طرحهاي غيركارشناسي مانند تغييركاربري جنگل به باغ و مزارع كشاورزي كه توسط مسئولان مطرح و اجرايي شده، مهمترين آفت آتشسوزي عمدي جنگلها توسط مردم است
زاگرس،مخمل سبزي است كه در ميانه ايران رخ نمايي ميكند و به يك ميليون و نيم زاگرسنشين زندگي هديه داده است. نزديك به نيمي از جنگلهاي ايران در اين منطقه واقع شده است
آتشسوزيها مهمترين گنجينههاي اين زيستبوم را نابود كرده و تنها پاسخ مسئولان درباره نابودي گنجينه منابع طبيعي ايران زمين، كمبود امكانات است
حدود دو ميليون هكتار از جنگلهاي زاگرس در هشت سال گذشته از بين رفته است كه آتشسوزي، سهم بالايي در اين آمار دارد
باران براي ايرانيان مانند سكه دو روي دارد؛ يك روي آن نجات از بحران خشكسالي و كمآبي و روي ديگر آن سيل و آتشسوزي است اما چرا نعمتي مانند باران به نقمت تبديل شده است. در چند دهه اخير بهدليل مديريت غيراصولي و البته اشتباه، روند بيابانزايي كه پيامد آن فرسايش و كاهش نفوذناپذيري خاك است، رشد شتاباني داشته است. اين كاهش نفوذناپذيري موجب عدم جذب آب در خاك و در نتيجه وقوع سيلاب ميشود. اما ماجراي ارتباط باران و آتشسوزي چيست؟بارندگيهاي اخير علاوهبرسيل، پيامدهاي منفي ديگري نيز درپي خواهد داشت؛ چرا كه باران موجب رشد بيرويه پوشش گیاهی علفی شده است، باتوجه به موج گرما، اين پوشش علفي خشك شده و يكي از مهمترين عوامل آتشسوزي جنگلها، علفزارها هستند. به همين دليل بهزودي آتشسوزيهاي غافلگيركننده، جنگلهاي ايران را در بر ميگيرند. آتشسوزي جنگلها و غافلگيري مسئولان، داستان هرساله تابستان ايران است.
آتشسوزيهايي كه مهمترين گنجينههاي اين زيستبوم را نابود كرده و تنها پاسخ مسئولان درباره نابودي گنجينه منابع طبيعي ايران زمين، كمبود امكانات است.
آتش خوديها در زاگرس
اما در كنار عوامل طبيعي دستان ديگري نيز در پشت پرده آتشسوزي جنگلهاي ايران قرار دارند. انسانهايي كه تيشه به ريشه خود ميزنند و با دستان خود اقدام به آتشسوزي جنگلهاي ايران ميكنند. بهگفته فرمانده یگان حفاظت از جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور ۳۵ نفر از کسانی که باعث آتشسوزی عمدی جنگلها میشدند به مراجع قضایی معرفی و دادگاهی شدهاند. اين افراد بهدلیل ايجاد آتشسوزیهای عمدی در مناطق مختلف کشور دادگاهی شدهاند و برخی از آنها همچنان زندانی هستند. نكته قابل توجه اينجاست كه برخی از این افراد به دلایل مشکلات قومی و قبیلهای، دشمنیهایی که نسبت به سازمان یا نهادی دارند یا تغییر کاربری اقدام به آتشزدن مراتع و جنگلها میکنند.بهجرات ميتوان گفت، طرحهاي غيركارشناسي مانند تغييركاربري جنگل به باغ و مزارع كشاورزي كه توسط مسئولان مطرح و اجرايي شده، مهمترين آفت آتشسوزي عمدي جنگلها توسط مردم است؛چرا كه آنها بر اين باورند پس از آتشسوزي روال تغيير كاربري و صدور مجوز آن از سوي مسئولان تسهيل خواهد شد؛ شواهد حاكي از آن است كه اين مساله به يك روال در مناطق زاگرسنشين تبديل شده است.
