انسانها خیلی زود دریافتند که برای بهرهگیری بهتر و بیشتر از این صنعت مهم و راهبردی، نیازمند بهینهسازی لوازم گوناگون آن هستند. مصریها با استفاده از پاپیروس، نخستین گام را در این زمینه برداشتند و تولید کاغذ پاپیروس در کنار تولید پوستهای حیوانی و خشتهای گِلی برای نگارش متنها، در دیگر نقاط، به ویژه پس از اختراع الفبا توسط فینیقیان، نخستین گامهای بشر، در مسیر توسعه صنعت نشر بود.
ایران و سابقه نشر هزاران ساله
ساکنان فلات ایران، حتی پیش از ورود آریاییها، با صنعت نشر آشنا و از آن بهرهمند بودند. یادداشتها و فرمانها، عموماً بر لوحههای گلی و به تعداد زیاد ثبت و به نقاط مختلف ارسال می شد. بنابراین، نخستین کاربرد صنعت نشر در ایران باستان، تکثیر فرمانها و دستورهای حکومتی و گاه، دینی بود. با وجود این، ابزارهای صنعت نشر، به کار دیگر صنفها هم میآمد. امروزه صدها و بلکه هزاران لوح گِلی یک شکل در محوطههای باستانی، مانند شهر سوخته، کشف شده است که نشان میدهد بازرگانان، از این ابزار، برای ثبت و نگهداری حساب و کتابشان، بهره میبردند. در دوره هخامنشی، نگارش روی پوست حیوانات رونق گرفت و افزون بر زبان فارسی باستان، به زبان آرامی که زبان رایج میان رودان بود و به سادگی میشد آن را روی پوست نیز تحریر کرد، نوشته میشد. مشهور است که در همین دوره، اوستا را روی هزاران پوست گاو نوشته بودند و در تخت جمشید نگهداری میکردند. در دورههای بعد، یعنی دوره اشکانی و ساسانی نیز، صنعت نشر در ایران، دچار جهش چندانی به لحاظ فناوری نشد. در این دورهها، نگارش روی پوست حیوانات، همچنان عمومیت داشت و استفاده از پاپیروس یا لوحههای گلی، از رواج کمتری برخوردار بود.
عصر طلایی تمدن اسلامی
با ورود اسلام به ایران و آغاز عصر طلایی تمدن اسلامی، موضوع فراگیری علم و دانش، به شدت مورد توجه قرار گرفت و این موضوع، زمینهساز رونق روزافزون صنعت نشر شد. در جهان اسلام، به ویژه در قرنهای سوم و چهارم هجری قمری، کتاب به کالایی راهبردی تبدیل شد و کتاب فروشان، به عنوان صنفی مهم و پُردرآمد در جامعه آن دوره، مطرح شدند. دکتر عبدالحسین زرین کوب، در کتاب ارزشمند «کارنامه اسلام»، موارد متعددی از این رونق بیسابقه تاریخی را در آن برهه زمانی، بررسی کرده است. مسلمانان و به ویژه ایرانیان، برای سادگی کار، جنس و کیفیت کاغذ را تغییر دادند و تجارت کاغذ، به عنوان یکی از لوازم صنعت نشر، به عنوان تجارتی پرسود مورد توجه بازرگانان قرار گرفت. به نوشته زرین کوب، در شهرهای بزرگ جهان اسلام و از جمله ایران، گذرهای ویژهای در بازارها، به کتاب فروشان اختصاص داشت. این کتاب فروشان، افزون بر خرید و فروش آثار مکتوب، جماعتی از کاتبان را استخدام کرده بودند که بتوانند ضمن نسخهبرداری از کتابهای مختلف، سفارش مشتریها را به سرعت تولید و عرضه کنند. چنین رونقی در عرصه تولید کتاب، شاید برای نخستین بار بود که در سراسر جهان اتفاق میافتاد و به موضوع صنعت نشر، تجسمی عینی و در همان حال، منفعت اقتصادی تثبیت شدهای را بخشید. کتاب «الفهرست»، نوشته «ابن ندیم» که در همین دوره به رشته تحریر درآمده است، نشان میدهد که تنوع کتابها در رشتههای مختلف، چگونه فضا را برای رونق مطالعه و گسترش علم و دانش در جهان اسلام فراهم کرده بود. در پرتو همین فعالیتها، تولیدات علمی بزرگانی مانند ابنسینا که در ایران نگارش مییافت، در اندک زمانی از اندلس سر در میآورد و مورد استفاده پزشکان برجستهای مانند «زهراوی» قرار میگرفت. در این دوره، صنعت نشر ایران، همپای دیگر مناطق جهان اسلام، رونق فراوانی داشت.
