یک هفته بعد از آنکه تصویر صورت زخمی «گوهر عشقی» مادر ستار بهشتی (که در آبان سال 91 پس از انتشار مطالبی در وبلاگ خود به اتهام اقدام علیه امنیت ملی احضار شد اما در بازداشت درگذشت) در رسانهها و فضای مجازی پخش شد، صداوسیما در گزارشی با انتشار فیلمهای دوربینهای مداربستهای که گفتهشده زمان مضروبشدن گوهر عشقی را ثبتوضبط کردهاند، به آن واکنش نشان داد.
به گزارش شرق، گوهر عشقی روز پنجشنبه ۱۸ آذر با انتشار ویدئویی گفته بود درحالیکه به امامزاده محمدتقی در رباطکریم محل مزار فرزندش میرفته، سرنشینان یک موتورسیکلت به او حمله کرده و به روی محلی که میلگرد بود هل دادهاند. گوهر عشقی همچنین گفته بود که پس از این حمله از هوش رفته و در بیمارستان به هوش آمده است.
سه روز بعد، موسی غضنفرآبادی، رئیس کمیسیون قضائی از دستگاههای امنیتی گفت ممکن است امکان شناسایی موتورسواران ضارب وجود نداشته باشد اما دستگاههای امنیتی و انتظامی باید اقدامات لازم را انجام دهند.
صداوسیما اما روز پنجشنبه در یک گزارش ویدئویی چهاردقیقهای اظهارات گوهر عشقی را دروغ دانست و با پخش تصاویر یک دوربین مداربسته نشان داد که پیرزنی درحال عبور از کنار یک ساختمان نیمهساز یکباره به زمین میخورد و چندنفری هم به کمک او میآیند. در این گزارش اعلام میشود که گوهر عشقی نه به سمت قبر فرزند خود بلکه برای تزریق دز دوم واکسن کرونا میرفته است. او اما در اینستاگرام به گزارش صداوسیما واکنش نشان داد و گفت: «چرا از روز اول که این اتفاق افتاد، چنین فیلمی را منتشر نکردند؟». گوهر عشقی همچنین ادعای این گزارش درباره اینکه برای تزریق واکسن میرفته را دروغ خواند و گفت واکسن کرونا را تابستان زده بوده است.
به این گزارش و نوع روایت صداوسیما از ماجرا نقدهای زیاد دیگری نیز وارد شده است؛ از جمله اینکه چرا همزمان به سراغ خود گوهر عشقی نرفتهاند تا او نیز درباره آن روز و حتی روایت متفاوتی که از ماجرا دارد، توضیح دهد.
مهدی نصیری، در واکنش به گزارش تلویزیون نوشته: «صداوسیما و دیگر خبرگزاریهایی که میلیاردها بودجه برای خبررسانی و تنویر افکار عمومی دارند، موظف بودند در همان روز نخست پخش و چرخش این خبر در فضای مجازی، به تحقیق درباره صحت و سقم آن بپردازند و نه پس از گذشت چند روز».
عباس عبدی، فعال سیاسی نیز در واکنش به گزارش صداوسیما، در کانال تلگرامی خود نوشت: «داوری نهایی هم با مردم است. درهرحال فراموش نکنیم، حتی اگر منطبق بر واقع هم باشد، مرجع اعلامکننده دو مشکل جدی دارد. اول اینکه اگر در این گزارش ادعای آن خانم تأیید میشد، آیا اجازه و امکان انتشار گزارش را داشتند؟ دوم اینکه سابقه این رسانه بیطرفی را مخدوش و اعتبار هرگونه ادعایی را با سؤال مواجه میکند. آیا این رسانه هیچ گزارشی درباره وضعیت ستار بهشتی و ادعاهای مطرحشده در مرگ او را تولید و منتشر کرد؟».
او ادامه داد: «پرسش دیگر اینکه آیا امکان داشت که روزنامهنگاران مستقل در همان روز یا بعد یا حتی اکنون به محل بروند و در این مورد گزارش تهیه و منتشر کنند؟ خیلیها میپرسند که اگر ادعای شما درست است، پس چرا امکان تهیه خبر یا بازدید از فیلمهای ضبطشده در این رویداد و سایر موارد، برای روزنامهنگاران مستقل فراهم نیست؟ همین سوگیری برای نپذیرفتن هر ادعایی کافی است».
عبدی نوشت: «چرا گزارش صداوسیما قدرت اقناع ندارد؟ ولو اینکه درست باشد، مشکل در فقدان رسانه واقعی و معتبر است. بقیه مسائل فرعی است و تا این مشکل وجود دارد مرز میان راست و دروغ به همین شکل سیال و نامتعین خواهد بود».
درهرحال پس از این اتفاق، ما شاهد دو روایت کاملا متفاوت هستیم. یکی از سوی فردی که آسیب دیده و دیگری صداوسیما. در هر دو روایت نیز ابهاماتی وجود دارد که نیاز است برای آنها اسناد و مدارک بیشتری ارائه شود و حقیقتیابی صورت بگیرد.
بر این اساس، محمدعلی ابطحی در توییتی نوشت: «در تلویزیون میگویند که مادر ستار بهشتی، سرش گیج خورده و به زمین افتاده. از همه لحظاتش هم فیلم پخش کرده و میگوید موتورسواری نبوده. من نمیدانم گزارش تلویزیون درست است یا نه. گفتم بگم این را که اگر گزارش تلویزیون درست باشد، مدیون نشیم». عطاءالله مهاجرانی نیز توییتی نوشت: «به نظر من این رویکرد جدید سازمان صداوسیما بسیار هوشمندانه است. حالا نوبت بیبیسی و دیگران است که از ماجراسازیشان دفاع کنند. این رویکرد خبرگزاری صداوسیما، حرفهای و مؤثر است». حال باید دید در چند روز آینده صداوسیما چگونه از گزارش خود دفاع میکند.