hamburger menu
search

redvid esle

redvid esle

رویداد ایران > رویداد > فرهنگی > مرگ تدریجی یک فرهنگ

مرگ تدریجی یک فرهنگ

مردم کتاب نمی خرند، کتاب نمی خوانند و کتابفروشی ها یک به یک روبه تعطیلی می‌روند. در این شرایط چه می توان کرد؟ تعطیلی کتابفروشی ها، اتفاقی است که نشان می دهد مردم ما چقدر از فرهنگ دور شده اند و به هیچ عنوان سراغ کتاب و کتابخوانی نمی روند.امروز وضعیت به اندازه اي وخیم است که مردم نیازهای اولیه خود را به سختی تامین می‌کنند؛ کارهای فرهنگی که نیازهای ثانویه است بنابراین طبیعی است. به اعتقاد من کتابفروشی هایی که در این شرایط سخت کار می‌کنند از خودگذشته هستند و همچنین کتابخوانان ما نیز از خودگذشتگی می‌کنند!

تعطیلی کتاب‌فروشی ها، داستان غم انگیزی است که انگار قرار هم نیست به جایی یا کسی بربخورد

وزارت فرهنگ و ارشاد در سال های اخیر، با طرح هایی مانند عیدانه ، پاییزه و تابستانه کتاب، توانست تا حدی مردم را به کتاب‌فروشی ها بکشاند اما شاید همه این ها را نوعی مسکن به حساب آورد

خیابان انقلاب سال هاست با نام کتاب و کتابفروشی‌ها گره خورده است. کتابفروشی های کوچک و بزرگ، پاساژهای بزرگ، مملو از کتاب های نو و دست دوم، کتاب‌های درسی، ادبیات، فلسفه و... راسته خیابان انقلاب، یکی از جذاب ترین مکان های فرهنگی تهران است که اگر قصد خرید هم نداشته باشید، قدم زدن در انبوه کتابفروشی‌ها و نگاه کردن به ویترین های مختلف این خیابان، حال‌تان را خوش می‌کند و دست خالی هم بازنمی‌گردید. اگر از آن دسته افراد باشید که به این خیابان رفت و آمد مستمر دارند، در طول چند سال اخیر شاهد تعطیلی کتابفروشی ها و از رونق افتادن این شغل دوست داشتنی بوده اید. حتما برای‌تان پیش آمده که یک هفته رفته اید و از کتابفروشی ای خرید کرده اید و هفته بعد که دوباره به آنجا سر زدید با کرکره پایین کشیده مواجه شده‌اید؛ این داستان غم انگیز بسیاری از کتابفروشی ها در سال های اخیر است. کتابفروشی‌های کوچک و بزرگ، قدیمی و جدید، آن هایی که حتی سال ها قبل از انقلاب در این صنف مشغول به کار بوده اند، پس از تلاش های بسیار، کرکره مغازه را پایین کشیده اند و عطای کتابفروشی را به لقایش بخشیده‌اند و به سراغ شغل دیگری رفته اند. مردم کتاب نمی خرند، کتاب نمی خوانند و کتابفروشی ها یک به یک روبه تعطیلی می‌روند. در این شرایط چه می توان کرد؟

بی میلی دولت ها به کتاب و کتابخوانی

تعطیلی کتابفروشی ها، اتفاقی است که نشان می دهد مردم ما چقدر از فرهنگ دور شده اند و به هیچ عنوان سراغ کتاب و کتابخوانی نمی روند. اگرچه ممکن است تعطیلی کتابفروشی های خیابان انقلاب تا اندازه ای پررنگ باشد اما اگر به محلات تهران سر بزنیم می بینیم که بسیاری از آن ها خالی از هرگونه کتابفروشی یا شهر کتاب هستند.

ناشران و کتابفروشان تلاش می‌کنند با اضافه کردن جذابیت هایی به فروشگاه، مردم را ترغیب به خرید کتاب کنند اما دیگر شرایط حتی مانند یک سال قبل هم که همه ما از وضعیت فروش کتاب ناراضی بودیم، نیست؛ امروز در شرایطی قرار داریم که مردم تنها می توانند به تامین نیازهای اولیه خود، آن هم به سختی، بپردازند.

