hamburger menu
search

redvid esle

redvid esle

رویداد ایران > رویداد > اجتماعی > بیم و امیدهای بنزینی

بیم و امیدهای بنزینی

بنزین یکی از مهم‌ترین کالاهای اساسی محسوب می‌شود که هر سال زمزمه گران شدن یا نشدن آن در فصل بودجه‌نویسی به گوش می‌رسد؛
نکته‌ای که در روزهای گذشته هم به صدر اخبار آمده است و گمانه‌زنی درباره‌اش در کوچه و بازار و جمع‌های خانوادگی بسیار شنیده می‌شود، آن‌هم همزمان با اظهارنظر اسحاق جهانگیری که هفته گذشته اعلام کرد دولت برنامه‌ای برای افزایش قیمت بنزین در سال آینده ندارد؛ «افزایش نرخ بنزین در شرایط فعلی شدنی نیست.» اما در این بین بسیاری از کارشناسان هستند که معتقدند دولت به ده‌ها دلیل ازجمله جلوگیری از قاچاق سوخت، کاهش مصرف، کنترل آلودگی هوا، حفظ ذخایر مالی کشور و... چاره‌ای جز افزایش قیمت بنزین ندارد و این موضوع اگرچه ممکن است هزینه‌های اجتماعی به همراه داشته باشد ولی جراحی اقتصادی مهمی است. همزمان با اینکه افزایش قیمت بنزین و حامل‌های سوخت در کشمکش کارشناسان و مسئولان قرار گرفته، همشهری در گفت‌وگو با تعدادی از شهروندان نظرات آنها را درباره افزایش قیمت بنزین و اقداماتی که باید برای کاهش مصرف سوخت در کشور صورت گیرد، جویا شده است.
داستان کیفیت
جهانبخش علوی در جایگاه شماره2 بنزین در صف انتظار برای زدن بنزین ایستاده، او با اشاره به اینکه گران شدن بنزین بارها و بارها اتفاق افتاده و مردم بعد از مدتی به این گرانی‌ها عادت می‌کنند، می‌گوید: اگر شایعه گران شدن بنزین واقعیت داشته باشد هم، ما مردم معمولی کاری از دستمان برنمی‌آید. مگر وقتی دلار گران شد و روی بقیه اجناس اثر گذاشت توانستیم کاری کنیم؟ جز اینکه سفره زندگی‌مان به اجبار کوچک‌تر شد و از خیلی چیزها مجبور شدیم بزنیم. حالا هم اگر بنزین گران شود کاری از دستمان برنمی‌آید و مجبوریم با گرانی‌اش بسازیم و دم نزنیم؛ البته این موضوع حتما نارضایتی‌هایی در بین مردم ایجاد خواهد کرد. او ادامه داد: کاش وقتی قرار است بنزین را گران کنند حداقل کیفیت آن را بالا ببرند نه اینکه با همین کیفیت پایین بنزین را گران کنند، اینطور گران کردن بنزین هیچ فایده‌ای حتی برای کاهش آلودگی هوا هم ندارد. دولت اگر می‌خواهد بنزین را گران کند حداقل باید خدمات مناسب برای حمل‌ونقل به مردم بدهد نه اینکه هم در مترو و اتوبوس مردم له شوند و هم بنزین گران بزنند.
