به گزارش ایرنا، در ابتدای این نشست، دکتر «سعدالله زارعی»، رئیس پژوهشکده جبهه مقاومت ضمن خیرمقدم به حاضران، برگزاری این نشست را مقدمهای برای اولین همایش ملی ایران و همسایگان عنوان کرد.
زارعی در سخنان خود به تاریخچه ای از تحولات بین المللی پرداخت و گفت: ایده نظام سلطه از ۱۸۲۰ با محوریت کشورهای اروپاییها شامل روسیه، فرانسه و پروس وجود داشته که این وضعیت تا اواسط قرن بیستم ادامه یافته است و پس از آن نظام دو قطبی در ادامه نظام سلطه غربی روی کار آمد و جبههبندی ژئوپلتیکی ایجاد شد و روسیه از مجموع کشورهای تشکیلدهنده به یک قطب مخالف بنام شوروی تبدیل شد. در این دوران یک رقابت و تنش سنگین میان کشورهای اروپایی و شوروی شکل گرفت و این رقابت ادامه پیدا کرد. پس از شوروی، نظام بینالملل گاهی شکل تک قطبی با محوریت آمریکا به خود گرفت، اما این شکل تک قطبی چندان نتوانست دوام بیاورد و همواره شاهد تنش میان آمریکا و اروپاییها بودهایم و لذا در حال حاضر ما شاهد جبهه مقاومت با محوریت جمهوری اسلامی ایران در مقابل جبهه غرب هستیم.
وی افزود: در ادبیات مقاومت باید توجه داشت که از مفاهیم نظام سلطه مانند نفوذ و... استفاده نکنیم. محور مقاومت بر مبنای محبت و معنویت شکل گرفته و به همین دلیل محور مقاومت یک جبهه لطیف و برادرانه است که توانسته توسعه یابد. در حال حاضر هم ادبیات مقاومت و هم جبهه مقاومت در مفهوم جغرافیایی خود گسترش یافته است. در حال حاضر باید منتظر موج جدیدی از بیداری اسلامی باشیم که نشانه آن را تحولات در شمال آفریقا از جمله در الجزایر و تونس، مغرب و سودان میتوان دید و سال های آینده تحولات بیشتری را میتوان انتظار داشت.
*ژئوپلیتیک مقاومت و سیاست همسایگی
در این نشست سرلشکر «سیدیحیی رحیم صفوی» مشاور عالی مقام معظم رهبری و رئیس پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس در سخنانی با عنوان «ژئوپلیتیکی مقاومت و سیاست همسایگی» ضمن تبیین مفهوم مقاومت، ابعاد قدرت ونفوذ محورمقاومت در سطح بین المللی را تبیین کرد.
سرلشکر صفوی در ابتدای سخنان خود گفت اظهار داشت: روابط منطقهای و بینالمللی و سیاست همسایگی، اموری زمینهمند و تابع فرایندهای کلان ژئوپلیتیکی هستند. آنچه در تاریخ معاصر ۲۰۰ سال گذشته در عرصه اندیشه و عمل استراتژیک، در محافل سیاسی و علمی جهان حاکم بوده، قرائت و روایت ژئوپلیتیکی و راهبردی غرب از جهان و مناطق آن بوده است؛ ما باید طرح جدیدی براندازیم و «نظریه ژئوپلیتیکی بومی و اسلامی» خود را طراحی و به آن اتکا کنیم. دیگر نباید حرف آنها را تکرار کنیم؛ بلکه باید حرف خود را بزنیم و آنها باید گوش کنند!
مشاور عالی مقام معظم رهبری همچنین افزود: چهارچوب نظری و اندیشه ژئوپلیتیکی و راهبردی اینجانب برآمده از اندیشه و تفکر و تجربه انقلاب اسلامی است. در قرن حاضر (قرن پازدهم هجری) قطب جدید قدرت، به نام «قطب قدرت جهان اسلام» بهتدریج درحال بروز و ظهور است؛ این قطب قدرت به عنوان یک «سازه ژئوپلیتیکی، ژئواستراتژیکی، ژئواکونومیکی و ژئوکالچر» برای رقابت و مقاومت با قدرتهای غرب و شرق جهان شکل خواهد گرفت. ماهیت این قدرت فرهنگی، تمدنی، اقتصادی و جمعیتی است.
دکتر صفوی در ادامه ژئوپلیتیک مقاومت را این گونه تعریف کرد:تغییر ساختار و فرایندهای انسانی و فرهنگی (اعتقادی)، اقتصادی و نظامی امت اسلامی، برای کسب آزادی و استقلال و شکلگیری قدرت جهان اسلام در رقابت با قدرتهای سلطهگر غرب و شرق در سطوح مختلف (ملی، منطقه ای و جهانی).
به گفته سرلشکر صفوی، پرچمداری این ژئوپلیتیک جدید بهدست نیروهای انقلاب اسلامی و جنبشهای بیداری اسلامی و جبهه مقاومت به رهبری امامین انقلاب و جمهوری اسلامی ایران است.
