hamburger menu
search

redvid esle

redvid esle

رویداد ایران > آواز‌خوان دلتنگی‌های کهریزک

آواز‌خوان دلتنگی‌های کهریزک

در روزهایی که شاید حال دل خیلی از ما خوب نباشد چقدر به این فکر می‌کنیم که حال دل یک نفر دیگر را خوب کنیم تا شاید قانون کائنات هم حال دل ما را خوب کند!

مثل «امید افخم» خواننده و نوازنده جوانی که هر جمعه گیتارش را روی دوشش می‌گذارد و راهی جنوبی‌ترین نقطه تهران می‌شود. جایی که ناملایمات روزگار آدم‌هایش را به دست فراموشی سپرده و سال‌هاست پیرزن ها و پیرمردهایش در کنار هم روزگار می گذرانند؛ آسایشگاه معلولان و سالمندان کهریزک. افخم که موسیقی را با اجراهای خیابانی شروع کرده و در متروهای تهران نواخته است، حالا هر جمعه به کهریزک می‌رود تا هنرش را با سالمندان و معلولان تقسیم کند. آسایشگاه کهریزک که شاید بار معنایی سنگینی برای همه مردم عادی جامعه داشته باشد، از نگاه یک خواننده تازه‌کار جایی است پر از انرژی مثبت و آرامش. جایی که حال دل آدم‌هایش فقط با مهربانی خوبِ خوب می‌شود.
با امید افخم گفت و گو کردیم ، او سال ها قبل در یک مسابقه خوانندگی که از تلویزیون پخش شد هم شرکت کرد اما بخت با او یاری نکرد تا اسپانسرها حمایتش کنند. حالا اما با انتشار عکس ها و فیلم‌های او در آسایشگاه کهریزک ورق برگشته و کارهایش دیده شده اند.