کشش گران شدن بنزین را نداریم
سودابه عظیمی، زن خانه‌دار که سوار اتوبوس بی‌آرتی مسیر راه‌آهن-تجریش شده است هم در پاسخ به این سؤال که آیا موافق افزایش قیمت بنزین است، می‌گوید: «در سال‌های گذشته هرزمان که بنزین گران شده خودبه‌خود همه‌‌چیز با ربط به بنزین و بی‌ربط به آن هم گران شده است؛ از کرایه‌ها گرفته تا قیمت گوشت و... کسی هم نیست بگوید که مثلا مگه گوسفند بنزین می‌خورد که گوشتش گران می‌شود؛ ولی خب این یک واقعیت در جامعه ماست که با افزایش قیمت بنزین همه‌‌چیز گران می‌شود.» او در ادامه با اشاره به گرانی ماه‌های گذشته کالاها گفت: «گران شدن بنزین برای همسر من که بعدازظهرها در اسنپ کار می‌کند تا بتواند خرج زندگی‌مان را دربیاورد مشکلات زیادی را ایجاد می‌کند؛ واقعا زندگی ما طبقه متوسط در ماه‌های گذشته رفته زیر خط فقر و بنزین گران بشود، همه‌‌چیز برای ما سخت‌تر می‌شود؛ مگر اینکه دولت یک جوری از قشر ضعیف حمایت کند، مثلا یارانه‌شان را افزایش دهد.»
کیفیت بالا همراه با گران شدن بنزین
فاطمه سعیدی هم که در صف بی‌آرتی ایستگاه سه‌راه جمهوری ایستاده و دانش‌آموخته دانشگاه جغرافیا از تربیت مدرس است، درخصوص موضوع گران شدن بنزین می‌گوید: «ما که ماشین نداریم و از اتوبوس و مترو استفاده می‌کنیم. الان هم دولت هرچه یارانه بنزین می‌دهد و سوخت را ارزان می‌فروشد به ما که چیزی نمی‌رسد به‌جز آلودگی هوا، پس بهتر است بنزین را گران کنند که حداقل ماشین‌های تک‌سرنشین کمتر شوند. البته باید استاندارد کیفیت بنزین و خودروها هم بالا برود. در سال‌های گذشته بارها در رادیو و تلویزیون و رسانه‌ها به کیفیت بنزین در ایران اشاره شده ولی هنوز این چالش حل نشده است و مشخص نیست دولت چرا کاری انجام نمی‌دهد! فکر می‌کنم گران‌شدن بنزین اگر با کیفیت بالای آن همراه باشد، چندان هم بد نیست، حداقل می‌توانیم امیدوار باشیم با گران شدن بنزین کیفیت بالاتر برود و آلاینده‌های کمتری وارد هوا شود. الان فصل سرما در پیش است و از همین حالا نگران وارونگی و آلودگی هوا و بیماری‌های ناشی از آن هستم.» او البته می‌گوید: «اگر قرار باشد بنزین با همین کیفیت پایین گران شود، آن وقت دود این گران‌شدن فقط به چشم مردم عادی می‌رود و عملا جز گرانی هیچ ارمغانی برای شهر و مردم نخواهد داشت.»
چرخ را از نو اختراع نکنیم