رئیس پژوهشگاه دفاع ملی همچنین ابعاد قدرت جهان اسلام در آینده را با توجه به معیارهای ژئوپلیتیک اینگونه بیان کرد:در سال ۲۰۱۸ دین مسیحیت ۲/۲ میلیارد نفر (رتبه اول: ۳۱ درصد) و اسلام ۱/۶ میلیارد نفر (رتبه دوم: ۲۳ درصد) پیرو داشته اند. همچنین با توجه به سرعت رشد بیش از متوسط جهانی، وسعت کشورهای با بیش از ۵۰ درصد جمعیت مسلمان؛ بیش از ۲۲ درصد وسعت خشکیهای جهان است. همچنین مهمترین مناطق ژئواستراتژیک و ژئواکونومیک جهان مانند تنگه هرمز، بابالمندب، مالاکا، جبل الطارق، سوئز و ... در مناطق اسلامی است. علاوه بر این قطب بلامنازع در ژئوپلیتیک انرژی جهان شامل ۷۵ درصد منابع نفت و ۵۷ درصد منابع گاز در اختیار کشورهای اسلامی است.
دکتر صفوی در ادامه افزود: گزاره اساسی دیگر، مفهوم ژئوپلیتیک مقاومت در روایت اسلامی آن است. هرچند مفهوم «ژئوپلیتیک مقاومت» دارای پیشینه نظری و علمی در محافل غربی است؛ لیکن این مفهوم، پس از انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷، در مقابله قدرتهای سلطهگر غربی و شرقی بازتعریف شد. تا جایی که اگر مفاهیم انقلابی و شیعی را از آن جدا کنیم؛ در جایی از جهان شناختهشده نخواهد بود. همچنینمقاومت بهمثابه یک محور، عبارتاست از: گردهم آوردن منابع، قدرت و توان و نیز ائتلاف، اتحاد یا هماهنگسازی مواضع کشورها، گروهها یا جوامع اسلامی، در برابر نظام سلطه و قدرتهای اصلی آن، بهویژه پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، در سطح منطقه و با محوریت مسئله فلسطین و مقاومت در برابر تجاوزات و اشغالگری و توسعهطلبی رژیم صهیونیستی؛ اما وجود حکومتهای فاسد و ظالم در کشورهای اسلامی که کارگزاران نظام سلطه به شمار میآیند، مبارزه با این حکومتها را نیز در زمره اهداف محور مقاومت قرار داد.
سرلشکر صفوی همچنین عنوان داشت: با احیای اسلام سیاسی و بازنمایی هویت مسلمانان پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، در کشورهای منطقه و تأثیرات سیاسی، ایدئولوژیک و ژئوپلیتیک آن در ساختار قدرت و امنیت منطقهای، تحولات و تغییرات نوینی در تعاملات ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک غرب آسیا بهوجود آمده است. این موضوع با عنوان شکلگیری ژئوپلیتیک مقاومت در غرب آسیا از سوی بسیاری از مقامات رسمی کشورهای منطقهای و فرامنطقهای مورد تأکید قرار گرفته و به یک گفتمان غالب در سطح اجتماعی کشورهای منطقه تبدیل شده است. هر چند با موانع زیادی در سطح حکمرانی کشورهای منطقه مواجه است.
به گفته دکتر صفوی، رمز ایجاد و بسط محور مقاومت این است: «راه قدس از کربلا میگذرد» آنچه امروزه تحت عنوان محور مقاومت شناخته میشود، برخاسته از تجربه نزدیک به نیم قرن نظام جمهوری اسلامی ایران، از بدو تأسیس تا به امروز در ارتباط با نظام بینالملل و مسائل غرب آسیاست. اگرچه مقاومت به معنای فرا اسلامی آن (مستضعفین غیر مسلمان)، امروز تا آمریکای لاتین نیز گسترش یافته است،هم اکنون، مبتنی بر ترکیب مفهوم نظام چندقطبی و مقابله با هژمونی آمریکا، بلوک جدیدی در حال شکلگیری است که همچنان ترتیبات بینالمللی سابق، مانند انحصار حق وتو و عضویت در شورای امنیت، مشروعیت تحریم بهعنوان ابزار در سیاست خارجی، انحصار علم و فناوری مانند انحصار دانش صلحآمیز هستهای و هیمنه دلار بهعنوان ارز بینالمللی و غیره را با چالشهای جدی مواجه کرده است.
سرلشکرصفوی همچنین اظهار داشت: باتوجه به نقش ایران در ارائه و نهادینه کردن مفهوم مقاومت، ازاینرو، این مبحث با محوریت رویکرد ایران تبیین و ارائه شده است. با پایان یافتن جنگ هشت ساله، گسترش روابط با کشورها و جوامع واقع در مرزهای شرقی ایران تا مدیترانه با محوریت مقابله با رژیم صهیونیستی مورد توجه واقع شد و ضرورت تقویت اعضا و یافتن متحدانی در این حوزه بیشازپیش در دستورکار دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران و نهادها انقلابی قرار گرفت: بر این اساس، شیعیان جنوب لبنان در مرکز اهتمام قرار گرفتند. تقویت نظامی، تکنولوژیک و اعطای کمکهای مالی و آموزش دادن نیروها و عضوگیری هرچه بیشتر، بازیگری فعال با نام «حزب الله لبنان» را در جبهه رویارویی با رژیم نامشروع صهیونیسیتی در محور مقاومت وارد کرد.