 چند ‌سال دارید و تحصیلاتتان چیست؟
من متولد‌ سال ٧٢ هستم و دیپلم دارم.
 خوانندگی و نوازندگی شغل شماست؟
من از کودکی به موسیقی علاقه داشتم. در دوران دبیرستان این علاقه بیشتر شد و حتی سر کلاس‌ها روی کتاب‌هایم شعر و نت می‌نوشتم. همان زمان تصمیم گرفتم ساز بزنم و با آموزش تنبور شروع کردم. بعد هم گیتار و خوانندگی را آموختم و همین شد که درس را هم ادامه ندادم و در خیابان ساز می‌زدم تا منبع درآمدی داشته باشم.
 گفتید در خیابان ساز می‌زدید، شرایط و جو نوازندگی در خیابان چطور است؟
ببینید من خیابان را انتخاب کردم، چون هم می‌توانست منبع درآمدم باشد و هم فرصتی برای حضور در بین مردم، چون اساسا هزینه پخش موسیقی زیاد است و برای این کار باید پول داشته باشی.
 چه مکان‌هایی در خیابان را برای ساز زدن انتخاب می‌کردید؟
من حدود یک‌سال در متروی صادقیه می‌ایستادم و این کار را انجام می‌دادم. اما متاسفانه بعد از یک‌سال من را به خاطر نوازندگی در مترو دستگیر کردند و سازم را هم گرفتند. بعد از آن دیگر به مترو صادقیه نرفتم و به متروهای مختلف مثل مترو سرسبز و ولیعصر می‌رفتم.
 هنوز هم اجرای خیابانی دارید؟
بله، هرازگاهی که فرصت کنم به خاطر علاقه‌ام به موسیقی این کار را انجام می‌دهم، اما متاسفانه نوازندگان و خوانندگان خیابانی خیلی مظلوم واقع شده‌اند و معمولا برخوردهای سختگیرانه‌ای با آنها می‌شود.
 اجرای خیابانی روزی چقدر درآمد دارد؟
حدودا روزی ٣٠ تا ٤٠ هزارتومان.
 شما حدود دو‌سال پیش در یک مسابقه خوانندگی در تلویزیون شرکت کردید و اول هم شدید. این موضوع تاثیری در کارتان داشت؟
 راستش آن موقع چند اسپانسر قول دادند حمایت کنند، اما این اتفاق نیفتاد و انگار حرف‌هایشان یادشان رفت. بعد از این باز هم من کار نوازندگی خیابانی را ادامه دادم تا خرج و مخارجم را در‌آورم. داور این مسابقه آقای سیامک عباسی بود که این آشنایی بهترین اتفاق زندگی‌ام شد و در این چند‌ سال فقط ایشان جویای حال و کار من است. بعد از زلزله کرمانشاه هم به نفع زلزله‌زده‌ها چند اجرای خیابانی برگزار کردم که ویدیوهایش هم منتشر شد. همان زمان آقای عباسی به من پیغام داد و با تعجب گفت تو که هنوز در خیابانی!
 آقای افخم در هفته‌های گذشته ویدیوی گیتار زدن شما در یک خانه سالمندان بازتاب زیادی پیدا کرد. از ماجرای این ویدیو بگویید.
 من از چند‌ سال پیش به خیریه‌ها و آسایشگاه‌های مختلف سر می‌زدم. اما چند ماه پیش یکی از دوستانم به من پیشنهاد داد به کهریزک برویم و برای سالمندان و معلولان آن‌جا برنامه اجرا کنیم. وقتی به کهریزک رفتیم، فضا و آدم‌های آن‌جا خیلی من را تحت‌تاثیر قرار داد. پیرزن‌ها و پیرمردها آن‌قدر دنیایشان بزرگ است که ما را هم در دنیایشان راه دادند. بعد هم این ویدیو را در پیج خودم گذاشتم و چند نفر از دوستانم ازجمله آقای عباسی آن را به اشتراک گذاشت و باعث شد کارم دیده شود.
 حدود دو ‌سال است که شما هر جمعه به کهریزک می‌روید و برای سالمندان آن‌جا خوانندگی می‌کنید. چرا بین این همه آسایشگاه کهریزک را انتخاب کردید و ماندگار شدید؟
به خاطر رابطه و حسی که بین من و سالمندان کهریزک برقرار شده، می‌دانم که جمعه‌ها در آن‌جا چشم انتظار دارم.  
 خودتان تنهایی به کهریزک می‌روید یا با دوستانتان؟
دو نفر هستیم. یکی از دوستانم که او هم در کار موسیقی است، با من همراه می‌شود و هر جمعه به کهریزک می‌رویم.
 نواختن و خوانندگی در کهریزک صرفا یک کار خیر است یا برای شما درآمدی هم دارد؟
این سوال را خیلی‌ها از من پرسیده‌اند، اما واقعا چه درآمدی می‌تواند برایم داشته باشد! من از کهریزک آرامش می‌گیرم و کارکردن بین سالمندان حس خوبی به من می‌دهد. مگر می‌شود برویم یک آسایشگاه و از سالمندان به خاطر اجرای موسیقی پول بگیریم؟!!
 در کهریزک مشکلی برای نوازندگی و خوانندگی ندارید؟ منظورم این است که خیلی راحت به شما اجازه این کار را می‌دهند یا آن‌جا هم قوانین سختگیرانه‌ای جلوی پایتان می‌گذارند؟
معمولا به ما اجازه بردن گیتار را نمی‌دهند. چند ویدیو و عکسی هم که با گیتار از ما منتشر شد، حاصل نامه و مجوز گرفتن از روابط عمومی کهریزک بود، بنابراین بیشتر جمعه‌ها ما دست خالی و بدون ساز‌هایمان به آن‌جا می‌رویم و فقط برای ساکنان آسایشگاه آهنگ می‌خوانیم.
 چرا برای بردن ساز به داخل کهریزک باید مجوز داشته باشید؟
واقعا نمی‌دانم! جواب بعضی از سوال‌ها را ندارم. (با خنده)
 شما یکی از کسانی هستید که از نزدیک با سالمندان برخورد می‌کنید. پیرزن و پیرمردهایی که به علت ناملایمات زندگی حالا ساکن آسایشگاه سالمندان شده‌اند. خوانندگی یا اساسا موسیقی چه تاثیری در روحیه سالمندان و معلولان می‌گذارد؟
چون نمی‌توانند خیلی راحت در آسایشگاه موسیقی گوش دهند، از کار ما خیلی استقبال می‌کنند و حس می‌کنم حال دلشان را خوب می‌کند.
 چه آهنگ‌هایی را بیشتر درخواست می‌کنند؟
طبیعتا آهنگ‌های قدیمی. آهنگ‌های جدید یا کارهای خودم را که برایشان می‌خوانم می‌گویند ‌ای بابا این خوانندهای جدید به درد نمی‌خورند که! (با خنده) به هر حال معمولا اسم خواننده‌ها را نمی‌گویند و بخشی از شعرش را می‌گویند و من هم اگر آهنگ را بلد باشم، می‌خوانم، اگر هم بلد نباشم که بالاخره یک‌جوری پیدایش می‌کنم تا اجرا کنم.
 آهنگ‌های شاد را بیشتر دوست دارند یا غمگین؟
بستگی به روحیه‌شان دارد. یادم هست آقایی به نام جمشید که ما عمو جمشید صدایش می‌زدیم، معمولا از من درخواست آهنگ‌های غمگین می‌کرد. یک بار درحال خواندن یک آهنگ غمگین بودم و او هم با آهنگم گریه می‌کرد. خانمی که این صحنه را دیده بود، جلو آمد و گفت چرا برایش آهنگ غمگین می‌خوانی؟! آهنگ شاد بخوان بگذار دلش شاد شود. عمو جمشید به این خانم گفت بعضی وقت‌ها گریه‌کردن آدم را آرام می‌کند.

