همانطور که می دانید نوروز، آمدن بهار و جشن سال نوی هجری شمسی می باشد که کهن ترین نماد فرهنگی ایران جشن نوروز است و همراه با سنت های قومی، مدهبی و ملی است که امروزه این جشن در بین کشورهای مختلف برگزارمی شود و در بعضی کشورها تعطیلی رسمی می باشد که یکی از موضوعات انشا در مدرسه ها برای ایام تعطیل انشا در مورد عید نوروز است.
چهار انشا در مورد عید نوروز
همزمان با فرا رسیدن عید نوروز یکی از موضوعات انشا عید نوروز است از این رو، در ادامه مطلب قصد داریم چند نمونه انشا ساده و مناسب در مورد عید نوروز را در اختیار شما عزیزان قرار دهیم بنابراین، اگر شما نیز از آن دست افرادی هستید که به دنبال انشای خواب و زیبا در مورد عید نوروز هستید بهتر است تا پایان مطلب همراه ما باشید.
انشا زیبا در مورد عید نوزوز
جشن نوروز سپاس آغاز سالی نو است.
به اعتقاد ایرانیان باستان نوروز اول روز از زمانه و آغاز حیات است.
اندیشه ایرانی نوروز را آغاز زندگی میداند و شروع هر پدیده مهمی را به این روز منسوب میدارد.
ایرانیان هر آغازی را جشن میگیرند و نوروز بزرگترین آغاز و بزرگ ترینجشن، با اصیلترین سنتها و مراسم جاودانه است.
از یکی دو ماه به عید نوروز مانده مردم به بازار میروند و لباس عید میخرند.
در گذشته مردم پارچههایی به رنگ روشن را خریداری میکردند و در روزی خوش یمن لباس میدوختند.
پختن نان شیرین از جمله کارهایی بود که حتماً باید قبل از عید نوروز و برای عید انجام میگرفت.
قبل از عید نوروز کارهایی برای پیشواز انجام میشد.
مثلاً سبز کردن گندم پانزده روز مانده به عید نوروز در خانهها صورت میگیرد.
یکی دو هفته پیش از عید نوروز خانه تکاتی یا رفت و روب انجام میگیرد و اثاثیه را جابه جا میکنند و گردگیری میکنند و دوباره آنها را میچینند که این کار شگون دارد.
در مرحله بعد پهن کردن سفره هفتسین است.
ایرانیان برای تحویل سال در یکی از اطاقهای بزرگ خانه سفره میاندازند.
پیش از هر چیز آیینه و قرآن در آن میگذارند و بعد هفت سین را میگذارند.
هفت سین عبارت است از سماق، سیر، سنجد، سمنو، سکه، سرکه، سبزه و علاوه بر هفت سین شمع و آینه و تخم مرغ بر سر سفره گذاشته میشود.
همچنین تخم مرغها را رنگ میکنند، به این صورت که آنها را آب پز میکنند و سپس رنگهای شاد بر روی آنها میزنند.
به این ترتیب یک سفره هفتسین زیبا و عید نوروز رنگی و شاد خواهند داشت.
از این انشا نتیجه میگیریم که لازم است به عید نوروز توجه داشته باشیم چراکه میراث فرهنگی نیاکان ماست.
انشا ادبی در مورد عید نوروز
عید نوروز است و نوروز یعنی روز نو.
روزی که طبیعت نو میگردد یعنی از نو آغاز میشود، سال از نو آغاز میشود و روز نو دارد آغاز میشود.
نوروز دارد از راه میرسد؛ لبالب از بشارت و طراوت و تازگی و چه خوب است که ما نیز نو شویم.
صبح روز عید وقت آن است که خورشید دست از دامن تپهها بردارد و به آبی آسمان آویزد؛
پس خورشید از پشت کوه سر بالا میآورد و به بهار زیبا خوش آمد میگوید.
زمستان مدتها پیش با شنیدن بوی بهار از این صحرا رفته، اما امروز دیگر رد پایش نیز حذف میشود.
عید نوروز وقت آن است که درختان سر خویش را بالا آورند، به بهار سلام گویند و از طراوت آن بهره گیرند.
وقت آن است که پروانه چمن از پیله درآید و در نفس باد صبا سینه بگشاید.
عید نوروز وقت آن است که شادی در رگهای زمین و ساکنانش سوسو زند.
وقت آن است که روزی از نو آغاز شود.
امروز بهار وارد صحرا میشود و بر درختان شکوفه سپیدی و پاکی میکارد و از درختان لخت دشت عروسی زیبا میسازد.
در طبیعت غوغایی برپاست گویا درختان و جویبارها و پرندگان خندانتر و شادتر از همیشه هستند.
آسمان از سر شوق میگرید و انگار درختان دستهایشان را برای گرفتن دانههای بازیگوش باران که از گونه آسمان میچکد در هوا نگه داشتهاند. انسانها نیز دل خود را نیز از کینهها پاک میکنند و آماده میشوند تا در فصلی تازه، بر شاخههای زندگانی شان، عشق و مهر و مهرانگیزی، جوانه بزنند و به شکوفایی بنشینند.
عید نوروز چه فرحبخش هوایی دارد، بوی عجیب و مست کنندهای مشام را قلقلک میدهد.
مگر فصلها هم عطر دارند که بهار اینگونه خوشبوست؟
به همین خاطر نوروز، یادآور آن است که ما مدام باید جان و جامه و جامعه خود را پاک و شاد و سرشار از انرژی و عطر خوش شور و سرزندگی نگه داریم.