این تجریه در مورد گروههای فلسطینی نیز پیاده شد و بهتدریج گروههای مقاومت فلسطینی با کسب آموزشهای لازم تا به امروز به توان بازدارندگی نسبی در رویارویی با رژیم صهیونیستی دست پیدا کردهاند. با سقوط صدام و روی کار آمدن دولت شیعی در عراق، بازیگر رسمی دیگری در کنار ایران و سوریه به این محور یا بلوک در حال شکلگیری اضافه شده است. سوریه از ابتدای تشکیل رژیم صهیونیستی در جبهه رویارویی با این رژیم در این زیرمجموعه قرار داشت، اما درپی تقویت پیوندهای این کشور با ایران در جریان جنگ تحمیلی و افزایش سطح ارتباطات دو کشور پس از جنگ، رفتهرفته رویکرد هماهنگی را در قالب بلوک جدید با دیگر اعضا اتخاذ کرد. این بلوک یا محور امروز با تولد جریان انصارالله در یمن، میرود تا عضو رسمی دیگری را در جمع اعضای خود شاهد باشد. موتور محرکه محور مقاومت و کارگزار عملیاتی آن، نیروی قدس است که مقام معظم رهبری (مدظلهالعالی) در دوازدهم اردیبهشت ۱۴۰۰، در سخنرانی تلویزیونی خطاب به ملت ایران درباره نیروی قدس که از عوامل تحقّق سیاست عزّتمند جمهوری اسلامی در منطقه است فرمودند:
به گفته دکترصفوی، «نیروی قدس بزرگترین عامل مؤثّر در جلوگیری از دیپلماسی انفعالی در منطقه غرب آسیا است؛ نیروی قدس در منطقه غرب آسیا یک سیاست مستقل جمهوری اسلامی را و سیاست عزتمدار جمهوری اسلامی را تحقق بخشیده...» درواقع آنچه باعث عصبانیت ایالات متحده آمریکا از جمهوری اسلامی ایران شده است، فرایند تولید قدرت در سیاست منطقهای ایران است. قدرتی که با رهبری خردمندانه و شجاعانه رهبر بزرگ انقلاب اسلامی و میدانداری نیروی قدس با فرماندهی شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی در لایه اوّل در غرب آسیا بهوجود آمده است. بهموازات تبلور مقاومت بهعنوان ترتیبات یا نظمی جدید با محوریت جمهوری اسلامی ایران در غرب آسیا، مبتنی بر ایده اصلی مقابله با هژمونی آمریکا، کشورهای حوزه آمریکای لاتین ازجمله ونزوئلا، کوبا و پرو نیز پیوندهای خود را با محور مقاومت تقویت کردهاند.
سرلشکرصفوی همچنین اظهار داشت: در چهار دهه قبل، نیروی قدس در افغانستان با نقش راهبردی خود در خروج ارتش سرخ از افغانستان (۱۹۷۹ – ۱۹۸۹ م.) و سپس فرار مفتضحانه ارتش آمریکا و متحدانش از افغانستان مظلوم، پس از ۲۰ سال اشغالگری و کشتار و غارت ملت و منابع افغانستان. در طول یک دهه گذشته، با مدیریت میدانی در جنگ علیه ائتلاف تروریستی داعش در سوریه و عراق که توسط سازمانهای اطلاعاتی آمریکا و رژیم صهیونیستی و پشتیبانی اقتصادی برخی از کشورهای عربی (عربستان صعودی)، الگوی نوینی از ابتکار نظامی را به منصه ظهور رساند. ابتکاری که نهتنها سلطه داعش را به پایان رساند، بلکه با ترغیب رقیب سنتی ایالات متحده آمریکا، یعنی روسیه، ائتلاف و گروهبندی جدیدی را در سطح جهانی رقم زد و موازنه جدیدی از هندسه قدرت را غرب آسیا ایجاد کرد.
*مقاومت با استقلال و هویت معنا می یابد
«دکتر محمدرحیم عیوضی»، کارشناس مسائل منطقه و عضو هیئت علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه شاهد از جمله سخنرانان این نشست بود.
وی در سخنان خود به چیستی هویت منطقهای پرداخت و تأکید کرد که ایجاد ارتباط معنادار میان محور مقاومت و هویت منطقهای بسیار مهم است. مقاومت در خود یک واژه معنایی عمیق و جدی است که تولید ارزش می کند و ما مقاومت را با ارزش ها و با ظرفیتهای درونی می شناسیم.
کالبد شکافی مفهوم مقاومت از دیگر مباحث دکتر عیوضی بود و وی در این ارتباط گفت: مفهوم مقاومت دارای معنای بسیار مهمی است، «م» به معنای مودت، «ق» قدرت، «الف» امنیت، «و» وحدت، «م» محبت و «ت» تربیت است.اگر بتوان واژگان را در این نظام معنایی ایجاد کرد، این هویت معنا دار خواهد بود. لذا بر پایه معنای مفهوم مقاومت می بایست توجه شود. مفهوم دیگر این که ما در یک محیط ژئوپلیتیکی زندگی می کنیم و این محیط ژئوپلیتیک به دو بال تقسیم می شود؛ یکی، ژئوپلیتیک سلطه و دیگری، ژئوپلیتیک مقاومت. براساس این تقسیم بندی ما شاهد دو نوع ائتلاف هستیم: ائتلاف سازش و ائتلاف مقاومت.