هاشم اکبریانی (نویسنده) در این خصوص به روزنامه قانون می‌گوید: در دوره احمدی نژاد قیمت ها شدیدا بالا رفت و طبقه متوسط را دچار ضعف کرد؛ طبقه ای که بیشترین طيف کتابخوان را دارد. بعد از آن، در دولت روحانی، یک مدت کوتاهی وضعیت خوب بود اما امروز وضعیت به اندازه اي وخیم است که مردم نیازهای اولیه خود را به سختی تامین می‌کنند؛ کارهای فرهنگی که نیازهای ثانویه است بنابراین طبیعی است که کتابخوان نداریم و همین مساله سطح آگاهی و فرهنگ مردم را پایین آورده وطبیعی است که شرایط سخت شود و انتظاری هم نیست.

این روزها با هر کسی که اهل قلم است صحبت می کنید، از شرایط ناراضی است. حوزه نشر همواره یکی از ضعیف ترین و می‌توان گفت بی پشتوانه ترین، حوزه های فرهنگی است. سینما، موسیقی، هنرهای تجسمی و حتی تئاتر همچنان می‌توانند سرپا بمانند و جلو بروند اما حوزه نشر روز به روز وضعیت وخیم تری پیدا می کند و این مساله بسیار ریشه‌ای‌تر از اوضاع نامساعد اقتصادی است. شاید بتوان ریشه تعطیلی کتابفروشی ها را در سال های قبل جست‌وجو کرد که دولت‌ها همواره با بی میلی از کتاب و کتابخوانی سخن گفتند و در کمتر دوره ای شاهد یک کار جدی و اساسی در این حوزه بوده ایم.

در این شرایط آگهی های زیادی هم می بینیم که گفته‌اند: «ما خاطرات شما را با پایین ترین قیمت منتشر می کنیم»! این نشان دهنده وضعیت نابسمانی است که نشر ما گرفتارش شده و باید برای آن فکری جدی کرد. متاسفانه آن قدر وضعیت اسفبار است که در مواردی شاهدیم ناشرانی که نام آن ها به ما می گوید حتما با کتاب خوبی طرف هستیم، این روزها به انتشار کتاب های بازاری یا به اصطلاح زرد روی آورده اند؛ همه این مسائل، نشان از بیماری حوزه نشر دارد که نیازمند درمانی جدی و مستمر است.

موجی از رکود کتاب‌فروشی ها را هدف گرفته است

آنچه ما می بینیم و از آن سخن می‌گوییم، تنها اتفاقاتی است که در تهران می‌افتد و وضعیت در شهرستان‌ها بسیار وخیم‌تر است. اتحادیه ناشران و کتاب‌فروشان تهران، در سال‌های اخیر، فعالیت‌ها و طرح های مختلفی را برای جلوگیری از تعطیلی کتابفروشی‌ها به راه انداخته است و به تازگی نیز محمود آموزگار (رییس اتحادیه ناشران و کتاب‌فروشان تهران) در گفت‌وگو با ایسنا، درباره تعطیلی کتاب‌فروشی‌ها و طرح‌های حمایتی این نهاد برای جلوگیری از تعطیلی آن‌ها، بیان کرده است : موجی از رکود و تعطیلی کتاب‌فروشی‌ها را هدف گرفته است. این موضوع ما را ناگزیر کرد که بر اساس بررسی‌ این کتاب‌فروشی‌ها، آن‌ها را به سه دسته تقسیم کنیم؛ کتاب‌فروشی‌های محلی، کتاب‌فروشی‌های مستقل و کوچک و کافه کتاب‌فروشی‌ها. راسته کتاب‌فروشی‌های محلی که اغلب قدیمی‌اند برای این‌که بتوانند سرپا بایستند و به فعالیت خود ادامه بدهند، در کنار کتاب به فروش لوازم تحریر می‌پردازند. طبق قانون نظام صنفی باید به آن‌ها اخطار داده شود و سپس پلمب شونداما سیاستی که در ارتباط با این دسته از کتاب‌فروشی‌ها در نظر گرفتیم این است که اگر دو قفسه کتاب‌ هم دارند، باز امکانی برای محله است و با تعطیل کردن آن‌ها این امکان را از مردم محله سلب نکنیم.

