hamburger menu
search

redvid esle

redvid esle

رویداد ایران > خبرها > ما اهل فن نیستیم؛ اقتصاد یک کار علمی است

ما اهل فن نیستیم؛ اقتصاد یک کار علمی است

چندی قبل در سیمای جمهوری اسلامی دیدم که در مناطقی از کشور عزیزمان ایران عده ای از خیرّین موادغذائی را بسته بندی کرده و در مقابل دوربین آورده بر آن بودند تا بین مردم تقسیم کنند.

1- اولا برای کسانی که نیت خیر داشتند و زحمت می کشیدند دعا وطلب اجرالهی کردم آجرهم الله فی الدارین و ثانیا بسیار متاثر شدم و بر عمر رفته تأسف خوردم و با تأمل از خویش پرسیدم :آیا سرانجام عزت اسلامی این بود؟ آیا ایران پر از مردمان مبتکر و سخت کوش منابع مادی وسرمایه های غنی کارش به اینجا رسید که برای هموطنان من فرصت کار با درآمد مکفی وجود نداشته باشد ؟ وسپس رو به آسمان کرده و به درگاه خدا عرض داشتم  بارپروردگارا ! چنانچه من رو سیاه ذره ای در این صدقه خورساز کردن ملت ایران سهیم بوده ام مرا ببخش واز سر تقصیرم درگذر!. البته توجه دارم که این موضوع از مصادیق حق الناس است و نخست باید ملت مرا ببخشند و از گناهم درصورت ارتکاب درگذرد تا خدا ببخشد.

2- ممکن است عزیزی با خواندن سطور فوق خطاب به نگارنده دوسوال را مطرح کند: اول آنکه پس چه باید کرد؟ و دوم آنکه درقرآن بارها مومنین توصیه به انفاق شده اند ، واین سنت حسنه درکنار ایمان به غیب واقامه نماز ، نشانه متقین شمرده ومی فرماید:

الَّذینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ‏ (3بقره/)

آنان که به غیب ایمان می‏آورند و نماز می گزارند، و از آنچه روزیشان داده‏ایم انفاق می کنند، (3)

 سنت« انفاق» همین است . این سنت از زمان رسول الله (ص) نهادینه شده است . حسب نقل منابع معتبر عده ای درزمان رسول(ص) مورد حمایت مواد غذائی مومنین اهل مکنت بودند ودرکنار مسجد جای داشتند وآنان را اصحاب صفه می گفتند( نک: ابن سعد، کتاب الطبقات الکبیر، ج۱ (۲)، ص۱۳؛ قمی، تفسیر، ج۱، ص۲۰۲؛ طبری، تفسیر، ج۲۵، ص۱۹؛ فخرالدین رازی، التفسیر الکبیر، ج۷، ص۸۴؛ سیوطی، الدر المنثور، ج۲، ص۸۸، ج۷، ص۳۵۲). آیا پیشنهاد شما این است که انفاق ، این سنت حسنه وصدقه جاریه تعطیل شود؟

3- در پاسخ دوسئوال مقدر عزیزان که درفوق اشاره شد، عرض می کنم که پاسخ سئوال نخستین را دو مرجع بزرگوار شیعه درچند روز قبل درملاقات با رییس جمهور محترم فرموده اند . جضرت ایت الله العظمی شبیری زنجانی فرمودند: «ما اهل فن نیستیم که درباره جرح و تعدیل مسائل نظر بدهیم. کاری که از دست بنده ساخته است دعا برای رفع مشکلات کشور است. مسئولان هم تلاش کنند که اقداماتشان خالصانه باشد و ارتباط خود را با اولیاء الهی قطع نکنند. اخلاص نتیجه مثبت دارد.  هر کس عمل به وظیفه کند خداوند هم به او کمک خواهد کرد.»

 و حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی فرمودند: « مدیریت و اقتصاد یک کار علمی است، . باید همه تلاش کنند که مردم محترمانه و آبرومندانه زندگی کنند. کشور را کمیته امدادی اداره کردن برخلاف فرهنگ خلقت است، خداوند انسان را با کرامت خلق کرد و دستور داد کرامت انسان محفوظ باشد.»