دکتر عیوضی در ادامه گفت: نگاه مقاومت با سایر مفاهیم نیز ارتباط دارد و این موضوع بسیار اساسی و راهبردی است و نگاه به مقاومت از طریق ارتباط با سایر مفاهیم کلیدی و برخی مفاهیم دیگر معنا می یابد. یکی از این مفاهیم کلیدی، استقلال است؛ یعنی ارتباط مقاومت با استقلال بسیار حیاتی است. مقاومت و استقلال در کنار هم مسیر را مشخص می کنند. لذا یک نگاه به مقاومت و مفهوم درونی آن مهم است و دیگری ارتباط این مفهوم با سایر مفاهیم کلیدی و اساسی مانند استقلال.
استاد دانشگاه شاهد در ادامه گفت: نکته دوم این که خود مفهوم هویت پایه گذار ارزشها و هنجارها و پایهگذار نوع نگاه به منطقه است. مفهوم هویت در واقع هویتی در خود است؛ یعنی ابتدا بایستی هویت را بفهمیم و ارتباط برقرار کنیم و سپس ارتباط هویت با دیگر مفاهیم را تبیین کنیم. امروز رابطه میان هویت و استقلال رمز ماندگاری در عرصه های رقابت است. یکی از بزرگترین دلایل آسیبپذیری عدم تناسب بین استقلال و هویت یک حرکت است. هویت یک پیشران است و استقلال، عدم قطعیت جدی است، پس برای تبیین مقاومت به یک هویت منطقهای مقتدر میبایست نسبت هویت و سایر مفاهمی را تعریف کرد. همراهی هویت و استقلال یکی از مسائل ثابت شده است. این که کشورهای منطقه از جمله عربستان نتوانستند بین هویت و استقلال ارتباط برقرار کنند چون استقلال را در سایه بی هویتی معنا می کنند. در مقابل انقلاب اسلامی ایران بهعنوان یک انقلاب هویتی و پویا توانست بین هویت و هویت دینی و ارزشی خود با استقلال ارتباط منطقی ایجاد کند و این رمز موفقیت جمهوری اسلامی ایران است که توانست استقلال را در سایه هویت مردمی و ارزشی خود سامان دهد و باعث شد تا انقلاب روی پای خود با ایستد.
وی افزود: برخلاف جمهوری اسلامی ایران، حکومت پهلوی استقلال خود را در هویت غربی تعریف می کرد و کشورهای منطقه نیز استقلال خود را در پای هویت غربی تعریف میکنند. ارتباط هویت و استقلال بسیار مهم است و هویت پیشران بزرگی است؛ یعنی نگاه به هویت به مثابه یک مفهوم کلیدی است. در مباحث هویت منطقهای در واقع بهدنبال برجستهسازی ارزشها و هنجارهای کلیدی هستیم و این گام دوم ماست. گام دوم این که چه هویتی مهم است و ارتباط میان آنها ضامن قدرت منطقه ای یک کشور است و امروز این موضوع را در ادبیات انقلاب اسلامی میبینیم. ما در مسیر مقاومت و در موج دوم بیداری اسلامی و جبهه مقاومت، ادبیات جدید و بازیگران کلیدی و محیط جغرافیایی متفاوتی را پیش روی خود میبینیم و فضا فضایی است که پر از فرصتها و تهدیدهاست. عرصه عملیاتی، عرصه دو ائتلاف مختلف است. ائتلاف مقاومت و تلاش برای ژئوپلیتیکی منطقهای مقاومت و دوم ائتلاف سازش که شامل سردرگمی و ناپایداری در برخی تحولات منطقهای از جمله «معامله قرن» را شاهد هستیم.
به گفته دکتر عیوضی در عرصه مقاومت هویت ساز، جبهه مقاومت راه متفاوتی را دنبال می کند و وقتی بیطرفانه تحولات را موشکافی میکنیم این را شاهد هستیم که اتفاقاتی که در منطقه و دنیا رخ میدهد، بسیار تعیین کننده است. امروز گام های ما بسیار بزرگتر از جبهه مقاومت منطقهای است و این شرایط جهانی هم فرصت و هم تهدید است. امروز مقاومت در حال جهانی شدن است و مانند رودخانهای است که جاری شده است، چون از یک طرف مطالبات و بازیگران بسیار زیاد شدهاند و باید پاسخگوی این نیازها باشیم و از سوی دیگر می بایست انسجام معنایی را برای ملتها و فرهنگ های بیشتری آماده کنیم. لذا نگاه ما نگاه هویتی است در سایه محور مقاومت شکل می گیرد.
وی افزود: بحث مهم دیگر عرصه نفوذ و جذب است و سه عرصه را باید مورد تو جه قرار دهیم. محور مقاومت و عرصه نفوذ، تأثیر و جذب باید مورد توجه قرار گیرد. هرکدام در جای خود مهم است. اول، باید نفوذ داشته باشیم و بعد تأثیر و جذب. جایگاه محور مقاومت در این چارچوب تعریف میشود و این که بدانیم چه جاهایی محل نفوذ است و چه جاهایی برای جذب مورد توجه است. دو نکته مهم این است که یک دوگانگی هویتی وجود دارد که یک هویت مقاومت و هویت ضدسلطه و ضدستکباری وجود دارد و در مقابل یک هویت سازش و هویت وابستگی است که مربوط به محیط ناپایدار میباشد و نکته این است که در فضای محور مقاومت، هدف شکل بخشیدن و قیام برای سامان دادن به هویت پایدار و ماندگار باید باشد و لازم است درتحلیل ها به این نکته توجه کنیم.
