای نزدیک به هم زندگی میکنند. خالهاش بتازگی صاحب یک کولر آبی کوچک شده است، اما خود و خانوادهاش هنوز در گرما به سر میبرند. محمد به ما میگوید: «کولر در این فصل حکم آب و نان را برایمان دارد، هوای گرم و آلوده سرپل ذهاب قابل تحمل نیست. ما که دو خانوادهایم همین یک کولر کوچک را داریم، چون خالهام با مشکل تنگی نفس روبه روست کولر را در کانکس او گذاشتیم تا کمتر اذیت شود. در ساعتهای گرم روز هم همسر و فرزندم به کانکس خالهام میآیند. »
خاله محمد 65 سال دارد، چهرهای تکیده با لباس و سربند محلی مشکی، دم در کانکس جلوی کولر نشسته، تنها فرزندش را در زلزله از دست دادهاست. به زور چند کلمه با ما حرف میزند، بغض امانش نمیدهد، چشمانش پر از اشک میشود، بلند میشود به داخل کانکس میرود و صدای گریهاش بلند میشود، انگار دلتنگی هایش را به یاد پسرش مویه میکند.
قرارداد تا آخر سال!
محمد قبل از زلزله خرما فروش بوده است، اما در زلزله تمام خرماهایش خراب میشود. خودش میگوید: «در این بیخانمانی بعد از زلزله و با وضع بیماری که خودم دارم، بیکاری فشار بیشتری را بر خانوادهام تحمیل کرد. همسرم کرولال است و فرزند خردسالم نیز بیماری سالک گرفته است.» محمد دیابت دارد و روزی دو بار انسولین به خودش تزریق میکند. قبل از زلزله مستاجر بوده است، زمانی که برای دریافت پول ودیعه به صاحب خانه مراجعه کرده است؛جوابی بهتر از این که «تا آخر سال قرارداد داری» دستگیرش نشده است.
مصائب بهداشتی
سرویس بهداشتی و حمام مناسب در مسیر و محل استقرار چادرها به چشم نمیخورد به شکلی که برای استفاده از سرویس باید در صف ایستاد، استحمام هم به هفتهای یکبار ختم میشود. گرما، استقرار کانکس و چادرها روی زمین و خاک آلوده و نزدیک به جوی فاضلاب باعث شیوع بیماریهای پوستی از جمله سالک در مناطق زلزله زده شده است. استفاده نفرات زیاد از سرویسهای بهداشتی و ظرفشوییها علاوه بر تاثیر عصبی بر روحیه زلزلهزدگان، باعث شیوع بیماریهای عفونی نیز خواهد شد. جمع شدن حشرات آلوده و بیماریزا در اطراف توالتها به وفور دیده میشود. هجوم مار و عقرب به چادرها بخصوص در روستاها از دیگر مشکلات زلزلهزدگان در این فصل است.
استاد رضا معمار اهل شهرستان نهاوند در استان همدان است و شش ماه پیش برای کار ساخت و ساز به سرپل ذهاب آمده است. او که در طرح بازسازی مدرسه سمیه مشغول بنایی است، به جامجم میگوید: یک چشمه توالت برای استفاده کارگران به ما تحویل دادند. اما در اطراف مدرسه به دلیل نبود توالت دیگر مجبور شدیم به بقیه هم اجازه بدهیم استفاده کنند.
شاید مساله سرویس بهداشتی در مناطق زلزله از دید خیلیها در اولویت نباشد، اما قطعا این کاستی میتواند به مشکلات دیگر زلزلهزدگان دامن بزند.
کاسبان زلزله
بالا رفتن قیمت ارز، خروج آمریکا از برجام، بسته شدن مرزهای غرب کشور و اعتصاب کامیونداران از جمله بهانهها و دلایل سودجویان برای گرانی مصالح ساختمانی است. استاد رضا معمار در این باره میگوید: هر روز باقیمت جدیدی از طرف فروشندههای مصالح ساختمانی مواجه هستیم. بعضی از این فروشندهها نیز از شهرهای اطراف به سرپل ذهاب آمدهاند و به شکل سیار برای فروش مصالح به محل ساخت و ساز مراجعه میکنند. اما خبرهای جدید در بین کامیون و جرثقیل دارها حکایت از آن دارد که دادستان سرپل ذهاب اعلام کرده است کامیونها و مصالح فروشهای غیربومی باید هرچه زودتر شهر را ترک کنند.
