hamburger menu
search

redvid esle

redvid esle

رویداد ایران > رویداد > فرهنگی > باستان‌شناسی ایران در اغماء

باستان‌شناسی ایران در اغماء

روز جهانی باستان‌شناسی درحالی سپری شد که باستان‌شناس‌ها از حال ناخوش باستان‌شناسی ایران خبر دادند
روز جهانی باستان‌شناسی در ایران در غیبت باستان‌شناسان مشهوری همچون عباس علیزاده و یوسف مجیدزاده که تخت‌جمشید و شوش و جیرفت و هفت‌تپه و چغازنبیل را به خوبی می‌شناختند و برای همیشه ایران را ترک کرده‌اند، تنها به چند پیام تبریک در فضای مجازی خلاصه شد. دیگر نه از میرعابدین کابلی باستان‌شناس شناخته‌شده خبری بود و نه از مهدی رهبر به پاس چند دهه‌ تلاش در باستان‌شناسی ایران تقدیر شد. از سید منصور سید سجادی(کاوشگر شهر سوخته) و اسماعیل یغمایی باستان‌شناسان پیشکسوت که کلنگ‌ خود را به کاوش محوطه‌های ارزشمند ایران بر زمین زدند هم خبری نبود. روز جهانی باستان‌شناسی در ایران بدون هیچ برنامه‌ای، بدون هیچ خبر و تجلیلی به پایان رسید؛ اما وضعیت باستان‌شناسی ایران چگونه است و باستان‌شناسان ایرانی در مسیر ورق‌زدن برگ‌های تاریخ ایران با چه مشکلاتی دست به گریبان هستند؟ سازمان‌های مرتبط با باستان‌شناسی چگونه باید موانع پیش روی فعالیت باستان‌شناس‌های ایرانی را بردارند تا تاریخ و هویت این سرزمین بیش از گذشته هویدا شود؟
دنباله‌رو بولدوزرها شده‌ایم
مهدی رهبر  که به باستان‌شناس کلنگ طلایی ایران مشهور است و بسیاری از نظریات باستان‌شناسان غربی ازجمله هرتسفلد را پیرامون آثار باستانی ایران مردود کرد، یکی از همان باستان‌شناس‌هایی است که  سال‌هاست بخشی از شهر نهاوند را در جست‌وجوی معبد لائودیسه از نشانه‌های باستانی یونانیان در ایران که آنتونیوخوس پادشاه سلوکی آن‌را برای خواهر خود لائودیسه برپا کرده بود، کاوش می‌کند.
دکتر مهدی رهبر اما آرامگاه زیرزمینی الیمایی‌ها را در شوشتر هم کاوش کرد اما کاوش‌هایش ناتمام ماند. نظریه معبد خورهه هرتسفلد ‌را با کاوش‌هایش و رسیدن به این موضوع که این محوطه یک خانه اربابی بود نه یک معبد، رد کرد. آتشکده ساسانی بندیان درگز را کشف کرد که شرح نبرد بهرام گور با سپاه 250هزار نفری پادشاه هپتالی‌ها -که برای هجوم به ایران پشت مرزها انتظار کشیدند و بهرام، شبانه آنها را شکست داد- بر گچبری‌های ساسانی‌اش حک شده است. رهبر، با کاوش نخستین برج خاموشی توانست اثبات کند که زرتشتی‌ها مردگان خود را بر بالای دخمه‌ها نمی‌گذاشتند تا خوراک لاشخورها شوند. او قبرهای باستانی شغاب بوشهر، متعلق به پایان اشکانی و آغاز ساسانی را هم کاوش کرد تا مشخص شود ایرانیان آن‌زمان برای آنکه مزارع تبدیل به گورستان نشود، از یک قبر بارها استفاده می‌کردند.
حالا مهدی رهبر از وضعیت باستان‌شناسی در ایران می‌گوید؛ «‌محوطه و بناهای باستانی و بافت‌های تاریخی زیادی داریم که هنوز هم تعداد زیادی از آنها شناسایی نشده‌اند، سازمان میراث فرهنگی هم سازوکارحفاظت از آثار موجود را ندارد. یک دلیل این است که نتوانسته اعتبار لازم را جذب کند. ‌به محوطه‌های باستانی یونان نگاه کنید، آنها چنان ‌اهمیتی برایشان قائلندکه چشم تمام وزارتخانه‌ها به میراث‌فرهنگی‌شان دوخته است.اما در ایران کمترین اعتبار را به میراث فرهنگی اختصاص می‌دهند. اعتبار هم که نباشد، باید دست روی دست گذاشت وتماشاگر بود.» او  معتقد است که نباید تنها بر کاوش باستان‌شناسی تمرکز کرد که حفاظت از آثار مهم‌تر است. رهبر می‌گوید: «‌با توجه به تکنولوژی‌های جدید وارد شده به علم باستان‌شناسی دیگر نباید تمام توجه را بر کاوش محوطه تاریخی متمرکز کرد.» او وضعیت حفاظت ازآثار فرهنگی را با وجود مضیقه‌های موجود در یگان حفاظت میراث‌فرهنگی کشور ناکافی می‌داند و می‌گوید:«مهم‌تر این است که سیاسیون، استاندارها، فرماندارها و شهردارها اصلا شناختی از آثار تاریخی ندارند. انگیزه‌ای هم برای مراقبت از آثار ندارند.»
رهبر، اصطلاح دنباله‌روی از بولدوزرها را در وصف وضعیت حفاظت از آثار تاریخی مطرح می‌کند. می‌گوید: پس از تخریب محوطه‌های تاریخی توسط بولدوزرها ‌اعتبار اندکی برای کاوش‌های نیمه‌کاره نجات‌بخشی می‌دهند و بعد هم همه‌‌چیز رها می‌شود. به گفته این باستان‌شناس پیشکسوت، تعداد زیادی از فارغ‌التحصیلان دانشگاهی در رشته باستان‌شناسی وجود دارند که نیاز به راهنمایی باستان‌شناس‌های قدیمی  دارند و مدیریت درست می‌تواند نتایج خوب داشته باشد.‌