4- به یقین هر دو مرجع بزرگوار توجه به این نکته داشته اند که خودشان به راستی استاد ماهر و با هر کتاب متاجر در فقه می باشند و با وجود آن فرموده اند «ما اهل فن نیستیم» و«اقتصاد یک کار علمی است» .  زیرا کتاب های متاجر از جمله کتاب مستطاب شیخ انصاری (طاب ثراه)فقه وحقوق بازرگانی است و نه علم اقتصاد . درهیچ نقطه ازآن نیامده که تورم چگونه به وجود می آید وراه حل آن چیست ؟ ونیز نیامده که چگونه باید تنظیم  شود تا از طرفی ارز فراوان و ارزان شود واز طرفی تولید و صادرات اشتغال زا قابل به صرفه باشد وجنس خارجی ارزانترازتولیدات داخلی نباشد.؟. هرچند ازشرائط واحکام صحت بیع وخیارات ونقد ونسیئه واجاره ، مضاربه به نحو مستوفی وبما لامزید علیه بحث شده است. اما از علم اقتصاد وتوسعه وسیاست گذاری اقتصادی سخنی به میان نیامده وفهم آنهم چنان آسان نیست که بدون تعلّم نظام مند کسی آگاهی کافی برآن بیابد.

5- کسانی که با زندگی نگارنده آشنائی دارند، میدانند که وی از فهم متوسط پائین تر نیست. ولی درعین حال وقتی از یکی از فرزندانم که تحصیل کرده دررشته اقتصاد مالی است راجع به ماهیت پول سئوالاتی کردم ایشان یک مقاله صوتی از یکی از فضلای متخصص  بنام پوریا رضائی پویا ناظران را برای من فرستاد وگفت  این را شما گوش کن تا پاسخ همه بخشی از سئوالاتت را دریافت کنی . واقعیت این است که چند دقیقه آنرا استماع کردم دیدم فهم آن کاملا برای من صعب وجدا مُمِل است .لذا منصرف شدم . کاش برای هر کس در که دراقتصاد اظهار نظر می کند یک امتحانی به همین سادگی می گذاشتیم که عند الامتحان یکرم المرء أو یهان اگر برای من صعب است ، به یقین برای از من پایین تر مستصعب است.!!  

6- به هرحال اعتراف می کنم که پاسخ بنده به سئوال نخستین آنست که من نمیدانم! ولی این را میدانم که  این عمل نبود فرصت کار با درآمد مکفی با «کرامت ملی» مردم ایران منافات دارد. این را نیز میدانم  که کسانی که تصدی مدیریت امور را به عهده می گیرند باید نه تنها توان جلوگیری از بی ارزش شدن ویا کم ارزش شدن پول ملی وپوچ شدن دارائی ملت داشته باشندسیاست گذاری مناسب داشته باشند تا مبتکرین و اهل فن در کشور بتوانند دست به آبادی بزنند و برای هموطنان خود فرصت های شغلی پایدار با درآمد مکفی ایجاد کنند. ، متصدیان بایدبلکه دانائی آینده نگری وپیش بینی وعلاج واقعه قبل از وقوع را دارا باشند . بقول سعدی شیرازی :

«لقمان را گفتند حکمت از که آموختی گفت از نابینایان که تا جای نبینند پای ننهند

قدّم الخروجَ قبلَ الولوجُ مردیت بیازمای وانگه زن کن!!».

7- اما سئوال دوم انصافا سوالی بجاست وبه یقین ازیک طلبه الاهیاتی انتظار آنست که پاسخ این سئوال رابتواند بدهد.آن سئوال این است : آیا با وجود نهادهای قرآنی انفاق ، اعطاء ، احسان ، ازیکسو، واز سوی دیگر معرفی طبقاتی مانند ، فقراء ، مساکین ، ابن السبیل ، وامثال انها طرح اسلامی برای زندگی بهینه مسلمانان چیست؟پاسخ این سئوال را درحدفهم ودرک خود به نحو مختصر عرض می کنم وتفصیل آنرا به مقام دیگری احاله می دهم.

8- واقعیت این است که وضع زندگانی روزمره ما به نحوه اندیشه وتفکر عمومی ما وهم چنین به معرفت دینی مابستگی دارد. مگر می شود انکار کرد که جهل دینی یکی از اسباب وعوامل موثر در تلخ زندگی کردن ما دراین جهان می باشد؟  زندگی چنان تلخ وپررنجی که به خاطر جهل دینی وآغشته به مفاهیم مقدس، به همه تلخی ها ورنجها دلخوش باشیم ،زندگی کردنی که درواقع مردگی است ولی هرچه جان می کند تمام عمر حسابش کنیم و به امید فضاهای دروغینی که با تعلیماتی غیر صحیح برای خویش ساخته ایم دورنمائی خیالی تصور نمائیم .

