شاکی جدیدی در پرونده این مرد ترسناک پیدا شده و سمیه نیز صحبتهای تازهای را درباره سه سال حبس مطرح کرده است.پدر سمیه، همان دختری که سه سال در خانه سعید زندانی بوده، به دادسرای جنایی رفت و از چندین ماه جستوجو برای پیداکردن دخترش گفت. این در حالی است که سمیه نیز در همان جلسه حضور داشت و موضوعات تازهای را مطرح کرد. این دختر به بازپرس گفت: «در این مدت افراد زیادی به خانه سعید میآمدند.
ولی هیچوقت اجازه نداشتم با آن ها روبهرو شوم».به گزارش شهروند، وی افزود:« او مرا حبس میکرد مثلا وقتی مینا، همین دختری که به قتل رسید، به خانهاش آمد، سعید مرا در توالت زندانی کرد یا مثلا میگفت زیر پتو بروم و حتی سرم را هم بیرون نیاورم.
او درباره این زنان و دختران میگفت که چون مامور است، آن ها را برای بازجویی به خانهاش آورده است. میگفت چون میخواهد از آن ها اطلاعات بگیرد، برای همین باید در خانهاش از آن ها سوال کند. من فقط صدای آن ها را میشنیدم مثلا یک دختر دیگر بود که او را هستی صدا میزد. آن دختر همانی بود که توانست از پنجره فرار کند یا یک زن دیگر را هم به خانه آورد که مرتب فریاد میزد و سروصدا میکرد. برای همین خواهر سعید او را فراری داد.»
فرار از خانه پدری
این در حالی است که پدر سمیه نیز در تحقیقات به بازپرس گفت: «مدتی میشد که از مادر سمیه جدا شده بودم. من و سمیه در خانه مادرم زندگی میکردیم. سمیه همیشه بهانه میگرفت و در خانه بند نمیشد. همیشه از من میخواست او را به پارک ببرم. من هم وقت نداشتم. از طرفی متوجه شدم که با دوستانش مواد میکشند. برای همین او را در خانه حبس کردم و اجازه ندادم از خانه بیرون برود تا این که یک روز مادرم نذری آش داشت. در خانه باز بود و همسایهها رفتوآمد میکردند. همان روز بود که سمیه از خانه بیرون رفت و دیگر بازنگشت.»
او ادامه داد: «بعد از ناپدیدشدن دخترم، دیگر زندگی برایم جهنم شد. همه جا به دنبالش گشتم. من کارمند یک مجتمع دانشگاهی هستم. از وقتی سمیه رفت از آن ها خواستم به من مرخصی بدهند، ولی موافقت نکردند. من هم مجبور بودم دنبال دخترم بروم. برای همین کارم را از دست دادم و بیکار شدم. هر روز و هر شب به جاهایی که ممکن بود برود سر زدم. به محله مولوی و هرندی رفتم. پاتوق تمام دختران فراری و بیخانمان را گشتم. به پاتوق معتادان هم سر زدم. اما هیچ ردی از دخترم نبود. دیگر همه آن ها مرا میشناختند چون هر شب به سراغشان میرفتم. حتی از من پول میگرفتند تا اگر دخترم را دیدند به من خبر بدهند، ولی فایدهای نداشت. گاهی اوقات هم به دروغ میگفتند دخترم را دیدهاند تا از من پول بگیرند. در این سالها زندگیام را وقف جستوجوی دخترم کردم. اما هرگز تصورش را هم نمیکردم که در خانهای حبس شده باشد.»
از طرف دیگر تیم جنایی هر روز زوایای جدیدی از این پرونده را پیدا میکند. در آخرین تحقیقات، ماموران تشخیص هویت و پزشکیقانونی اعلام کردند که یکی از انگشتان مقتول قابلیت برداشت اثر انگشت دارد.
بنابراین از این طریق می توان هویت جسد را شناسایی کرد و تحقیقات در این باره آغاز شده است. از طرفی دختر جوانی که به جرم سرقت بازداشت شده و در زندان به سر میبرد، ادعا کرده است که او هم مدتی در خانه سعید حبس شده بود. برای همین بازپرس دستور تحقیق از این دختر و رویارویی او با دختران حبسشده را صادر کرده است. در همین حال به گزارش ایسنا، لطفی رئیس پلیس آگاهی تهران با بیان این که متهم اصلی این پرونده از سوی روان پزشکان مورد بررسی قرار گرفته است، افزود: این اقدام با هدف بررسی مشکلات اعصاب و روان این متهم انجام شده است.