رویای خوانندگی با سالمندان کهریزک پیر شد

بین سالمندان یا معلولان کهریزک افرادی هستند که صدای خوبی داشته باشند و  همیشه دلشان می‌خواسته خواننده یا نوازنده شوند؟
بله، نخستین روزی که به کهریزک رفتم، هنوز با محیط و آدم‌های آن‌جا آشنا نبودم. یکی از سالمندان جلو آمد و به من گفت فکر می‌کنی خیلی خوش‌صدایی. بعد خودش کنارم نشست و شروع به خواندن کرد و چه صدای زیبایی داشت. یک آقای دیگری هم در بخش معلولان است که سنتی می‌خواند و صدایش بی‌نظیر است.
آقای افخم در این دو سالی که به خانه سالمندان کهریزک می‌روید، پیش آمده جمعه‌ای به آن‌جا بروید و ببینید جای یک نفر از این سالمندان در تختشان خالی مانده است؟
بله، همان عمو جمشید که صحبتش را کردم، فوت کردند و وقتی یک روز به آسایشگاه رفتم جای خالی‌اش را روی تخت دیدم.
آقای افخم اگر یک روز خواننده خیلی معروفی شوید، باز هم به کهریزک خواهید رفت؟
من در این دو ‌سال یک چیزی را خیلی خوب فهمیدم؛ این‌که اگر به آن‌جا نروم حال دل خودم خوب نیست. من فکر می‌کنم هر چقدر کار حرفه‌ای‌تر باشد، آدم به انرژی مثبت و حال خوب بهتری احتیاج دارد. بزرگترین اتفاقی که دوست دارم برای من در این کار بیفتد این است که یک روز کنسرت بزرگی برگزار کنم و تک‌تک سالمندان و معلولان کهریزک را در سالن کنسرتم ببینم.

حال دلم خوب است
 من اجرای خیابانی را انتخاب کردم، چون هم می‌توانست منبع درآمدم باشد و هم فرصتی برای حضور در بین مردم
 بعد از اینکه در مسابقه تلویزیونی اول شدم چند اسپانسر قول دادند حمایت کنند، اما این اتفاق نیفتاد و انگار حرف‌هایشان یادشان رفت
 معمولا به ما اجازه بردن گیتار را نمی‌دهند. چند ویدیو و عکسی هم که با گیتار از ما منتشر شد، حاصل نامه و مجوز گرفتن از روابط عمومی کهریزک بود
 سالمندان کهریزک آهنگ‌های قدیمی  را بیشتر دوست دارند آهنگ‌های جدید یا کارهای خودم را که برایشان می‌خوانم می‌گویند ‌ای بابا این خوانندهای جدید به درد نمی‌خورند که!
 نخستین روزی که به کهریزک رفتم، هنوز با محیط و آدم‌های آن‌جا آشنا نبودم. یکی از سالمندان جلو آمد و به من گفت فکر می‌کنی خیلی خوش‌صدایی اما خودش خیلی خوب آواز می‌خواند
 سالمندان نمی‌توانند خیلی راحت در آسایشگاه موسیقی گوش دهند، به همین دلیل از کار ما خیلی استقبال می‌کنند و حس می‌کنم حال دلشان را خوب می‌کند

 

امتیاز: 0 (از 0 رأی )
برچسب ها
نظرشما
کد را وارد کنید: *
عکس خوانده نمی‌شود
نظرهای دیگران
نظری وجود ندارد. شما اولین نفری باشید که نظر می دهد