محوطه‌هایی که ثبت‌نشده غارت شدند
محسن جاوری نیز از باستان‌شناسان دوره اسلامی است. او 17سال در پژوهشکده باستان‌شناسی ایران فعالیت کرد و عضویت هیأت علمی پژوهشگاه میراث فرهنگی را دارد. 2 فصل باستان‌شناسی را در محوطه دوره اسلامی قلهات در کشور عمان کاوش کرده است. 3 فصل در محوطه باستانی اسفرک جوشقان کاشان بود، یک فصل هم در تپه سیلک کاوش‌های باستان‌شناسی را سرپرستی کرد. یک فصل باستان‌شناسی در حفاری‌های چهارباغ اصفهان و سی‌وسه‌پل حضور داشت، یک فصل به کوه ارنان یزد رفت و 2 فصل غارهای قلعه‌بزی اصفهان را کاوش کرد. 3فصل باستان‌شناسی هم در محوطه باستانی ویگل در آران و بیدگل گذراند و کاوش چند محوطه باستانی متعلق به دوران پیش از تاریخ و تاریخی را نیز عهده‌دار بود.
او به همشهری می‌گوید: «حدود 31سال پیش ‌تنها دانشگاه تهران رشته باستان شناسی داشت، حالا دانشگاه‌های زیادی هستند که باستان‌شناس تربیت می‌کنند. اما موانع و مشکلاتی برای باستان‌شناس‌ها ایجاد شده است. مثل فقدان اعتبار برای کار باستان‌شناسی.» جاوری می‌گوید: «ایران بهشت باستان‌شناسی است. بیش از 700تپه، محوطه و غارباستانی از دوره پارینه‌سنگی میانی تا دوره معاصر وجود دارد‌که هنوز شناسایی محوطه‌های باستانی تکمیل نشده است.»
جاوری یکی از مشکلات اصلی باستان‌شناسی ایران را تکمیل‌نشدن نقشه باستان‌شناسی کشور می‌داند که براساس آن می‌توان مشخص کرد محوطه‌های باستانی در کدام نقطه قرار دارند تا پرونده ثبتی‌شان تشکیل شود. ‌می‌گوید: «هزاران محوطه باستانی ایران نه‌تنها هنوز شناسایی نشده‌اند که حتی ثبت ملی هم نیستند تا بتوان جلوی تخریب و غارت آنها را گرفت.»
وی یادآور می‌شود: «بسیاری از محوطه‌های تاریخی را دیده‌ام و تقریبا هیچ کجا نیست که قاچاقچی‌ها حفاری نکرده باشند. باید اهرم حفاظت از آثار و محوطه‌های تاریخی داشت که یکی از آنها ثبت در فهرست آثار ملی است و اکنون این بخش با ضعف‌های جدی روبه‌رو‌ست.»
او با انتقاد از ضعف ثبت و تعیین حریم آثار تاریخی کشور تأکید می‌کند: «باید شناسنامه آثار تشکیل شود تا باستان‌شناس‌ها بتوانند برای کاوش‌ برنامه‌ریزی کنند. کاوش‌های فعلی اضطراری هستند و باستان‌شناس‌ها نمی‌توانند10سال بر یک محوطه  متمرکز باشند.