9- اجازه بفرمایید خاطره ای نقل کنم. چند سال قبل برای شرکت دریک همایش علمی به یکی از شهرهای هندوستان دعوت شدم . هتلی برای اقامت پیش بینی شده بود . درمسیر هتل صفهائی طولانی را دیدم که اشخاص با دردست داشتن کاسه های کوچکی ایستاده اندومنتظرند نوبتشان برسد وملاقه ای غذا به کاسه های آنان ریخته شودوبا خوردن آن شبی را به صبح برسانند. همان شب اول که در یکی از اتاقهای هتل استراحت کردم وصبح بیدارشدم ازپنجره به خیابان سرکشیدم دیدم لودر شهرداری مشغول جمع آوری جنازه ها از کف خیابان است . درحیرت فرورفتم که این جریان چیست ؟ با خود گفتم که هندوستان که به سلاح اتمی و علوم و فنون پیشرفته مسلح است، با آن درآمدناخالص ملی  بالا این وضعیت چیست؟ همانروزدرملاقات با یکی از میزبانان که ازعالمان فرهیخته بود از جریان جویا شدم .  پاسخی داد که به جای حیرت بهتم زد. گفت اینها که میمرند کسانی هستند که نوبت غذا به آنان نرسیده است . آنان به گرسنگی جان می دهند وبه این فقروگرسنگی  ومرگ از روی گرسنگی خرسندند وخودرا موفق می شناسند زیرا بر این اعتقادند که اگر چنین مفلوک زندگی کنند ودرفلاکت بمیرند روحشان به بدن یک «مهاراجه» ( کسی که زندگی شاهانه دارد) وارد می گردد. این ها این راه را برای خوب زندگی کردن آینده خویش انتخاب کرده اند.!! 

10- بی تردید نهادهائی ، مانندحسن انفاق ، زهد ، قناعت ، وامثال آنها از یکسو وزشتی استغناء ، اتراف واسراف ،   ازسوی دیگر درادبیات اسلامی نیاز به تفسیرهای عالمانه دارد وتعلیم نادرست آنهانه تنها مفید نیست بلکه بسیار مضراست. خداوند مرحوم استادشهید مرتضی مطهری (طاب ثراه) را غریق رحمت واسعه خود فرماید که دراثارشان از جمله در کتاب سیری درنهج البلاغه فصل مشبعی در معنای صحیح زهد بحث کرده اند . ونیازی نمی بینم که من دراینجا تکرار کنم.     

11- «انفاق » نهادی است که نشانه تقوا وایمان شمرده شده ومکررا به آن دستور داده شده است. اما معنای آن چیست ؟ انفاق چهره های گوناکون دارد ومظهر عمده آن ، به یقین هزینه کردن برای ایجاد فرصت برابر از طریق فراهم کردن حداقل های زندگی، آموزش و بهداشت است که در قانون اساسی ما هم به عنوان یک تکلیف برای دولت مشخص شده است. ایجاد فرصت برابر باعث می شود که یک استعداد برجسته بدلیل عدم امکانات خانوادگی، از پیشرفت باز نماند و نفع این پیشرفت باز به همه جامعه باز میگردد. برقراری نظم و قانون و فرصت برابر باعث می شود هر مبتکری مستقل از پیشنیه خانوادگی خود بتواند خلاقیت خود را با تلاش به یک فرصت برای خودش و هم میهنانش تبدیل کند. بالابردن سطح زندگی جامعه به سبب  تلاش و ابتکار مردمان یک کشور است که در بستر دیگران از طریق تولید وایجاد حرکت درچرخهای اقتصادی  همراه سیاستگذاری علمی و درست اقتصادی انجام میشوداست ونه اورا فقیر نگاه داشتن وصدقه خورساختن.

12- کمک بلاعوض را قرآن مجیدمواردش چنین  فرموده است : فَکُّ رَقَبَةٍ(13)أَوْ إِطْعَامٌ فیِ یَوْمٍ ذِی مَسْغَبَةٍ(14)یَتِیمًا ذَا مَقْرَبَةٍ(15)أَوْ مِسْکِینًا ذَا مَترْبَةٍ(16بلد).

آزاد کردن بنده است، (13)یا طعام دادن در روز قحطیی وگرسنگی (14) به یتیمی که خویشاوند باشد، (15)یا به مسکینی خاک‏نشین. (16). ویا :

وَ یُطْعِمُونَ‏ الطَّعامَ عَلی‏ حُبِّهِ مِسْکیناً وَ یَتیماً وَ أَسیراً (8انسان)

خلاصه آنکه انفاقی که عنوان صدقه دارد وقصد قربت درآن شرط است اینگونه انفاقهاومنحصر بیدن موارد است . فقیهان والامقام(اعلی الله مقامهم)  دربحث مصرف زکات فقیر ومسکین که از مستحقین زکاتند را با دقت تعریف کرده اند. .انفاق بلاعوض به دیگر افراد به یقین منافی با کرامت انسانی آنان است مگر سفره های ضیافتی دوستانه که درست بالعکس موجب تکریم واحترام است ولی هرگز عنوان صدقه ندارد وقصد قربت نمی خواهد. (رک: شرح لمعه ، ج3ص 183، کتاب العطیه)  

