hamburger menu
search

redvid esle

redvid esle

رویداد ایران > خبرها > حسرت به دلمان ماند

حسرت به دلمان ماند

 نامش «مژده» است؛ دختری که شنبه شب همراه با نزدیک به ١٠٠ نفر دیگر، از ورود به استادیوم ‏آزادی برای تماشای بازی ایران – کاشیمای ژاپن جاماند و فیلم اعتراضش نسبت به برخورد ماموران و ‏بازماندنش از تماشای بازی، در فضای مجازی دست به دست شد. او در این ویدیو با چشمانی خیس از اشک ‏و بغضی در گلو، از رفتاری که با او و زنان دیگر شد، گلایه کرد. آرزوی او مانند هزاران دختر ایرانی دیگر ‏ورود به ورزشگاه و تماشای از نزدیک فوتبال بود و حالا یک روز پس از ماجرای شنبه شب، به «شهروند» می‌‏گوید:  « باز هم حسرتش به دلم ماند.» مژده، دو هفته پیش وقتی استوری صفحه کانون هواداران پرسپولیس ‏را در اینستاگرام دید، هیجان زده شد. در استوری شماره‌ای منتشر شده بود که زنان علاقه‌مند به تماشای ‏بازی ایران – کاشیما می‌توانستند با آن تماس بگیرند، کد ملی بدهند و منتظر بمانند تا در صورت گرفتن ‏مجوز از وزارت ورزش و جوانان، بازی را در استادیوم ببینند. «مژده» هم مثل چند صد نفر دیگر، کد ملی‌اش ‏را داده بود و ساعت ١٢ ظهر روز شنبه، یعنی بیشتر از ٦ ساعت زودتر از آغاز بازی، پشت درهای استادیوم ‏بود. کانون هواداران پرسپولیس اعلام کرده بود که برای ورود زنان به استادیوم، مجوز گرفته و همین، زنان ‏پشت درهای آزادی را به وجد آورد. ماجرا اما آن طور که مژده و صدها نفر دیگر تصور کرده بودند، رقم نخورد. ‏بازی شروع شد و آنها اجازه ورود به استادیوم را نگرفتند. او جزییات اتفاقات آن شب را با «شهروند» بازگو ‏کرد.‏
  شنبه شب چه اتفاقی برای شما افتاد؟
ما از دو هفته قبلش برنامه‌ریزی کرده بودیم، با شماره‌ای که کانون هواداران پرسپولیس اعلام کرده بود، ‏تماس گرفتیم، کد ملی دادیم و بعد از این‌که گفتند مجوز گرفته‌اند، خیلی زودتر از شروع بازی به استادیوم ‏رفتیم. اول به ما گفتند باید برویم دم هتل المپیک. گفتند ورودی زنان از آنجاست. ما هم همان جا ایستادیم تا ‏در را برایمان باز کنند، یکسری هم قبل از ما آمده و رفته بودند داخل محوطه. ساعت ٣ظهر بود که درِ هتل ‏المپیک را برایمان باز کردند و ما وارد محوطه هتل شدیم.‏
  حدودا چند نفر بودید؟‏
‏١٢٠ نفر از طریق کانون هواداران پرسپولیس بودیم. ٨٠، ٧٠نفری هم بودند که خودشان آمده بودند و کد ‏ملی نداده بودند. آنها هم با ما بودند. اسامی و کد ملی‌های ما ثبت شده بود و از ما بلیت نمی‌خواستند چون ‏اساسا نمی‌توانستیم از سایت بلیت بخریم. کانون هواداران به ما مقنعه‌های قرمز داده بود تا پرسپولیسی ‏بودنمان مشخص شود. ‏
  تا چه ساعتی در محوطه ماندید؟‏
نزدیک‌های بازی بود، اما از ساعت سه تا همان موقع، مدام آدم‌هایی که نمی‌دانیم چه کسی بودند، می‌رفتند ‏و می‌آمدند و می‌گفتند درحال پیگیری هستند، حتی یک خانمی که به ما گفتند از حراست وزارتخانه ‏ورزش و جوانان است، مرتب به ما می‌گفت به شما قول نمی‌دهم بتوانید وارد شوید.‏
  پلیس اطرافتان نبود؟‏
ما که آن‌جا بودیم یک ون پر از پلیس زن آمد، چند موتوری با گارد ویژه هم آمدند، اما ‏کاری به ما نداشتند. چند بار به ما گفتند به صف بایستید تا بروید داخل، اما باز هم خبری نشد. دیگر گریه‌‏مان گرفته بود، به آنها می‌گفتیم اگر قرار نیست برویم داخل، به ما بگویند تا ما برویم از جای دیگری بازی را ‏تماشا کنیم. اما باز هم جواب درستی به ما نمی‌دادند. ‏
  این روند تا کِی ادامه داشت؟