آتش در زاگرس
نام آتشسوزي جنگل با زاگرس گره خورده است، مخمل سبزي كه در ميانه ايران رخ نمايي ميكند و به يك ميليون و نيم زاگرسنشين زندگي هديه داده است. نزديك به نيمي از جنگلهاي ايران در اين منطقه واقع شده است. براساس آمار، بيش از 40 درصد جنگلهاي كشور و 11 استان در زاگرس قرار دارد. حدود دو ميليون هكتار از جنگلهاي زاگرس در هشت سال گذشته از بين رفته است كه آتشسوزي، سهم بالايي در اين آمار دارد. جنگلهايي كه بهعنوان سرمايه ملي محسوب ميشوند و درصورت نابودي حتي با ميلياردها تومان نيز نميتوان يك متر مربع از آنها را احيا كرد.مردماني كه با بيل و كلنگ به جنگ آتش ميروند، حيوانات سوخته و درختهاي خاكستر شده جنگلهايي كه مظلومانه در آتش بيتدبيري مسئولان ميسوزند، تصاوير تكراري است كه هرساله در شبكههاي اجتماعي و رسانهها منتشر ميشوند. نخستين بهانه مسولان براي عدم مهار آتش، كمبود امكانات است. كمبود تجهيزاتي كه پس از گذشت چندين دهه،همچنان پابرجاست. شايد مهمترين علت كمبود تجهيزات بهدليل بياهميتي مسئولان به محيطزيست كشور باشد؛ چراكه تاكنون منابع پايه و زيستي در ايران ارزشگذاري نشدهاند و اهميت اكولوژيكي آنها براي مسئولان روشن نشده است. بسياري از مناطق جنگلي كه دچار حريق شدهاند، بهدليل شرايط اقليمي منطقه، سالها زمان نياز دارند كه دوباره احيا شوند اما مساله مهم اين است كه اين مناطق تنها بهصورت مرتع احيا خواهند شد و امكان رشد درخت بلوط در بسياري از مناطق بهدليل خشكسالي ديگر وجود ندارد.
اطفاي حريق در جنگلهاي جهان
نفسهاي زاگرس به شماره افتاده است و گوش شنوايي براي نفسهاي بيجان زاگرس نيست. وضعيت زاگرس بهانهاي بود كه به وضعيت اطفاي حريق در برخي از جنگلهاي جهان بپردازيم. استرالیا از جمله مناطقی است که به خاطر آب و هوای خاصی که دارد، دچار آتش سوزیهاي پيدرپي میشود؛ به همين دليل تکنولوژیهای مورد استفاده برای مقابله با حریق در این کشور اهمیت ویژهای دارند. بعد از مرگ هشت کارمند جنگلبانی در آتشسوزی منطقه Wandilo در استرالیا در سال 1958 دپارتمان حفاظت جنگل استرالیا مطالعات زیادی انجام داد تا سیستم حفاظتی و امنیتی ماشینهای آتشنشانی خود را بهبود بخشد.یکی از این تکنولوژیهای جدیدی که بهتازگي در این کشور به کار گرفته شده، نوعی ربات بهرهمند از توربین است که به نام«TAF20» معروف است. این توربین رباتیک قابلیتهای متعددی دارد که از آن جمله میتوان به امکان شلیک جریانی از آب با برد 90 متر و همچنین اسپری کف تا مسافت 60 متر اشاره کرد. علاوه بر این، یک فن قدرتمند هم برای این ربات در نظر گرفته شده است که میتواند دود را از فضای یک اتاق پاکسازی کند.یکی دیگر از قابلیتهای چنین رباتی کنترل از راه دور تا مسافت 500 متری است؛ به نحوی که میتوان آن را به سمت موقعیتهایی گسیل داد که بیش از اندازه برای آتشنشانان خطرناک است. شهردار ایالت «نیو ساوت ولز» که با مبلغی برابر با 222 هزار دلار آمریکا این ربات را خریداری کرده است، میگوید: وقتی حرف از مدیریت آتشهای خطرناک و دیگر شرایط اضطراری به میان بیاید که آتشنشانها امکان نزدیک شدن ایمن به آنها را ندارند و برای نمونه با خطر انفجار روبهرو هستند، آتشنشانهای نیو ساوت ولز یک گام جلوتر خواهند بود.