ولی این روزها کمتر کسی و مخصوصا جوانی را پیدا میکنیم که راحت با لهجه شهرش صحبت کند، خجالت نکشد و اصلا به این فکر نکند که یک غریبه با شنیدن لهجهاش چه فکری دربارهاش میکند. هجوم رسانههای دیداری و شنیداری از یک سو و فضای مجازی از سوی دیگر، باعث شده که جهان کوچکتر شود و مردم به سمت یک فرهنگ، یک زبان و یک لهجه واحد و مشترک گرایش پیدا کنند. این موضوع را در نسل جوانتر که بیشتر درگیر این رسانههاست، گستردهتر میبینیم. نسلی که از حرف زدن با لهجهاش خجالت میکشد و سعی میکند با زبان معیار سخن بگوید.
تصویر سازی های غلط و سلیقه های متفاوت
نرگس، 28ساله| میگویند «زشته، درست حرف بزن»، خب این لهجه شهرم است. چرا بابتش خجالت بکشم؟ سریال نوروزرنگی را دیدی؟ اولش فکر کردم چه خوب! بالاخره یکجا خود مشهدیها دستبهکار شدند و اینبار لهجهمان دیگر قرار نیست مایه خنده باشد اما نظرم عوض شد. تو سریال را دیدی؟ قصه چندتا خانواده پرجمعیت ساکن پایینشهر است که وضعیت اقتصادی خوبی هم ندارند. من نمیگویم طبقه اجتماعی و اقتصادی، خجالت دارد اما وقتی لهجه را به چنین شرایطی وصل میکنید، به مردم این پیام را میدهید که لهجه مختص طبقه خاصی است. راستش من از لهجه مشهدی بدم نمیآید اما دلم نمیخواهد برچسب بیکلاس به من بزنند.
عباس، 20ساله| ذهنیت خوبی درباره لهجه مشهدی ندارم. وقتی میشنوم یکی کردی، مازندرانی، لری یا با هر لهجه و گویش دیگری حرف میزند، لذت میبرم اما از شنیدن مشهدی حس خوبی نمیگیرم. شاید برای این است که از بچگی فقط فحش و دعوا را با لهجه شنیدهام. مشهدی، بیشتر وقتهایی به گوشم میخورد که چند نفر توی خیابان با هم گلاویز میشدند و برای من لهجه تبدیل شد به یک چیز زشت. این جواب البته همین الان به ذهنم رسید. باید بیشتر بهش فکر کنم. خوب شد که این سوال را پرسیدی.
شادی، 52ساله| پدربزرگم، پدرِ مادرم، تهرانی بود و مادرم با اینکه مشهد زندگی میکرد، میانه خوبی با لهجه این شهر نداشت. بچه که بودیم، کافی بود یک کلمه مشهدی از دهانمان دربیاید تا مسخرهمان کند. حتی گاهی بابت لهجه داشتن دعوا میشدیم! هنوز هم همینطور است ولی من از وقتی تلاش کردم هویت و تاریخ مشهد را بشناسم، با لهجهام دوست شدم. درست است که مشهدی حرف نمیزنم اما از آن خجالت هم نمیکشم.
فاطمه، 30ساله| من مشهدی بلدم ولی به آن عادت ندارم. هیچوقت، نه توی خانه و مدرسه و نه رسانه و دانشگاه، کسی تلاش نکرد به ما لهجه را یاد بدهد یا دستکم داشتنش را عادی جلوه بدهد. شاید حتی برعکس آن هم اتفاق میافتاد. من سعی نمیکنم ادای لهجه تهرانی دربیاورم، تهلهجهام را هم از فارسی معیار حرف زدنم پنهان نمیکنم ولی فقط توی جمعهای دوستانه و با پدرم است که با خیال راحت بالهجه حرف میزنم.
سمیه، 37ساله| من بلد نیستم مشهدی حرف بزنم ولی راستش آهنگ این لهجه را هم دوست ندارم. بهنظرم یک بخش ماجرا سلیقه است؛ مثلا من اصفهانی را هم دوست ندارم ولی از شیرازی و بوشهری خوشم میآید. البته نباید این را هم نادیده بگیریم که مشهدی تحتتأثیر تبلیغات رسانهای، به لهجه بامزه معروف شدهاست و خیلیها دوست دارند خودشان را به آنچه معیار معرفی میشود، نزدیک کنند. نتیجه آن است که این تنوع بهمرور ازبین میرود و چندوقت دیگر همه یکشکل میشوند.