بازی تازه شروع شده بود که به ما گفتند مجوز ورود به استادیوم را گرفته‌اند. دو اتوبوس وی‌آی پی که از ‏قبل در محوطه بودند، نزدیک شدند. ما کلا نزدیک به ٢٠٠ نفر بودیم، حدود ١٠٠ نفر سوار اتوبوس شدند و ‏به سمت استادیوم رفتند. یک خانمی که گفتند معاون وزیر ورزش و جوانان است هم آمد و از وقتی او آمد ‏شرایط بهتر شد. ‏
  آن ١٠٠ نفر وارد استادیوم شدند؟
بله. اما آنها را خیلی اذیت کرده بودند، بازرسی بدنی‌شان کرده بودند تا نکند چیزی همراهشان باشد و به سمت ‏زمین پرت کنند. اما آخر زنانی که این همه مدت به عشق تماشای بازی آمده بودند چه خطری می‌توانستند ‏داشته باشند؟ آنها که وارد شدند، اتوبوس‌ها برگشتند تا ما را هم سوار کنند. ما سوار شدیم، در ٢٠ قدمی ‏ورزشگاه بودیم که پلیس جلوی اتوبوسمان را گرفت و داخل اتوبوس حبسمان کردند. در را هم باز نمی‌کردند ‏تا ما از پشت میله‌ها بازی را تماشا کنیم.‏
  تا کِی داخل اتوبوس حبس بودید؟
از دقیقه ١٥ تا نیمه بازی. به آنها می‌گفتیم حداقل ما را ببرید اسکور برد از آن‌جا بازی را ببینیم، اما کسی به ‏ما توجه نمی‌کرد، طیبه سیاوشی، عضو فراکسیون زنان مجلس بعد از بازی گفته بود که تنها ٢٠ زن از ‏تماشای بازی جامانده بودند، اما من خودم جزو ١٠٠ نفری بودم که به داخل استادیوم راهمان ندادند. اتوبوس‌های قبلی  وارد شده بود و ما مانده بودیم. درنهایت هم هر دو اتوبوسی که ما ١٠٠ نفر داخلش بودیم، دور ‏زد  به سمت در خروجی و ما را از محوطه ورزشگاه خارج کردند، بالای ٥٠ مامور دور اتوبوسمان ‏حلقه زد تا از در بیرون برویم. ما را در محوطه ورزشگاه که فضای ترسناکی در شب است رها کردند. خیلی ‏حالمان بد شده بود، من گریه می‌کردم و جیغ می‌زدم. همان موقع بود که از من فیلم گرفتند. خیلی ‏عصبانی شده بودیم، نه بازی را در استادیوم دیده بودیم نه جای دیگر. بعدش هم در چنین فضایی ما را رها ‏کرده بودند. واقعا در استادیوم می‌ماندیم بهتر بود یا در خیابان؟ ‏
  واکنش سایر زنان چه بود؟‏
خیلی ناراحت شده بودند، دختران زیادی از شهرهای دیگر آمده بودند، یکی از آنها از پدرش پول قرض گرفته و از بوشهر به تهران آمده  بود تا بازی را در استادیوم ببیند. خیلی با رفتارشان ما را تحقیر کردند. من خودم ‏خبرنگار هستم، می‌توانستم با‌ آی دی کارتم بروم داخل اما می‌خواستم از حق خودم استفاده کنم.‏
‏*زنانی که داخل بودند بیشتر جزو کدام گروه بودند؟‏
بیشترشان با ‌آی دی کارت یا با مجوز فدراسیون و وزارتخانه ورزش و جوانان داخل شده بودند. به ما می‌گفتند ‏جا نداریم، اما دوستانم که داخل استادیوم بودند می‌گفتند خیلی از صندلی‌های جایگاه خالی است. نمی‌‏خواستند زنان زیادی وارد ورزشگاه شوند. از اول به ما می‌گفتند که نمی‌توانید بروید داخل تا ما فکر دیگری ‏می‌کردیم.‏
  از مسئولان کسی را ندیدید که پیگیر وضع باشد؟
از خود وزارت ورزش و جوانان نه. اما موسوی نماینده مجلس و فاطمه قاسمی، پیگیری‌هایی کردند، ‏با من هم تماس گرفتند و گفتند که شما شیشه شکسته بودید و با ماموران درگیر شده بودید، به همین دلیل ‏راهتان ندادند، اما ما چطور می‌توانستیم شیشه دو جداره اتوبوس را بشکنیم؟ با آن همه مامور چطور می‌‏توانستیم درگیر شویم؟
  قبل از این هیچ وقت تجربه ورود به ورزشگاه را نداشتید؟‏
نه هیچ وقت. خیلی دلم می‌خواست بازی را از نزدیک ببینم. ‏

امتیاز: 0 (از 0 رأی )
برچسب ها
نظرشما
کد را وارد کنید: *
عکس خوانده نمی‌شود
نظرهای دیگران
نظری وجود ندارد. شما اولین نفری باشید که نظر می دهد