بهانههای نیمه کاره
مشکل زلزلهزدگان بدرستی حل و فصل نمیشود، چون مدیران و افرادی که مسئولیت قبول کردهاند بدرستی به وظیفهشان عمل نمیکنند. فرهاد تجری، نماینده سرپلذهاب دراین باره به جامجم میگوید: پیمانکاران به تعهدهای خود عمل نمیکنند. در بسیاری از محلهها ساختمانها به شکل نیمهکاره رها شده است. بیشتر پیمانکاران نوسانات بازار مصالح و نرخ ارز را برای نیمهکاره گذاشتن ساختمان بهانه میکنند. دولت با توجه به افزایش قیمت دلار و مصالح ساختمانی باید میزان کمکهای نقدی و وامهای پرداختی برای بازسازی را افزایش دهد. تجری درباره مراحل دریافت وام نیز میگوید: سختگیری و زمانبر بودن دریافت وام برای بازسازی، عامل اصلی کند بودن ساخت و ساز است.
خوش شانسها رفتند !
قرص را در دهانش میگذارد و یک لیوان آب را سر میکشد. میگوید خیالش راحت است که دیگر سختیها تمام شده است. هزاران بار رحمت میفرستد به روح کسانی که در زلزله کشته شدند. به اعتقاد او آنها شانس بالایی داشتهاند که زنده نماندند. امید به زندگی در میان زلزلهزدگان بسیار کم شده است. در بیمارستان صحرایی سرپل ذهاب روزانه تعداد زیادی افراد مراجعه میکنند که دیگر تاب مشکلات را ندارند. اقدام به خودکشی از ماه دوم بعد از زلزله بسیار زیاد شده است. روزی دستکم چهار، پنج مورد. بیشتر با قرص دست به خودکشی میزنند. خوشبختانه همسایهها اوضاع و احوال همدیگر را درک میکنند و با هر اقدام به خودکشی سریع طرف را به بیمارستان میرسانند. اینها را چند پرستار که در بیمارستان سرپل ذهاب مشغول به کار هستند به ما میگویند.
آروین؛ زندگی بدون سقف
توران محمدی بعد از چهار ماه چادرنشینی صاحب کانکس شده است. او دو فرزند خردسال دارد. به قول خودش بیشترین رنج را درخصوص مسائل بهداشتی تحمل میکند، او میگوید: فرزندانم توانایی کنترل خودشان را ندارند. با توجه به محدودیتهایی هم که هست آنها ناچارند در همان کانکس و در لگن دستشویی کنند. آنطور که او میگوید بناچار برای استحمام کودکانش نیز از لگن استفاده میکند.
آروین پسر کوچکتر خانم مرادی هشت ماه دارد و هنوز زندگی زیر سقف خانه را تجربه نکرده است. پسری خوشرو با پوستی سفید که فارغ از مشکلات و جهان اطرافش در آغوش مادر با ذوق و کنجکاوی به اطراف نگاه میکند. ذوقی که مردم سرپل ذهاب با این روند ساخت و ساز و وعدههای تو خالی که داده شده بزودی به چشم نخواهند دید. اوضاع در روستاهای سرپل ذهاب روند بهتری دارد، خیرین، سپاه پاسداران و بنیاد مسکن در روستاها پرکارتر و فعالتر کار ساخت و ساز را انجام میدهند، اما در خود شهر سرپل بعد از گذشتن بیشتر از هشت ماه از زلزله اتفاق تازهای نیفتاده است.
از داغ کرمانشاه تا کرمانشاه داغ
9ماه از زلزله مهیب سرپل ذهاب میگذرد، زلزلهای که صدها نفر را کشت و هزاران نفر را بیخانمان کرد. بی خانمانی که قرار بود خیلی زود سر و سامان بگیرد، اما اوضاع این روزهای سرپل ذهاب از شرایط نامناسب زلزلهزدگان خبر میدهد. در شهر التهاب روزهای اول زلزله نیست، چادرها رنگ باختهاند و آوارها کمی جمعتر شدهاند، کشتهشدگان زلزله حالا صاحب سنگ قبر شدهاند، زندگان اما هنوز زیر سقف چادر و کانکس روزگار میگذرانند. صبح زود که به شهر قدم بگذارید آن را شبیه خوابگاهی بزرگ خواهید دید، وسط بلوار اصلی شهر تا چشم کار میکند، مردم دراز کشیده و شب را بیرون از چادر روی چمنها به صبح رساندهاند. پیدا کردن سرویس بهداشتی در شهر هم برای تازهواردها بسیار سخت و ناممکن است.
بیشتر بخوانید
امتیاز: 0
(از 0 رأی )
نظرهای دیگران