این استاد دانشاه ادامه داد: نکته دوم این که در درون کشوهای محور مقاومت باید ردپای هویتها مورد توجه قرار گیرد. یعنی بایستی میان هویت داخلی و منطقه ای ارتباط برقرار کرد و این ارتباط بخشیدن یکی از مصادیق مهم در هویت بخشی منطقه ای است. بایستی توجه داشته باشیم که کشورهای محور مقاومت از هویت قوی برخوردار باشند تا با تکیه بر هویت داخلی قوی هویت منطقهای شکل بگیرد. امروز جمهوری اسلامی ایران در مواجه با چالشها و بحران ها قطعاً میبایست بر هویت درونی کشورها تکیه داشته باشد و برای کشورهای محور مقاومت ارتباط میان هویت داخلی و منطقهای یکی از مسائل مهم و چالشهای اساسی است.
به گفته دکتر عیوضی،مفهوم مقاومت در خود، مفهوم مقاومت در رابطه با مفاهیم دیگر و مفهوم مقاومت از درون و سرانجام ارتباط میان مفهوم مقاومت و هویت چند اصل اساسی است که می بایست بدان ها توجه کرد. باید فرصتها و تهدیدها را شناسایی کنیم و چالشها را با نگاهی معرفت شناسانه برطرف کنیم. تهدید بیهویتی بسیار مهم است، بهویژه در داخل کشورهای محور مقاومت و در موج دوم بیداری اسلامی فضای هویتی بسیار پیچیده شده و در حال حاضر محور مقاومت در محیط پیچیده بازی می کند.
*تمدن نوین اسلامی در ادامه محور مقاومت است
دکتر حسین آجرلو، استاد دانشگاه تهران و پژوهشگر مسائل منطقه از دیگر سخنرانان همایش بود. وی در سخنرانی خود با عنوان «محور مقاومت: ائتلاف برای تقابل با ناامنی غرب آسیا» عنوان داشت: اساس هر چیزی شناخت است و شناخت نیازمند تبین دقیق از وضع موجود است.غرب آسیا با یکسری چالشها روبهرو است که امنیت در آن یک کالای کمیاب است و همه بازیگران یک درک متفاوتی از این ناامنی دارند. این چالش ها زمینه ساز از بین رفتن امنیت شده است. این چالشها شامل توسعه طلبی بازیگران داخلی و خارجی، بازتعریف و انحراف مفاهیم منطقه ای و بازتولید شکافهای قومی و تجزیه طلبی و تولید بنیادگرایی و تولید بازیگر ضعیف در منطقه است.
وی افزود: این چالشها از بیرون به منطقه وارد شده و در نتیجه نظمی برون زا است که از دل منطقه شکل نگرفته است. حال سؤال اینجاست که این تنشزایی از سوی بازیگران خارج از منطقه چرا تولید می شود؟ چون بازیگر خارج از منطقه از این تنشها سود می برد و می تواند رقبای خود را از منطقه بیرون کند و میتواند منابع منطقه را در اختیار بگیرد. در این شرایط بازیگران دو دسته هستند: یکسری بازیگران با تکیه بر همین امنیت ناپایدار میخواهند این امنیت را حفظ کنند و بازیگران دیگر این امنیت موقت را همواره در یک محیط تنش زا دنبال می کنند. بازیگران که این چالش را ایجاد کرده، اول باید درکی از این تهدید داشته باشند. در مقابل جمهوری اسلامی درک واقع بینانه از این نظم امنیتی برون زا دارد. اقدام به موازنهسازی بسیار مهم است و این موضوع نیازمند مباحثی است که اول باید گفتمان اصیل و چشماندازی داشته باشد و آن نظم هم مورد اشاره مقام معظم رهبری قرار گرفته و ایشان روی تمدن نوین اسلامی تأکید دارند. این ائتلاف باید چندجانبه باشد و یک بازیگر به تنهایی تعیین کننده نباشد و چند بازیگر وجود داشته باشد. سوم این نظم درون زا و ائتلافساز باشد. ائتلاف محور مقاومت یا به یک موازنه با بازیگر خارجی می رسد که امنیت ایجاد میشود یا محور مقاومت بازیگر نظمساز میشود که در هر دو حالت محور مقاومت بازیگر نظم ساز منطقه است که نظم پایدار ایجاد خواهد کرد.
*فرصتهای محور مقاومت برای ایران
دکتر «سیدهادی برهانی»استاد دانشگاه از جمله دیگر سخنرانان این نشست بود. وی در سخنان خود گفت: محور اصلی تغییر وزن ژئوپلیتیکی است که در اکثر کشورها و قدرتهای جهان اتفاق میافتد و خیلی از کشورها در طول تاریخ ابرقدرت بودهاند که امروز نیستند و برخی امروز قدرتهای جهانی هستند که تأثیرات جهانی دارند و قبلاً در این جایگاه نبودهاند. در غرب آسیا نیز همین وضعیت اتفاق افتاده است و قدرت جهانی به منطقه غرب آسیا ورود کرده اند. بعد از ۱۱ سپتامبر که قدرت های جهانی به منطقه ورود کردند، برخی ادعا دارند که ورودشان هدفمند و هدفشان محدود کردن قدرت ژئوپلیتیک ایران بود. بعد از ورود آمریکا به منطقه ائتلافی ایجاد شد بنام محور مقاومت و کشورهای شیعی منطقه که رویکرد اسلام جهانی داشتند متحد و محوری شدند بنام محور مقاومت و این محور باعث شد تا وزن ژئوپلیتیکی ایران در منطقه در ابعاد مختلف تغییر کند.
