روزنامه اینترنتی فراز در رابطه با افزایش توجه مردم به تاناکورا و استوک فروشی، گفت و گویی داشته است با سید یعقوب موسوی، جامعه شناس و استاد دانشگاه الزهرا.
لباسهای دست دوم فلهای که به کشور وارد میشوند و مشهورند به لباسهای تاناکورایی مدتی است با گرانشدن پوشاک دست اول و فلاکت اقتصادی مردم، بازارگرمی یافتهاند. همچنان که در مورد کالاهای دیگر، دست دوم فروشی رایج است، در مورد لباسهای دست دوم نیز همین مسئله رواج یافته. در مورد منبع و منشاء این لباسها و اینکه از کجا و کدام کشورها و چگونه وارد بازارهای ما میشوند، حدس و گمانهای زیادی وجود دارد.
برخی از توزیعکنندگان برای اطمینان دادن به مشتریان خود، ادعا میکنند این لباسها را از خیریههای اروپایی دریافت میکنند؛ بنا به ادعای آنان آژانسهای خیریه اروپایی این لباسها را بهصورت بستههای ۱۰۰ کیلویی با قیمت ۸۰۰ هزار تا یک میلیون تومان به کشورهای جهان سوم میفروشند. این لباسها از هرکجا و به هرنحوی که وارد کشور میشوند، مشتریهای خاصی دارند؛ آنهم در روزگاری که قیمت هر لباس تازه و دست اول چندین برابر قیمت این لباسهاست.
سید یعقوب موسوی، جامعه شناس:
یکی از مسائلی که مدتی است در جامعه ما رواج بسیاری یافته، دست دوم و استوک خری است؛ به ویژه در بخش لباس و کفش، نگاه شما به این مسئله چگونه است؟
استوک خریدن و دست دوم فروشی، در اغلب کشورهای دنیا، حتی اروپا رواج دارد. برخی از ثروتمندان حتی حاضرند لباس و یا وسائل دست دوم یک سلبریتی را با قیمت گران خریده، استفاده کرده و پُزش را بدهند؛ پس این مسئله، یک پدیده اقتصادی جدید نیست؛ بلکه ادامه اقتصاد تجاری و خرید و فروش به شکل مدرن و امروزی است. حتی میتوان گفت این روش، نوعی بازسازی نظام دستفروشی است به شکل آبرومندانه. حدود ۵۰ درصد فروشندگانی هم که فروشگاه و یا برندی دارند، اجناس خارج از رده و استوک عرضه میکنند. اما البته این ماجرا در کشور ما، داستان دیگری دارد؛ هر چه معضلات اقتصادی مردم افزایش مییابد، بازار دست دوم فروشی رونق بیشتری پیدا میکند.
با توجه به گرانی کالاها در همه زمینهها، لباس و کفش هم از این قاعده مستثنا نیستند. بسیاری از تولیدکنندههای داخلی فروش ندارند؛ چرا مردم سراغ جنس مستهلک میروند؟
بخش مهم مطلب بحث فشار اقتصادی است که به طبقات کم درآمد وارد میشود، اینان ناچارند سراغ جنس ارزان قیمت و مستهلک بروند. این نوع خرید و فروشها بیشتر در بخشهای مرکزی و حاشیهای و شهرستانها و مناطق محروم بیشتر به چشم میخورد که نشانه فلاکت رو به گسترش اقتصادی است. ارزش پول ملی ما روز به روز رو درحال کاهش و فاصله طبقاتی در حال افزایش است؛ این مسئله زنگ خطر و اضمحلال و مرگ اقتصادی است که تمامی مناسبات اقتصادی اجتماعی مردم را به هم زده و به همه سطوح رخنه کرده؛ و حتی اعتقادات و پایبندیهای اجتماعی را تحت شعاع خود قرار داده است؛ کشور ما در یک شرایط بحرانی خاص قرار دارد، که نمیتوان از آن چشم پوشید.
تاناکورا یا استوکپوشی نشان میدهد که علاوه بر معضلات واضح اقتصادی که با آن مواجهیم، در زیر پوست جامعه ما، هم اتفاقات دردناکی در حال وقوع است؛ اینکه مردم ما، که منابع گوناگون برای صادرات دارند و تنها با اتکا به فروش نفت، زمانی، ثروتمندترین کشور منطقه بودند، اکنون باید لباسهای دست دومی را بپوشند که از شیلی یا بنگلادش وارد کشور میشود و با این وضعیت کرونایی، ممکن است برای آنان مشکلاتی از نظر سلامتی هم به وجود آورد.