محمد ابراهیم سلمانی نیز می‌گوید: اینکه یک‌بار کارت سوخت توزیع می‌کنند ‌و یک‌بار کارت سوخت را از رده خارج و دوباره به فکر راه‌اندازی کارت سوخت می‌افتند، هیچ نشانه‌ای جز سردرگمی مسئولان و نداشتن برنامه مشخص برای توزیع سوخت ندارد. مسئولان ما به‌جای اینکه یک اقدام مناسب را ادامه دهند دائم دست به آزمون و خطا می‌زنند و هر دولتی تلاش می‌کند از اول خودش چرخ را اختراع کند، درحالی‌که با صرف این همه هزینه می‌توان مشکلات دیگری را حل کرد.
سلمانی که کارمند است، ادامه می‌دهد: البته من نه مدافع کارت سوختم و نه مخالف آن ولی می‌گویم باید رویه واحدی را در امور مختلف کشور در پیش بگیریم؛ نمی‌شود کاری شروع شود و وقتی کم‌کم در جامعه جا می‌افتد، به‌کل کنار گذاشته شود. اگر قرار است فکر شود باید قبل از ماجرا باشد. مثلا الان مردم دوباره به نبودن کارت سوخت عادت کرده‌اند و نمی‌شود از اول آن هم با هزینه‌های بالا برای کشور کارت سوخت را برگرداند؛ این موضوع فقط می‌تواند نشان‌دهنده تشتت آرا در کشور باشد.
شایعه واقعی می‌شود
اما عباس زمانی که منتظر رسیدن اتوبوس زیر پل پارک وی است، درباره مبارزه با قاچاق سوخت نظر دیگری دارد، او می‌گوید: هر وقت شایعه‌ای به گوش‌مان می‌رسد باید منتظر واقعی شدن آن باشیم، افزایش قاچاق سوخت بهانه‌ای برای گران کردن بنزین است. مگر آقای جهانگیری و روحانی و دیگران قبلا متوجه قاچاق سوخت نشده بودند که این روزها بارها درباره آن حرف می‌زنند؟ سال‌هاست در برخی استان‌ها همین‌ آش و همین کاسه وجود دارد و چه شده که تازه به فکر افتاده‌اند؟ اگر با راه‌اندازی کارت سوخت مقدار قاچاق کم شده بود، پس چرا دوباره کارت را حذف کردند؟ زمانی که کارمند وزارت جهادکشاورزی است ادامه می‌دهد: وقتی معاون اول رئیس جمهور که یکی از مردان اصلی اقتصادی دولت است می‌گوید توانایی عوض‌کردن منشی دفترش را ندارد، چطور می‌خواهد جلوی قاچاق سوخت را بگیرد؟
درآمدمان نصف شده
رضا دریانی صاحب یک سوپر مارکت در خیابان فلسطین هم درباره افزایش قیمت بنزین می‌گوید: از چند‌ماه گذشته همه کالا‌ها بعد از گران شدن دلار، گران شده، حالا اگر قرار باشد که بنزین را هم گران کنند که دیگر کسی نمی‌تواند از خانه‌اش هم بیرون بیاید؛ الان مشتری‌های ما که قبلا کلی خرید می‌کردند به‌صورت جزئی خرید می‌کنند و درآمدمان نصف شده است وای به حال آن زمان که بنزین هم گران شود.