*نگاهی به تحولات پاکستان از منظر محقق پاکستانی
در ادامه این نشست «دکتر راشد نقوی»، کارشناس مسائل پاکستان و استاد دانشگاه تهران به بیان تاریخچهای از جریانهای سیاسی و ضداستکباری و قومیتی در پاکستان از زمان استعمار انگلیس و سپس دوران استقلال این کشور پرداخت و ایجاد اختلافات و جنگهای قومی و قبیلهای در پاکستان را نتیجه سیاستهای استعماری عنوان کرد و افزود که در پاکستان نیروهای مقاومت برجستهای وجود دارند که میتوانند باعث تقویت محور مقاومت در منطقه شوند، هرچند نیروهای استکباری تلاش زیادی دارند که فعالیتها در پاکستان به سمت بنیادگرایی بیشتر سوق پیدا کند.
*پیوستگی زمینی محور مقاومت
«ائتلاف سازی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی و درک جدید از محور مقاومت» موضوع سخنرانی دکتر «کیانوش کیاکجوری» استاد دانشگاه بود که در این نشست ارائه شد.
دکتر کیاکجوری در این ارتباط گفت: ائتلافسازی یک بخش مهم در سیاست خارجی است و براساس این الگو کشورها برای ائتلافسازی گام برمیدارند و تا قبل از شکلگیری محور مقاومت، محوریت ائتلاف در منطقه با آمریکا و اعراب بود و با شکل گیری محورمقاومت، ایران توانست بازی را با سطح بازیگران دولتی و غیردولتی گسترش دهد و محوریت را در منطقه بهدست گیرد.
پژوهشگر مسائل بینالملل سخنان خود را با توجه به چارچوب نظری والت، استاد آمریکایی علوم سیاسی ارائه داد و در این ارتباط گفت: موضوع چارچوب نظری مورد نظر براساس موازانه تهدید است که براساس نظریه والت شکل گرفته است و درک تهدید و محاسبه قدرت رقیب بسیار مهم است.در چارچوب قدرت کل، ایران توانسته دست برتر را در منطقه داشته باشد. والت تأکید دارد که ایران با همکاری سوریه مانع تلاش های آمریکا در منطقه شد و به صراحت گفت: در ۲۰ سال اخیر قدرت ایران افزایش پیدا کرده است. در چارچوب قدرت کل، تغییر ساختار در عراق مورد توجه والت است که ایران توانست قدرت را بدست آورد و در چارچوب این نظریه ایران در یمن تهدید علیه منافع نامشروع عربستان شد و قدرت بالقوه را تا مدیترانه بدست گرفت. دولت ها برای اعمال قدرت فاصله جغرافیایی شان هرچه کمتر باشد، بهتر است می شود و حمایت ایران از عراق و سوریه مهمترین عوامل پیشبرد سیاست ایران در منطقه است. یمن با موقعیت خود و جمعیت شیعیان خود باعث تقویت قدرت ایران شد. موقیعت لبنان باعث شد تا ایران در بحث اعراب و فلسطین و رژیم صهیونیستی دست برتر داشته باشد و لذا نقش لبنان برای ایران حیاتی است. ایران توانسته با اتصال زمینی با سوریه و لبنان و گروه های هوادار این مجاورت را تبدیل به یک فرصت ارزشمند کند.
وی افزود: همچنین ایران در نوارغزه توانست با کمک حماس به اهداف محور مقاومت دست یابد. عراق مهمترین حلقه قدرت ایران در منطقه است. ایران در قالب حمایت از حشد الشعبی توانست قدرت خود را افزایش دهد و در یمن هم توانست با حمایت از شیعیان قدرت دیگری به آن ها ببخشد. در جمعبندی این که براساس چهار منبع تهدید والت، ایران به ائتلاف سازی در سیاست خارجی اقدام کرده که مهمترین هدف دور کردن تهدید است و مهمترین جلوه آن محور مقاومت بود که علاوه بر حماس و حزب الله، انصارالله در یمن مهمترین ابزار قدرت ایران در منطقه است و ایران می تواند از این ها در منطقه برای تقویت محور مقاومت استفاده کند. موقعیت شیعیان در کنار هم از خلیج فارس تا مدیترانه عامل قدرت خواهد شد و این پیوستگی زمینی بسیار تعیین کننده است.
*دستاوردهای مقاومت مردم پایه
دکتر«شعیب بهمن» از دیگر سخنرانان همایش بود که سخنان خود را با موضوع «محور مقاومت و امنیت مردمپایه در منطقه» ارائه داد.