13- مسأله کیفیت زندگی وحیات طیبه در برنامه اسلامی مساله ای بوده که از همان قرون اول میان مسلمانان مورد گفتگو قرارداشته است. قطعه زیبای جدال سعدی با مدعی گفتگوئی است میان دوصاحب نظر ، یکی طرفدار زندگی فقیرانه وبقول سعدی «درویشانه» ودیگری طرفدار زندگی مرفه همراه با مکنت وثروت وبقول سعدی «توانگرانه» . سعدی خودبر جانب دوم است وچنان نزاع جدی می شود که کار بجای باریک می کشد، بطوری که می گویدطرف مقابل که طرفداردرویشی بود :« تیغ زبان برکشید و اسب فصاحت در میدان وقاحت جهانید و بر من دوانید....... تا عاقبت الامر دلیلش نماند ذلیلش کردم. دست تعدی دراز کرد و بیهده گفتن آغاز و سنت جاهلان است که چون به دلیل از خصم فرو مانند سلسلهٔ خصومت بجنبانند؛ چون آزر بت تراش که به حجت با پسر برنیامد، به جنگش برخاست که لَئِن لَم تَنتَهِ لَاَرجُمَنِّکَ، دشنامم داد، سقطش گفتم. گریبانم درید زنخدانش گرفتم.»"(گلستان سعدی-جدال با مدعی)

14- این قطعه زیبااز جناب افصح المتکلمین نشاندهنده وجود این اختلاف نظر براساس متون موجود درادبیات اسلامی اعم از قرآن وسنت درقرن هفتم هجری بوده است. ولی بحمدالله درزمان ما فکر میکنم به اندازه کافی بحث وگفتگودراین خصوص انجام گرفته وبحث مختومه شده و هرگز ارباب قدرت  برای ساکت ساختن توقعات مردم متدین نمی توانند  ازاینگونه حربه هاتحت رنگ ولعاب قدسی بهره گیرندوآنانان را به وعده حوروقصور تشویق به تحمل سختی ورنج فقر نمایندوازین رهگذرناتوانی خودراسرپوش نهند   .

 امانکته لازم به ذکر اینکه به نظرقاصر نگارنده این وظیفه ما طلاب علوم دینی است که مردم رابه تلاش وکوشش برای زندگی بهینه همراه باآسایش تحت تعلیمات دینی آموزش دهیم . معروف است که اقتصاد مغرب زمین را تفکر پروتستان منقلب ساخت .پروتستان عبادت درون کلیسا ودیر را به متن مزرعه وکارخانه آورد . مردم را چنان تعلیم داد که از طریق تلاش برای زندگی عبادت خدارا بجای آورند.

برای نگارنده اطمینان حاصل است که  ادبیات دینی ما به نحو بهتروشایسته تری  تاب آنرا دارد که با تفکر وتعمق ونظریه پردازی از تعلیمات اسلامی اعم از قران وسنت رسول الله (ص) وآموزه های اهل بیت عصمت وطهارت(ع) مردم را بسوی زندگی بهتر رهنمون شویم.آنانرا به تلاش ونشاط وخلاقیت درامرسازندگی اقتصادی درسایه معنویت ودین هدایت کنیم . بدینوسیله دین را از دورن مسجد به درون زندگی روزمره بازار وکار واقتصاد هدایت کنیم. این جمله در منابع معتبر ما وارد گردیده که رسول الله (ص) فرموده الدنیا مزرعة الاخرة( عوالی اللئالی /1/ 266-267) وآنقدر اهمیت داشته که فقیه والا مقام شهید ثانی رساله ای درشرح آن تالیف فرموده است. (متن این رساله، در مجله تراثنا، شماره‏17 ، ص 229218 و ضمیمه‏ سفینه‏ النجاه اثر شیخ الاسلام مولی محمد طاهر قمی ص‏149 158 منتشر شده ).

نظریه پردازان خردمند به آسانی میتوانندازاینگونه آموزه های اسلامی بهترین تفسیر را برای بهینه ساختن زندگی مردم استفاده کنند. این مقال جای تفصیل بیش از این را ندارد و در جای خود باید بحث شود.


امتیاز: 0 (از 0 رأی )
نظرشما
کد را وارد کنید: *
عکس خوانده نمی‌شود
نظرهای دیگران
نظری وجود ندارد. شما اولین نفری باشید که نظر می دهد
آخرین اخبار مربوط به بیمه دات کام
قانون جدید افت قیمت خودرو