نوروز، یادآور اهمیتِ دیدن و توجه کردن است.
نگاهم به خطی مشکی در آسمان میافتد که نزدیکتر میشود.
آیا پرندگان غزلخوان هستند؟
آری، دستهای پرستو در آسمان پرواز میکنند، دستم را در هوا برایشان تکان میدهم و به راهی که، چون خطی منظم و زیبا در آسمان میکشند، نگاه میکنم.
در نوروز باید چشمها را باز کنیم و زیباییها را ببینیم.
گوشها را باز کنیم و آواز پرندهها را بشنویم.
دریچه دلها را باز کنیم و انسانها و پرندگان و طبیعت را دوست بداریم.
صدای شادی کودکان در همهجا پیچیده و خروشان فریاد میزنند، صدای شادیشان گوش را نوازش میدهد.
فقط شادی و سرور را در نگاه مردمان میخوانم، چون همه صدای پای عابری را میشنوند که لهجه آشنا دارد با لبخندی بر روی لبانش و سرخی صورتش، رهگذری که با آمدنش فقط میخواهد خنده و خوشنودی هدیه دهد.
بله بهار زیبا آمده با تمام سرسبزی، با تمام شکوه و با تمام جذابیتهایش و با عید نوروز که هدیه اوست به ما. بهارا خوش آمدی.
انشا جالب در مورد عید نوروز
هر سال نزدیک نوروز حال و هوای دوستان و اطرافیان عوض میشود و به خاطر خانه تکانی و آماده شدن برای نوروز جنب و جوش زیادی دارند و در خیابان مردم را می بینیم که با کیسه های خرید عید به سمت خانه در حرکت اند و یا ویترین مغازه ها را تماشا میکنند.
معمولاً خانواده های کوچک به صورت دسته جمعی به خرید میروند و پدر دست بچه ها را میگیرد و با هم حرکت می کنند که صحنه های زیبایی است. نزدیک سال تحویل همه ی ی لباس های نو به تن می کنیم و برای فرارسیدن سال نو لحظه شماری میکنیم و در آخرین دقایق همراه خانواده در کنار سفره ی هفت سین مینشینیم.
پدر معمولاً قرآن می خواند و همه سعی دارند ثانیه های شروع سال را در حال ذکر و دعا باشند. وقتی که سال تحویل می شود روبوسی می کنیم و سال نو را به همدیگر تبریک میگوییم و لحظات شادی به وجود می آید. در تعطیلات به دیدن فامیل و دوستان میرویم و معمولاً کوچک تر ها اول به دیدن بزرگترها میروند.
و بعد از آن بزرگترها در فرصت مناسب به بازدید کوچک ترها میروند و این رسم خیلی خوب است چون هم دید و بازدید انجام میشود و هم آداب و رسوم احترام به بزرگتر زنده نگه داشته می شود. در نوروز همه چیز بوی تازگی میدهد و مخصوصا پسر بچه ها خیلی مواظب اند که شلوار و لباس عیدشان کثیف و خاکی نشود.
ما باید در تعطیلات به مرور درس هایی که در طول سال خوانده ایم بپردازیم چون ممکن است این تعطیلات باعث شود آنها را فراموش کنیم. با این کار برای امتحانات آخر سال هم آماده می شویم و تابستان خوبی خواهیم داشت. ما خیلی تعطیلات نوروز را دوست داریم برای اینکه معمولاً از بزرگترها عیدی می گیریم.
زیباترین انشا درباره عید نوروز
به زودی رخدادی عظیم در پیش است، حادثه ای به عمق یک تاریخ و به وسعت یک ایران. به زودی نوروز با گام های خرامان و عطر دل انگیز بهاری اش از راه می رسد. نوروز می آید تا با لبخندش قلب های تک تک ما را به تپش بیندازد، هر کوی و برزنی را گل باران کند و به هر ایرانی نوید عشق و شادی و تازه شدن بدهد.
نوروز پیام بهار است، به منتظرانی که در انتظار رویش، خسته و ناامید نشسته اند … به فرسودگانی که دست از رشد و تکاپو برداشته اند … به زمین خوردگانی که تنها به یک تلنگر برای بلند شدن و آغازی دوباره نیاز دارند …. نوروز نوید روزهای نو، انگیزه نو، مسیری نو و زندگی نو می دهد و رمز و راز شکفتن را به تک تک ما می آموزد.
نوروز با ساز و دهل، قرآن و صلوات، حافظ و هفت سین و با یک بغل عشق و شادمانی از راه می رسد، به ما صله رحم، شیوه محبت کردن و سرور را یاد می دهد و با تعظیم به طبیعت به پایان خودش نزدیک می شود، نوروز می رود اما نو شدن را در فکر و کلام و قلب های ما به یادگار می گذارد تا سالی نو را به بهترین شکل ممکن آغاز کنیم.و باز …. هوا عطر تازگی می دهد، همان بوی آشنایی که هر سال، حوالی همین روزها به مشام می رسد و مادر به رسم هر ماه اسفند در تکاپوی تکان دادن خانه است!
مادر معتقد است چهارشنبه سوری هرگز نباید خانه اش را نامرتب و آب و جارو نکرده ببیند و الحق که هرسال جانانه بر سر اعتقادش ایستاده است.