وی در ابتدای سخنان خود گفت: ارتباط امنیت و مقاومت بسیار مهم است و لذا باید به پرسشهایی پاسخ دهیم: آیا مقاومت امنیتساز است یا ضد امنیت؟ آیا مقاومت موجب گسترش امنیت میشود یا ناامنی را تقویت می کند؟ اگر مقاومت موجب امنیت می شود، این کار چگونه انجام می شود؟
در پاسخ به این پرسشها دکتر بهمن گفت: امنیت پژوهی در حوزه روابط بین الملل قرار دارد و در ادبیات روابط بین الملل «امنیت پژوهی»، پدیده ای غربی است که دارای ادبیات غربی است و این مسئله باعث می شود که بنیادهای امنیت پژوهی یک زمینه غربی داشته باشند. نکته دوم این که عمده رویکردهای امنیت پژوهی، دولت محور هستند و دولت محوری مبنای اصلی این مباحث است. نکته سوم این که امنیت پژوهی معطوف به تهدیدات خارجی است و آسیب پذیری و مسائل داخلی مورد توجه قرار نگرفته است. چهارم این که مهمترین تهدید در امنیت پژوهی به تهدید نظامی مرتبط است و عامل امنیت ساز قدرت نظامی است.
وی افزود: تردیدی نیست که این نگاه غربی ها قادر به فهم همه مسائل جهانی نیست و ایرادهای فلسفی زیادی به آن ها وارد است و عصر حاضر عصر بازیگران دولتی و غیردولتی فروملی، و فراملی است. لذا در بعد بازیگران تغییرات جدی ایجاد شده و آسیب پذیری های داخلی در دهه های اخیر بسیار برجسته شده است که رفع آن ها می تواند به ایجاد امنیت کمک کند و توانمندی ها داخلی می تواند تهدیدات را از میان بردارند. لذا تهدیدات فقط ماهیت خارجی ندارد که با توان نظامی بتوانیم آن ها را از میان برداریم که اگر این گونه بود، آمریکا می توانست در افغانستان پیروز شود، اما گونه نشد لذا ما نیازمند روش های نوین هستیم.
به گفته وی، ما در حوزه مقاومت در عصر حاضر نمی توانیم نگاه غربی به امنیت داشته باشیم و باید به یک پدیده جدید در پیوند با مقاومت توجه کنیم. مقاومت پدیده جدیدی نیست و پدیده ای تاریخی است که از ابتدای خلقت بشر تا به امروز مقاومت وجود داشته است. مقاومت پدیده جهانشمول است و محدود به یک جغرافیای خاص نیست. با کاوش در تاریخ متوجه می شویم که مقاومت در همه جا و در همه طول تاریخ بوده است. نکته دیگر این که مقاومت پدیده ضد قدرت نیست و مقاومت یک رویکرد رهایی بخش دارد و رهایی از هر نوع ظلم و ستم. در طول تاریخ انواع مقاومت را داشتیم از استقامت در برابر طبیعت تا در حوزه دینی مبارزه حق در برابر باطل را داریم. عاشورا نماد مقاومت حق علیه باطل است تا شکل گیری دولت ملت های جدید و مقابله با حاکمان داخلی مطرح می شود. تلاش برای مقابله با متجاوزان خارجی و جنگ های آزادی بخش علیه اشغالگران شکل می گیرد و در تاریخ همه کشورها این نوع مقاومت ها وجود داشته و در عصر جدید مبارزات علیه قدرت های استعماری را می بینیم و در دو دهه اخیر ما نوع جدیدی از مقاومت را تجربه کردیم: تقابل با تروریسم و مقابله با تهاجم فرهنگی که به این معناست که یک قدرت می خواهد فرهنگ خود را بر دیگران تحمیل کند و پایداری در برابر این وضعیت یک مقاومت است.
این پژوهشگر روابط بین الملل افزود: مهمترین مصادیق مقاومت در اقصا نقاط جهان میتوان مشاهده کرد که این مصادیق بعد از پیروزی انقلاب اسلامی شکل و شمایل جدیدی گرفت و دیدگاه ایران درباره رهایی از ظلم و ستم داخلی و اشغال خارجی باعث شکل گیری مقاومت در کشورهای منطقه از جمله یمن، افغانستان و... شد. در طول تاریخ مفاهیم ظالم و مظلوم، استعمارگر و استعمار شده و... داشتیم و این مفاهمی در بطن خود دو جبهه و گرایش را بوجود اوردند که در عصر حاضر مفهوم مقاومت بیشتر بر مبارزات ضداشغالگری و استقلال خواهی متمرکز است و با توجه به تاثیر انقلاب اسلامی مفهوم مقاومت به ضدسلطه برجسته شده است. اما پدید آمدن مقاومت باعث ایجاد چه شده است؟ در جهان بینی مقاومت سه جبهه وجود دارد: جبهه مقاومت سلطه ستیز، جبهه سلطه گر و استکبار ، جبهه سلطه پذیر و سازشگر... این سه جبهه سه رابطه باهم دارند: رابطه سطله ستیز و مقاومتگر در برابر سلطه گر، جبهه سازشگر و سلطه گر، جبهه سلطه ستیز در برابر سلطه پذیر
دکتر بهمن با بیان اینکه جبهه سلطه گر و جبهه سازش تمام تلاش خود را برای از بین بردن مقاومت و ایجاد ناامنی در حوزه های مقاومت بکار می بندند، تصریح کرد: علل ناامنی در غرب آسیا که مقاومت می بایست در برابر آن ها قرائت امنیتی خود را ایجاد کند عبارتند از: اهمیت منطقه در سطح نظام بین الملل، رقایت قدرت های بزرگ برای تسلط بر منطقه که ناامنی ایجاد کرده، مرزبندی های مصنوعی، بوجود آمدن رژیم صهیونیستی، تقابل جریان های انقلابی با نظام های سیاسی محافظه کار، قرائت های مختلف از اسلام، ظهور تروریست درمنطقه.