کشور کانادا حدود چهارمیلیون و بیست هزار مایل مربع (حدود 10 میلیون کیلومتر مربع) جنگل دارد. در طول یک سال در کانادا چیزی حدود 9 هزار آتشسوزی در جنگل گزارش میشود که به طور میانگین 2.5 میلیون هکتار یا 9 هزار و هفتصد مایل مربع از پوشش جنگل در خلال چنین حوادثی از بین میرود. تعداد این حریقها و منطقهای که در آتش میسوزد، میتواند به صورت دراماتیکی هر سال افزایش یابد که خساراتی حدود 300 تا 500 میلیون دلار در سال به همراه دارد. دو سوم آتشسوزیها در جنگل بهوسیله مردم اتفاق میافتد؛ در صورتیکه یک سوم دیگر بهوسیله رعد و برق اتفاق میافتد.در کانادا بخشهای دولتی استانی و منطقهای مسئولیت فعالیتهای مربوط به اطفای حریق را بر عهده دارند. مرکز آتش سوزی جنگل میان فدرالی کانادا یا با نام اختصاری (CIFFC)، مرکزی است که هماهنگی و نظارت برعملیاتهای کنترل آتش در تمام بخشهای ایالتی و منطقهای را برعهده دارد و تمام واحدهای عملیاتی را به یکدیگر مرتبط میسازد.اطفاي حریق در ایالات متحده تاریخ طولانی و پیشینه قدیمی دارد. در ابتدای قرن بیستم، حریقهایی گوناگون به صورت طبیعی یا دلایل انسانی بهوجود میآمدند. بهعنوان نمونه، آتش سوزیهای سال 1872 و 1910 غیرقابل کنترل و مخرب بودند. در اوایل دهه 1960 بر اساس مطالعات اکولوژیکی که صورت گرفت، سیاستهای اطفاي حریق تغییر کرد. براساس این مطالعات آتشسوزیهای طبیعی به عنوان یک پروسه طبیعی و لازم برای رشد جدید در نظر گرفته شد. اما با گذشت چند سال عدهای از این حوادث سوءاستفاده کرده و از آتش برای تبدیل جنگل به زمینهای بایر استفاده کردند که باعث شد به سرعت سیاست دفاع از آتشسوزی تغییر کند و امروزه تنها از آتشهای کنترل شده به عنوان ابزار کنترل حریقهای گسترده استفاده میشود.در آمریکا بخش مسئول این بلایای طبیعی درعرصههای طبیعی سازمان خدمات جنگل آمریکاست. این سازمان آژانسی است که زیر مجموعه دپارتمان کشاورزی آمریکا فعالیت میکند. درسال 2009 بودجه کل این سازمان حدود 6بیلیون دلار بود که 42درصد آن صرف اطفای حریق در جنگلها شد. هم اکنون چیزی حدود 35هزار کارمند در 750 منطقه آمریکا وجود دارند که از این تعداد 10هزار نفر آتش نشان، 737 نفر مجریان قانون و 500 نفر دانشمند مسئول مقابله با چنین حوادثی هستند.
چگونه آتش در جنگلها را مهار ميكنند؟
در دنیا روشهای مختلفی برای مبارزه با آتش سوزی جنگلها وجود دارد که به برخی از آنها اشاره میکنیم.
استفاده از هواپیماهای اطفای حریق و طراحی مکان باند فرودگاه این هواپیماها در نزدیکی جنگلها و عرصههای طبیعی، ماشینهای آتشنشانی بسیار پیشرفته، بالگردهای اطفای حریقی که به حسگرهای مایکروویو مجهز هستند و میتوانند به راحتی کانون اصلی آتش را شناسایی کنند؛ استفاده از روشهای آتشسوزی مصنوعی کنترلشده برای جلوگیری از وقوع آتشسوزیهای بزرگ در مساحتهای وسیع، آموزش و فرهنگسازی برای مردم و جوامع محلی نسبت به روشهای مهار آتش و جلوگیری از آن.
بـارانهاي آتـشزا
پس از آتشسوزي روال تغيير كاربري و صدور مجوز آن از سوي مسئولان تسهيل خواهد شد؛ شواهد حاكي از آن است كه اين مساله به يك روال در مناطق زاگرسنشين تبديل شده است
بیشتر بخوانید
امتیاز: 0
(از 0 رأی )
نظرهای دیگران