مریم روحی: تیم ملی فوتبال ایران با بدترین و فاجعه بارترین نتایج کارش را در انتخابی جام جهانی شروع کرد اما عجیب پایان خوشی برای تیم رقم خورد. کابوس ویلموتس ایران را به یک بازنده تبدیل کرده بود و همه منتظر وداع غم انگیز نسل طلایی ایران با قطر بودند؛ جام جهانی بیخ گوشمان اما خیلی دور بود. شکست های پیاپی یک طرف، ناز و ادای ویلموتس نجیب هم طرف دیگر...
همه این ها از ایران یک شکست خورده کامل ساخته بود اما به یک باره همه چیز عوض شد؛ نه اینکه اسکوچیچِ بدون کارنامه فرشته نجات ایران باشد اما همه چیز از جمله سرمربی به شکل معجزه آسایی درست کار کردند و نتیجه اش یک درام به یادماندنی شد؛ سریع ترین صعود تاریخ یک تیم آسیایی!
گروه ضعیف یا بازیکنان قوی؟!
یکی از مباحثی که از زمان اوج گرفتن تیم ملی ایجاد شده این است که آیا گروه ایران ضعیف بود یا بازیکنان و تیم قوی بودند؟
قطعا نمی توان یک عامل را به تنهایی برای موفقیت امروز تیم ملی درنظر گرفت اما تیم ملی همیشه مقابل تیم های چون عراق دچار مشکل شده و حتی پیروزی ها نیز به سختی نصیب ایران شده است. با این حال نمی توان عراق را با آن تیم یک دست و پرستاره سال های پیش مقایسه کرد.
تاثیر اسکوچیچ یا ستاره ها نیز هنوز یک مسئله دردسرساز شده که یک دو قطبی را حتی در جامعه ایجاد کرده است. با وجود اینکه بسیاری از بازیکنان تیم ملی به تمجید از اسکوچیچ و دستیارانش پرداختند اما بسیاری از کارشناسان معتقد هستند که اسکوچیچ کار سختی برای هماهنگی بازیکنانش که هرکدام ستاره تیم خود هستند نداشته و این اسکوچیچ بوده که با شانس سرمربی تیم ملی شده است.
در این میان باید به وضعیت تیم های ملی در تمام جهان اشاره کرد که در تمام آن ها سرمربیان یک عامل هماهنگ کننده محسوب می شوند و چه بسا مربیانی بودند که نتوانستند از ستاره هایی حتی در حدواندازه مسی بازی بگیرند و از ستاره یک بازیکن معمولی ساختند. شاید به همین خاطر باشد که مربیان تیم های ملی (به جز در نظرگفتن زمان کار) دستمزد کمتری نسبت به مربیان باشگاهی می گیرند.
در جام جهانی ۲۰۱۰ که اسپانیا قهرمان جام جهانی شد بسیاری قهرمانی این تیم با دل بوسکه را متعلق به گواردیولا می دانستند که بارسا را که استخوان بندی اصلی تیم ملی را تشکیل می داد، ساخته بود. اما همان زمان پپ با تمجید از ویسنته اعلام کرد که این نظرات منصفانه نیست و او به عنوان یک مربی می داند دل بوسکه تا چه اندازه در تیم تاثیر گذار بوده است.
نکته جالب توجه این است که قبل از پایان کی روش هیچی کارشناسی به تاثیر مربی چون برانکو یا تیم های اروپایی که بازیکنان در آن توپ می زدند اشاره نمی کرد!
با همین فرمان، بی هدف و باری به هرجهت!
بدون در نظر گرفتن نتیجه سه بازی باقی مانده تیم ملی و با وجود عملکرد قابل قبول در مرحله سوم انتخابی جام جهانی اما کاملا مشخص است که تیم کمبودهای زیادی دارد؛ چه از نظر امکانات و چه از نظر فنی.
در ماه های اخیر که تیم ملی درگیر مسابقات انتخابی است حتی یک بازی تدارکاتی هم برای این تیم درنظر گرفته نشده و برای اردوها نیز بازیکنان کمتر از چهار روز قبل از بازی به صورت کامل کنار هم بودند.
تیم ملی بدون اردو و بازی تدارکاتی تا اینجای مسیر را آمده اما از این پس باید براساس تیمی جهانی پیش برود. شاید این صحبت ها تکراری باشد چرا که بعد از هرصعود تکرار می شود اما یک بار هم تبدیل به برنامه ریزی نمی شود و فقط در حد حرف و یک نوشته روی کاغذ می ماند! ایران تا امروز تمام فیفادی ها را از دست داده و این یک زنگ خطر بزرگ برای عملکرد تیم در جام جهانی است.در جام جهانی ایران حداقل با یک تیم سطح یک جهان رو به رو خواهد شد و احتمالا تیم دیگر هم اروپایی و قدرتمند است. بنابراین نمی توان با همین بی برنامگی خجالت آور به مسیر ادامه داد.