وی دستاوردهای مقاومت را اینگونه برشمرد: در لبنان توانست به اشغالگری رژیم صهیونیستی پایان دهد و ضربه بزند. در فلسطین روحیه خود برای مقابله با اشغالگری را حفظ کرد و توانمندی خود را افزایش دادند. در عراق باعث مقابله با اشغالگری شد و در یمن انقلاب مردم یمن موفق به پیروزی شد و در حوزه رویارویی با قدرت سلطه گر یعنی آمریکا در منطقه توانست به آمریکا ضربه بزند و شکست ناپذیری آمریکا به پایان رسید و مقاومت باعث شد تا اصل انکارناپذیری در تحولات بین المللی مورد توجه قرار گیرد.
دکتر بهمن ادامه داد: از حوزه های نظریههای روابط بینالملل باید توجه داشت که از مکتب واقع گرایی، سازه انگاری و مکتب کپنهاک، مقاومت توانسته امنیت در منطقه ایجاد کند و مقاومت توانسته گذاری از ناامنی به امنیت ایجاد کند و از دل آشوب ها، امنیت در منطقه ایجاد کند و ویژگی امنیت مردم پایه مقاومت این است: امنیت مورد نظر توسط مردم برای مردم ایجاد می شود و مواجه با جبهه سلطه و سازش و ایستادگی در برابر ظلم و بی عدالتی و زمینه سازی برای برقراری عدالت. اگر بخواهیم ماهیت اهداف را ارزیابی کنیم، باید امنیت را مورد توجه قرار دهیم و اهداف این نوع امنیت حفظ کرامت انسانی، زمینه سازی پیشرفت مادی و معنوی و حمایت از جنبش های رهایی بخش و راهبرد عدالت محوری در جهان است. وسعت مقاومت فراملی و فرامنطقه ای است. مقاومت موفق شده با ایجاد هسته های مقاومت مانند فاطمیون، حسینیون و... در راستای امنیت مردم پایه تلاش کند و دستاوردهای آن مقابله بااشغالگری و تجاوز خارجی و حفظ کرامت انسانی بوده است.
*کشورهای منطقه مدیون شهید سلیمانی هستند
دکتر «سید وحید ظهوری حسینی» استاد دانشگاه تهران و محقق از افغانستان از دیگر سخنرانان نشست بود.
دکتر ظهوری در سخنان خود گفت: همکاری با افغانستان بسیار اساسی است. این که در جمهوری اسلامی موضوعات کشورهای اسلامی مهم است، بسیار قابل تأمل است. آمریکا علیه ایران تلاش می کند. در دنیا حداقل سه قیام بزرگ داشتیم که انقلاب اسلامی ایران یکی از مهمترین انقلاب های جهان است. تا زمان انقلاب اسلامی، ایران هیچ تفاوتی با دیگر کشورها نداشت و انقلاب هویت جدید به ایران داد.
وی افزود: شهادت سردار سلیمانی بخاطر این در جهان بسیار مهم است که در کشور خارجی توسط امریکا شهید شد. سردار سلیمانی خدمات بسیاری را به همه کشورهای منطقه داشت و همه ملت مدیون شهید سلیمانی هستند.
*شهید سلیمانی همه طرح های آمریکا در منطقه را خنثی کرد
در پایان این نشست، «امیر پورشاسب»، جانشین پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس منصوب ضمن قدردانی از شرکت کنندگان در این همایش، برگزاری این نشست همزمان با دومین سالگرد شهید سردار سلیمانی را دارای اهمیت دوچندان عنوان کرد و با اشاره به تحولات منطقه ای گفت: برای حفظ هویت خود نیازمند حضور قدرتمند در منطقه بودیم و براساس تدابیر رهبری، جبهه مقاومت با اهداف مشخص تدوین شد و این جبهه مستقیم از رهبری دستور می گیرد.
امیرپورشاسب در ادامه اظهار داشت: «شهید سلیمانی» را به این دلیل شهید کردند که تمام طرح های آمریکا را در منطقه نقش برآب کرد، آمریکا نقشههای بسیاری برای منطقه داشت ولی سردار سلیمانی با حضور خود و همرزمانش اجازه نداد که آمریکا به اهداف خود برسد و به این دلیل سردار شهید شد. اکنون جبهه مقاومت در دریای سرخ و باب المندب فعال است و نیروی دریایی ارتش نیز در اقصا نقاط دریایی جهان فعال است و امنیت را برای کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران فراهم می کند. جبهه مقاومت در موقعیت فعلی متوقف نخواهد شد، چون نظام سلطه در حال فروپاشی است و الان هر زمان که احتمال درگیری آمریکا و ایران است، ناوهای آمریکایی تا ۳۰۰ مایل از مرزهای ایران دور می شوند، چون از قدرت ایران باخبرند و این شرایط مقدمات را برای حکومت جهانی اسلام با فرماندهی حضرت مهدی فراهم خواهد کرد.