باستان‌شناسی ایران شبیه خاک‌بازی شده است
کامیار عبدی نیز از آن دسته باستان‌شناسان دست به قلمی است که تخصص خود را در رشته باستان‌شناسی انسان‌شناختی از دانشگاه میشیگان در آمریکا گرفته است. او حالا استاد باستان‌شناسی دانشگاه شیراز است. فعالیت باستان‌شناسی او نه‌تنها در تخت‌جمشید که در محوطه چغاگاوانه اسلام‌آباد غرب، ارجان بهبهان و سرخ  دم لری کوهدشت لرستان نیز ادامه یافت. عبدی ‌از مشکلات دیگری در باستان‌شناسی ایران سخن گفته است. می‌گوید: «افرادی که صلاحیت علمی ندارند ‌ مشغول کاوش ‌باستان‌شناسی شده‌اند و به‌نظر می‌رسد برای خالی نماندن عریضه آمده‌اند و بودجه‌ای گرفته‌اند و دست به کاوش برده‌اند؛ اما ‌فعالیت‌شان دردی از باستان‌شناسی ایران دوا نمی‌کند.»
او مشکل باستان‌شناسی ایران را هدفمند نبودن کاوش‌های باستان‌شناسی و حجم انبوه پرسش‌های بی‌پاسخ در باستان‌شناسی ایران می‌داند. کامیار عبدی می‌گوید: «برای خیلی‌ها کار میدانی باستان‌شناسی محل درآمد شده است درحالی‌که هنوز به بسیاری از پرسش‌ها در باستان‌شناسی ایران پاسخ داده نشده است.» او وضعیت کنونی باستان‌شناسی ایران را با ورود افراد تازه‌کار و بی‌تجربه شبیه به خاک‌بازی می‌داند و می‌گوید: «این حفاری‌ها چه چیزی به دانش باستان‌شناسی ایران افزوده است؟»  این استاد دانشگاه و باستان‌شناس مشکل دیگر باستان‌شناسی ایران را حجم انبوه کتاب‌سازی‌ و کپی‌کاری از کار دیگران در رشته باستان‌شناسی می‌داند که ضربه بزرگی به سطح دانش باستان‌شناسی ایران وارد کرده است و به‌دلیل کپی‌کاری از دانش باستان‌شناسی تهی هستند. وی می‌گوید: «حتی اگر در رشته باستان‌شناسی مدرک دکتری هم داشته باشید به این معنا نیست که باستان‌شناس خوبی هم هستید. چون وقتی تجربه کار باستان‌شناسی پشت مدارک دانشگاهی نباشد، داشتن مدرک دکتری در باستان‌شناسی ارزش ندارد.» کامیار عبدی با انتقاد صریح از به حاشیه راندن باستان‌شناسان خوب کشور و فراری دادن آنها از ایران به‌دلیل کارشکنی‌ها می‌گوید: «باستان‌شناسی ایران شبیه به مقاطعه‌کاری شده و از وضعیت پژوهش خارج شده است. اینکه دکتر یوسف مجیدزاده و آقای علیزاده را از ایران فراری بدهند یک فاجعه برای باستان‌شناسی ایران است.»
کاوش‌های باستان شناسی تعطیل شود و حفاظت در دستور کار قرار بگیرد
کامیار عبدی باستان‌شناس معتقد است که باید تمامی کاوش‌های باستان‌شناسی تعطیل و تمامی فعالیت‌ها به حفاظت از محوطه‌های باستانی و تاریخی کشور معطوف شود. او می‌گوید: «آنچه اکنون از کار ما باستان‌شناس‌ها مهم‌تر است حفاظت و مرمت محوطه‌ها و آثار تاریخی است. تخریب آثار باستانی در حفاری‌های غیرمجاز، فعالیت‌های عمرانی و کشاورزی و جاده‌کشی و لوله‌کشی لجام گسیخته شده  و در این شرایط بهتر است بگویند تا 10سال دیگر کار پژوهشی در باستان‌شناسی ایران ضرورت ندارد و تمرکز بر حفاظت باشد.» به گفته این باستان‌شناس، در محوطه‌های باستانی کردستان، لرستان، غرب کشور، گیلان و مازندران که قبرهای باستانی زیادی دارند، حفاری‌های غیرمجاز بیداد کرده است. در فلات مرکزی ایران، خوزستان،  فارس و... فعالیت‌های عمرانی محوطه‌های باستانی را تخریب کرده است. حالا وضعیت به‌گونه‌ای شده که در محوطه باستانی فیروزآباد فارس گودال‌های عمیق حفاری کشف شده که نتیجه آن بر هم زدن ساختار محوطه است. در غرب کشور 90درصد از غارها تخریب شده‌اند و کار از حفاری غیرمجاز به دینامیت‌گذاری در محوطه‌ها رسیده است. کامیار عبدی تأکید می‌کند: به‌دلیل همین مسائل است که باید کاوش‌های باستان‌شناسی در ایران متوقف و تمام فعالیت‌ها بر حفاظت از محوطه‌های تاریخی متمرکز شود که اگر چنین نشود به‌تدریج حفاری‌های غیرمجاز از محوطه‌های ثبت ملی شده به تخت‌جمشید، شوش و دیگر محوطه‌های ثبت‌جهانی شده هم می‌رسد.
امتیاز: 0 (از 0 رأی )
نظرشما
کد را وارد کنید: *
عکس خوانده نمی‌شود
نظرهای دیگران
نظری وجود ندارد. شما اولین نفری باشید که نظر می دهد