دریانی می‌گوید: بود و نبود کارت سوخت فرقی به حال ما که ماشین داریم نمی‌کند. آن موقع هم که کارت سوخت بود وقتی سهمیه‌مان تمام می‌شد با کارت سوخت آزاد می‌زدیم، الان هم همانطور، اگر می‌خواهند جلوی قاچاق را بگیرند، باید با سرچشمه ماجرا و افرادی که سازماندهی شده این کار را می‌کنند، برخورد شود.

سعید دهقانی راننده آژانسی در خیابان گلشن است. او بعد از اینکه صاحب کارش عذر او را به‌علت شرایط نامساعد اقتصادی خواسته، حالا روی پرایدش کار می‌کند تا خرج زندگی‌اش را در آورد. او می‌گوید: اگر بنزین را گران کنند روی زندگی طبقه متوسط رو به پایین تأثیر می‌گذارد و گرنه آنها که سرمایه‌دار هستند که با این بادها تکان نمی‌خورند. وقتی هم ارز گران شد سرمایه آنها بیشتر شد و ما فقیر‌تر شدیم.
جلوی قاچاق را بگیرند
محمد شکوری دانش‌آموخته فلسفه اسلامی و مدیر داخلی یک شرکت ترابری است که کار ترانزیت کالا را انجام می‌دهد. او در پاسخ به اینکه برای کاهش قاچاق سوخت دولت باید چه کاری انجام دهد، می‌گوید: مسئله قاچاق بنزین موضوعی نیست که نتوان آن را کنترل کرد، البته که در تمام کشورها مسئله قاچاق وجود دارد اما تمام دولت‌ها فکری اساسی برای کنترل آن می‌کنند. متأسفانه در کشور ما میزان قاچاق در موارد مختلف از بنزین گرفته تا مواد غذایی و لوازم برقی خانگی و... اینقدر زیاد است که بعضی وقت‌ها آدم گمان می‌کند نکند هیچ اقدامی در این زمینه انجام نمی‌شود.
شکوری می‌گوید: اینکه گفته می‌شود قاچاقچی‌ها با استفاده از قاطر و اسب و... بنزین را به کشورهای همسایه قاچاق می‌کنند و یا باک اضافی در خودروها دارند و بنزین را به آن طرف مرز منتقل می‌کنند شاید صحت داشته باشد اما میزان بنزینی که با این روش قاچاق می‌شود اینقدر نیست که رقم قابل توجهی باشد. باید به‌دنبال قاچاقچی‌های اصلی بود که حجم بالای بنزین را قاچاق می‌کنند، نه خرده‌پایی که روی هر اسب یا قاطرش چندین لیتر بنزین را از مرز عبور می‌دهد. او درباره اینکه کارت سوخت می‌تواند چاره‌ساز باشد هم می‌گوید: کارت سوخت فقط یک مسکن برای کاهش التهاب جامعه است وگرنه در گذشته هم نتوانست چاره‌ساز باشد.
مکث
مبارزه با قاچاق و توجه به مرزها
محمد مرد جوان دیگری هم که می‌گوید دانشجوی دانشگاه تهران در رشته علوم سیاسی است، درباره افزایش قیمت بنزین و مبارزه با قاچاق آن پیشنهادهایی دارد. او می‌گوید: «مردم ایران در طول سال‌ها و دهه‌های گذشته به انواع یارانه‌ها عادت کرده‌اند و همین باعث‌شده صرفه‌جویی خیلی چیزها به‌خصوص انرژی در کشورمان معنی نداشته باشد. خیلی از مردم ایران همیشه تا حرف می‌زنند از اتفاق‌هایی که در کشورهای دیگر می‌افتد می‌گویند ولی هیچ‌کس به واقعی بودن قیمت سوخت و انرژی در کشورهای دیگر اشاره نمی‌کند؛ البته میزان حقوق و دستمزد در کشورهای دیگر خیلی بیشتر از ایران است و این یک حقیقت است ولی نمی‌توان میلیاردها تومان یارانه دولتی که به سوخت و... در کشور داده می‌شود را هم کتمان کرد.» او در ادامه می‌گوید: «برای جلوگیری از افزایش مصرف سوخت، کاهش آلودگی هوا و توجه به ثروت ملی که هر روز دارد دود می‌شود باید قیمت افزایش پیدا کند ولی نکته مهم این است که دولت باید اقداماتی انجام دهد که جلوی اثرات منفی و تورم‌زای آن هم گرفته شود. همچنین مردم حق دارند که از خدمات حمل‌ونقل مناسب برخوردار باشند. اگر این اتفاق بیفتد و فرهنگسازی‌ شود، خیلی از افرادی که الان از خودروی شخصی استفاده می‌کنند مثل خیلی از کشورها از حمل‌ونقل عمومی استفاده خواهند کرد.» او همچنین در پاسخ به این سؤال که با افزایش قاچاق سوخت چه باید کرد، می‌گوید: «ما در علوم سیاسی یکی از موضوعات مهمی که در کشورداری مطالعه می‌کنیم اهمیت نقاط مرزی است. وقتی مرزنشینان ما در محرومیت زندگی می‌کنند و از طرف دیگر قیمت بنزین و گازوئیل در کشورهای همسایه بسیار گران‌تر از قیمت داخل است، طبیعی است که هر روز با افزایش قاچاق روبه‌رو باشیم، دولت باید به مناطق مرزی نگاه وی‍ژه‌ای داشته باشد.» 
امتیاز: 0 (از 0 رأی )
نظرشما
کد را وارد کنید: *
عکس خوانده نمی‌شود
نظرهای دیگران
نظری وجود ندارد. شما اولین نفری باشید که نظر می دهد