تیم ملی سومین جام جهانی پیاپی خود را تجربه می کند و حالا که مسیر تیم به این رقابت ها هموار شده باید دور دوم فکر کند اما نه با این شرایط. با وضعیت فعلی در حد همان حضور در جام جهانی می ماند و احتمالا باید به خوردن گل کمتر افتخار کند! در روسیه ایران عملکرد خوبی در جام داشت و حتی در یک قدمی صعود هم قرار گرفته بود اما همه می دانند که فاصله ایران تا دور دوم جام جهانی خیلی بیشتر از فاصله توپ طارمی با دروازه پرتغال بود.
حضور ایران در دور دوم جام جهانی با شرایط فعلی ظلم بزرگی به تیم های بابرنامه است که فدراسیون و سرمربی تیم ملی باید هرچه زودتر به فکر آن باشند. اسکوچیچ که این روزها یکی از مخازن انگیزه در ایران است می تواند عامل خوبی برای تلاش بیشتر و کسب موفقیت در تیم ملی باشد؛ به شرطی که فدراسیون به نحو احسن از او استفاده کند. بی شک بازی دوستانه با تیم های آفریقایی که حتی در قاره خودشان هم حرفی برای گفتن ندارند نمی تواند دردی از تیم ملی دوا کند و مشکل بازی تدارکاتی باید هرچه زودتر توسط فدراسیون از بین برود.
حشمت مهاجرانی سرمربی اسبق تیم ملی ایران فوتبال ایران درباره لزوم بازنگری فدراسیون در برنامه های تیم ملی به خبرآنلاین گفت: من از این صعود بسیار خوشحالم اما نباید با آن خودمان را گول بزنیم. فوتبال مقوله پیچیده ای شده که تیم ها حتی برنامه ریزی های ۱۰ ساله و بلند مدت برای آن انجام می دهند اما ما حتی برای بازی بعدی هم برنامه مشخصی نداریم. با این شرایط نمی توانیم به موفقیتی فکر کنیم. فدراسیون و کادرفنی باید هرچه زودتر هدف شان از حضور در جام جهانی را مشخص کنند و برای آن برنامه ریزی کنند.
او در ادامه درباره بازی های تیم ملی در جام جهانی گفت: همه می دانند که حتما دو تیم قدرتمند در گروه ما هستند اما ما هیچ وقت نتوانستیم در دیدارهای تدارکاتی با حریفان قدری رو به رو شویم. در حالی که ژاپن و حتی عربستان بارها با بازیکنان بزرگ اروپا بازی کردند اما بازیکنان ما به خصوص آن ها که لژیونر نیستند یا در کشورهای معمولی بازی می کنند با بازیکن بزرگ رو به و نشدند و این اتفاق فقط در جام جهانی می افتد.
مهاجرانی درباره اینکه باید برای جام جهانی با تغییر سرمربی شرکت کنیم یا نه، گفت: من در این باره نظری ندارم و فقط می گویم باید با برنامه باشیم. تیم ملی مشکلاتی به خصوص در دفاع دارد و باید به فکر آن بود. این مشکلات هم به جز برگزاری بازی های تدارکاتی رفع نمی شود.
جوانگرایی یا سید دوم جام جهانی؟!
حضور در سید دوم جام جهانی شاید یک آرزوی محال برای فوتبال ایران بود اما با توجه به رنکینگ فعلی، امید برای رخ دادن چنین اتفاقی وجود دارد. بنابراین کادرفنی تیم ملی احتمالا به سه بازی باقی مانده به چشم بازی تدارکاتی و تشریفاتی نگاه نمی کند چرا که می خواهد با سه برد در سه بازی باقی مانده شرایطش در رنکینگ را بهبود ببخشد.
اما سوال اینجاست که ایران در چه صورتی در سید دوم جام جهانی قرار می گیرد؟ قطر به عنوان میزبانی جام جهانی حتما یکی از سرگروه ها است و ۷ تیم برتر فیفا نیز به همراه میزبان در سید یک قرار می گیرند. بعد از آن تیم های هشتم تا پانزدهم هم در گلدان یا همان سید دو هستند و ایران باید از رتبه ۲۱ خودش را حداقل به رتبه ۱۶ برساند. علت این شانس هم به خاطر حضور سوئد، ایتالیا و پرتغال در پلی آف و شانس یکی از آن ها برای حضور در جام جهانی است. درواقع با حذف دو تیم از این سه تیم ایران در رتبه بهتری قرار می گیرد. شاید رخ دادن این اتفاق احتمالش کم باشد اما اگر رنگ واقعیت به خود بگیرد ایران را از رویارویی با بسیاری از تیم های قدرتمند خلاصه می کند.
با حاشیه خداحافظی کنید
در ماه های اخیر حواشی ریز و درشتی در تیم ملی وجود داشته است؛ جادوگری، دعوای طارمی- اسکوچیچ و لباس های تکراری از جمله این مسائل است که رسانه ای شده. قطعا با این حواشی روز به روز مسائل و مشکلات تیم ملی بیشتر می شود و مدیریت کردن آن ها نیز سخت تر. بنابراین علاوه بر فدراسیون، اسکوچیچ هم باید برای یک دست شدن تیم و صمیمانه تر کردن رابطه خودش با بازیکنان قدم بردارد و فکر جدی برای شکافی که میان خودش و بعضی بازیکنان وجود داد، انجام دهد.