مرتضی قاسمی در گفتوگو با خبرنگار ورزشی خبرگزاری تسنیم در مورد روزهای آخر زندگی برادرش گفت: هوا بارانی بود و داروهای محسن داشت تمام میشد. به داروخانه رفته بودم که آنها را بگیرم. مادرم تماس گرفت و گفت «حال محسن خوب نیست، نفس نفس میزند و گریه میکند». سه روز آخر خیلی گریه میکرد، دکتر میگفت یک چیزی میخواهد بگوید اما چون تکلمش را از دست داده، گریه میکند. انگار چشم انتظار بود. با همسر و فرزندم بالای سرش رفتم، تا من رسیدم محسن چشمهایش را بست. به او شوک دادیم، اما اثر نکرد. اورژانس هم که به خانه آمد، گفت اذیتش نکنید؛ تمام کرده و فایدهای ندارد.
وی با اشاره به اینکه وزن محسن به وزن قبل از حضورش در کمپ ترک اعتیاد برگشته و شرایطش بهتر از گذشته شده بود، تأکید کرد: مثل گل از او مراقبت میکردیم. او جانِ ما بود. همیشه امید داشتیم که به زندگی برگردد، اما در کمپ اعتیاد، هم او را نامردانه زدند و هم دیر به مرکز درمانی منتقلش کردند. همان جا محسن را از دست دادیم. 32 ساعت از ضرب و شتم و آسیب مغزی گذشته بود که او را به بیمارستان بردند. یک جای سالم در بدنش نبود. او را جوانمرگ کردند.
قاسمی با اشاره به اینکه همه خانواده عاشق محسن بودند و پروانهوار از او در خانه پرستاری میکردند، گفت: اول که او را به بیمارستان بردیم و سه ماه تحت نظر بود، خیلی ضعیف شده بود، وقتی او را به خانه آوردیم آنقدر خوب از محسن مراقبت شد که وزنش خوب شده بود. آرزو داشت سروسامان بگیرد. قبل از آنکه به کمپ برود، برایش دختری را در نظر گرفتیم. میگفت «میخواهم خوب شوم و تشکیل زندگی دهم». میگفت «محمد بنا به من گفته بیا تهران»، محسن خیلی آرزو داشت، اما آن جنایتکاران زندگی او و ما را تباه کردند.
وی با اشاره به ضاربان قهرمان کشتی فرنگی آسیا گفت: حالا که محسن فوت کرده، این پرونده دیگر جنایی شده است. حالا آن ضاربان که آزادانه میچرخند، قاتل محسن هستند. دو سال زجر کشیدیم و خون دل خوردیم. محسن دو سال زجر کشید. چه کسی میخواهد جواب پدر و مادر ما را بدهد؟ یک فرد تصادف میکند و در جا میمیرد، اما محسن نمرده بود، زجرکش شد. ضاربانش فردای قیامت باید جواب خدا و محسن را بدهند. آنها فیلم ضرب و شتم را از دوربینها پاک کرده بودند اما همه آنها ریکاوری شد و در اختیار مقام قضایی قرار گرفت.
قاسمی با تأکید بر اینکه خانوادهاش از دستگاه قضایی خواستار برخورد قاطع با ضاربان محسن هستند، خاطرنشان کرد: موضوع را تا لحظه آخر پیگیری میکنم، عذابی که برادرم کشید و زجری که به محسن در این دو سال تحمیل شد، خارج از توان ماست. دیه نمیخواهیم و فقط خواستار مجازات ضاربان محسن هستیم. محسن خیلی مهربان و بامعرفت بود و همه دوستش داشتند. اگر کسی چیزی از او میخواست و در دست و بالش نداشت، حتی پیراهن تنش را هم میبخشید. بعد از مرگش کلی آدم فقیر آمدند و برایش اشک میریختند که او چقدر به آنها کمک کرده است. محسن روزی سه بار تشنج میکرد، این دو سال زندگیاش جهنم بود. فقط با مجازات ضاربانش جگرمان آرام خواهد شد.