- توجه داشته باشید که داریم در مورد مدیریت دو باشگاه بزرگ کشور که بیش از نیمی از کل جمعیت ایران طرفدار آنها هستند صحبت میکنیم.
باشگاههایی که سرمایه ملی محسوب میشوند و کشورهای بسیاری در دنیا هستند که آرزو دارند فقط یک باشگاه نظیر این باشگاهها را داشته باشند. چرا باید مدیریت آنها به این وضع بیفتد که سکاندار ورزش کشور که این دو باشگاه بنا به دلایلی به امانت به وی سپرده شده است، بدون در نظر گرفتن بسیاری از فاکتورهای لازم برای مدیریت، پیشنهاد آن را به افرادی میدهد که حتی یک روز هم سابقه مدیریت فوتبالی ندارند و مانند ارث پدری به این دو باشگاه نگاه میشود؟
البته صداقت رئیس فدراسیون زورخانهای قابل تقدیر است که گفت:« چون با فضای مدیریت فوتبال آشنا نبودم و میدانستم مدیریت در این باشگاه شرایط خاصی دارد، پیشنهاد وزیر ورزش را قبول نکردم».
معلوم نیست به چه دلیل در ورزش ما این امکان وجود دارد که مدیران مختلف ورزشی و حتی غیر ورزشی بتوانند به راحتی و بدون گذشتن از فیلترهای لازم، به پستهای حساس برسند و مدیریت در ورزش را با تحمیل هزینه زیاد به حوزه ورزش تجربه کنند؟
این اشکال در دوره وزرای قبلی هم کم و بیش دیده میشد و دلیل اینکه دو باشگاه پرسپولیس و استقلال همیشه درگیر مشکلات مختلف هستند این است که معمولاً مدیران آنها به جای رفع مشکلات، با عملکرد خود مشکلات جدید، روی مشکلات قبلی میگذارند.
خرید بازیکن ۵۰ هزار دلاری به قیمت ۳۵۰ هزار دلار، پرداخت خسارت ۷۰۰ هزار دلاری برای اختلاف ۱۰۰ هزار دلاری و انواع و اقسام خسارتهای مادی، معنوی و ورزشی به دو باشگاه نتیجه انتخاب چنین مدیریتی است.
عجیب تر از همه اینها پاسخگو نبودن مدیران بعد از برکناری بابت خسارتهایی است که به این دو باشگاه زدهاند!
مورد دیگر اینکه بر اساس کدام روش یا قانون مدیریتی، مدیرعامل تیم رقیب قول کمک برای موفقیت میدهد و فضا اینقدر دوستانه است؟
با توجه به سابقه مدیریتی که از گذشته موجود است، همینکه آقایان بتوانند تیم خود را بدون حاشیه و بدهی اداره کند کمک بزرگی به فوتبال است و نیازی به کمک به باشگاه رقیب نیست. مدیریت فوتبال و علیالخصوص مدیریت دو باشگاه آبی و قرمز جای سعی و خطا نیست. رئیس فدراسیون زورخانهای اگر بتواند همان ورزش ملی و باستانی را از حالت کما خارج کند، بزرگترین خدمت را به ورزش کرده است.
23302
منبع: khabaronline-1588465