او همچنین درباره طرح‌های حمایتی این اتحادیه از کتاب‌فروشی‌ها گفته است: ما به استناد مصوبه شورای سوم اسلامی شهر تهران در سال ۹۱ که به عنوان «کاربری فرهنگی» معروف شده می‌خواهیم از فضاهای مسکونی برای ایجاد کتاب‌فروشی‌ها استفاده کنیم. مقررات نظام صنفی ضوابطی را برای ایجاد مکان تجاری تعریف کرده است که ما بر اساس آن به مکان‌هایی که دارای کاربری اداری بودند، جواز کتاب‌فروشی می‌دادیم اما در مصوبه دیگری؛ بند «ج» ماده ۹۲ قانون پنج‌ساله توسعه ششم، شهرداری‌ها مکلف شدند اجازه استفاده از فضاهای مسکونی برای ایجاد دفاتر نشر و کتاب‌فروشی‌ها را بدهند. آیین‌نامه مربوطه در دست تدوین است که بحث کاربری فرهنگی برای مکان مسکونی به ویژه تعرفه‌های ویژه فرهنگی برای آب‌، برق و گاز مطرح می‌شود. ما منتظریم وضعیت این مورد نیز روشن شود. مصوبه اخیر به ما این امکان و اجازه را می‌دهد برای ایجاد کتاب‌فروشی‌ها در واحدهای مسکونی اقدام کنیم. اگر این کار اجرایی شود هزینه‌های ایجاد کتاب‌فروشی‌ها در راسته انقلاب و کریم‌خان کاهش پیدا می‌کند و افراد می‌توانند با قیمت کمتری مبادرت به ایجاد کتاب‌فروشی‌ها کنند. فکر می‌کنم این سیاست‌ها ما را به نقطه‌ای برساند که امیدواری‌های‌مان برای بقای کتاب‌فروشی‌ها در این مناطق و بهبود کسب و کارشان را افزایش دهد.

بهبود اوضاع اقتصادی مردم را به سمت کتاب می کشاند

وزارت فرهنگ و ارشاد در سال های اخیر، با طرح‌هایی مانند عیدانه ، پاییزه و تابستانه کتاب، توانست تا حدی مردم را به کتاب‌فروشی ها بکشاند اما شاید همه این ها را نوعی مسکن به حساب آورد. اکبریانی در این خصوص بیان می‌کند: آن چیزی که سبب خواهد شد مردم سراغ کتاب بروند بهبود وضعیت اقتصادی است. نه وزارت فرهنگ و ارشاد و نه هیچ دستگاه دیگری نمی تواند کاری کند. به اعتقاد من راه حل هایی مانند طرح‌های تخفیف، تنها بودجه را هدر می‌دهد. متاسفانه من شدیدا از اوضاع ناامید هستم چون طبقه متوسط را نابود کرده اند!

این نویسنده همچنین به دغدغه ذهنی اشاره می‌کند و در پایان سخنانش می‌گوید: وقتی ذهن شما مشغول مسائل اولیه زندگی باشد، دیگر به این فکر نمی‌کنید که لازم است کتاب بخوانید! ذهن همواره به دنبال این است که مشکلات اقتصادی‌اش را حل کند و دیگر دغدغه‌اش آگاهی نیست. به اعتقاد من کتابفروشی هایی که در این شرایط سخت کار می‌کنند از خودگذشته هستند و همچنین کتابخوانان ما نیز از خودگذشتگی می‌کنند!

کسی برای نشر قدمی جدی برنمی دارد

تعطيلي کتاب‌فروشی ها، داستان غم انگیزی است که انگار قرار هم نیست به جایی یا کسی بربخورد. در این شرایط کتاب‌فروشی ها و به طور کل حوزه نشر، برای بقای خود تنها باید به خودشان و مردمی تکیه کنند که در این وانفسا همچنان کتاب می خوانند!

در این شرایط اقتصادی شاید توقعی هم نمی‌توان داشت که دولت بخواهد برای سروسامان دادن به وضعیت نشر و کتاب‌فروشی ها، قدمی مثبت و جدی بردارد چرا که ما همچنان درگیر برآورده‌کردن نیازهای اولیه هستیم و به نظر می‌رسد در این شرایط فکر کردن به فرهنگ و سخن گفتن از کتاب و کتابفروشی، بیشتر به یک شوخی شبیه باشد!

امتیاز: 0 (از 0 رأی )
نظرشما
کد را وارد کنید: *
عکس خوانده نمی‌شود
نظرهای دیگران
نظری وجود ندارد. شما اولین نفری باشید که نظر می دهد