دیروز شاخص آلودگی هوای تهران رکورد 500 را شکست و پایتخت لقب آلودهترین شهر دنیا را به خود اختصاص داد. دلیل این آلودگی افزایش غلظت آلایندههای با ابعاد 2.5 تا 10 میکرون بود که بهصورت ریزگرد با سرچشمه کشور عراق به تهران و تعداد زیادی از استانهای مرزی و حتی حاشیه دریای خزر رسیده بود.
موضوع ریزگردها سالیان درازی است که محیطزیست و حیات انسانی کشور ما را تهدید میکند. وجود کانونهای تولید ریزگرد در کشورهای عربستان، عراق و سوریه سبب خطر بالقوه ورود آلایندهها به ایران است. برای حل این مشکل وجود تفاهم منطقهای و اقدامات همزمان ضرورت دارد.
اما در کنار این کانونهای خارجی و تعدادی کانون داخلی، بیتوجهی به حقابه تالابها و دریاچههای داخلی سبب شده کانونهای جدید و بحرانسازی در کشور ایجاد شود و به دلیل آنکه هنوز بهظاهر مشکل جدی برای کشور ایجاد نکردهاند، حل مشکل تا بروز بحران جدی به تاخیر بیفتد.
تالاب بینالمللی گاوخونی به وسعت 476 کیلومترمربع که روزی پناهگاه میلیونها پرنده مهاجر و تامین کننده آب بسیاری سفرههای زیرزمینی مرکز کشور بود، با خشکشدن زایندهرود روزبهروز به پایان خود نزدیکتر شد.
لجن موجود در گاوخونی با وجود فلزات سنگین و پسابهای گوناگون اکنون در حال خشکشدن و تبدیل به یکی از بزرگترین منابع ریزگرد سمی داخلی است. شعاع پراکنده شدن این ریزگردها 600 کیلومتر برآورد میشود که بسیاری استانهای اطراف از جمله تهران را تهدید خواهد خواهد کرد.
این کانون حیات جانوری و گیاهی با تحویل نشدن حقابه زیستمحیطی روزبهروز به یک انفجار زیستمحیطی و در خطر قراردادن جان میلیونها نفر نزدیک میشود. در این سالها مطالبه حقابه این تالاب از سوی اصفهان، بیشتر بهعنوان یک مطالبه استانی موردتوجه قرار گرفته است. به همین دلیل با وجود وعده دولت پیشین برای حل مشکل همزمان دو کانون بحرانزا، شاهد اقدامات کشوری برای دریاچه ارومیه و بیتحرکی برای تالاب گاوخونی بودیم.
انتظار میرود دولت فعلی پیش از آنکه با شرایط غیر قابل مدیریت در زمینه تبعات پراکنده شدن ریزگرد گاوخونی در پهنه وسیعی از مرکز کشور و درگیرشدن استانهای اطراف با سونامی بیماری و سرطان روبرو شود، برای حل این موضوع راهکارهای فرااستانی پیشبینی کرده و در زمان کوتاهی با اختصاص حقابه زیستمحیطی که بسیار کمتر از حقابه اصلی این تالاب است، زمینه بهبود شرایط را فراهم آورد.