ساخت نخستین دستگاه چاپ در دوره ایلخانی
در دورههای بعد و با وجود حملات بنیانکن مغولان، صنعت نشر ایران همچنان قوام و استواری خود را حفظ کرد و کارخانههای کاغذسازی و نیز کتابخانههای بزرگ، به همت مردانی همچون خواجه نصیرالدین توسی و خواجه رشیدالدین فضلا... همدانی، به حیات خود ادامه داد. در رَبْع رشیدی، موقوفه علمی بزرگِ خواجه رشیدالدین، سهمی از درآمد املاک وقفی به صنعت نشر اختصاص داده شده بود و دهها کاتب مستقر در تبریز، مسئولیت تکثیر کتابهای ارزشمند علمی را برعهده داشتند. در این دوره، افزون بر کاغذهای تولید داخل، نوعی کاغذ مرغوب با عنوان «خانبالیغ» نیز، از چین وارد میشد و در اختیار کاتبان، برای تولید کتاب، قرار میگرفت. در دوره ایلخانی و تیموری، افزون بر تهیه کتابهای معمولی، تولید کتابهای نفیس نیز، بیش از پیش در دستور کار قرار گرفت و هنرمندان ایرانی، در هرات و تبریز و دیگر نقاط، به تولید کتابهای مصوری پرداختند که در نوع خود بینظیر بود. نخستین ماشین چاپ ایران، در دوره ایلخانی و در عهد اباقاخان، ایلخان مغول و برای تولید و تکثیر نخستین اسکناس ایرانی با عنوان «چاو» طراحی و تولید شد؛ اما این ماشین چاپ ایرانی که بر پایه حکاکی روی چرم و پرس روی کاغذ استوار بود، با عدم اقبال ایرانیان به پول کاغذی چاو، خیلی زود به فراموشی سپرده شد و کسی در صدد تکمیل آن بر نیامد.ارامنه جلفای اصفهان، در سال 1638 میلادی، توانستند با الگوبرداری از ماشینهای چاپی که در لهستان مورد استفاده قرار میگرفت، نخستین ماشین چاپ حروفی را در ایران طراحی کنند و به کار بیندازند. کتابهایی که نخستین بار از طریق این ماشین چاپ نه چندان کارآمد به زیور طبع آراسته شد، عموماً کتابهای مذهبی مربوط به ارامنه بود. به این ترتیب، پای ماشینهای چاپ مدرن در صنعت نشر ایران باز شد. متأسفانه از کتابهایی که به زبان فارسی در این دوره به طبع رسید، اطلاعات زیادی در اختیار نداریم؛ اما به استناد اشارههای شماری از سیاحان و نیز، بر اساس اسناد موجود در آرشیوهای هلند که «ویلم فلور» آن ها را شناسایی و منتشر کرده است، در عصر صفویه کوششها و مذاکراتی از سوی شاه و درباریان برای ورود فناوری و دستگاههای نوین چاپ به ایران انجام شد و برخی ایرانیان به فراگیری این فن، علاقه نشان دادند. اما این اقدامات، نتوانست صنعت نشر ایران را با ورود دستگاههای جدید چاپ، متحول کند. هر چند به نظر میرسد که تعدادی دستگاه چاپ در ایران نصب و مشغول به کار شد؛ چرا که گزارش دو جهانگرد اروپایی که در عهد نادرشاه به ایران آمدند، حاکی از آن است که جزوههایی چاپی، به زبان لاتین و عربی در ایران چاپ و پخش شده که احتمالاً مربوط به اقلیتهای مذهبی بوده است. طبق گزارش عبدالحسین آذرنگ در مقاله «تاریخ نشر کتاب در ایران»، در دوره زندیه بیش از 70 عنوان کتاب به زبان فارسی، در هند و اروپا منتشر شد؛ اما ظاهراً خبری از انتشار کتاب به زبان فارسی در ایران نبود. دلیل این مسئله را باید در از رونق افتادن مطالعه و کاهش جمعیت باسواد کشور در این دوره تاریخی نیز، جستوجو کرد.نخستین تکاپوی جدی ایرانیان برای به دست آوردن فناوری چاپ و رونق بخشیدن به صنعت نشر، در دوره فتحعلیشاه قاجار و با تلاش بیوقفه عباسمیرزا، ولیعهد وقت، آغاز شد. او شخصی به نام میرزا زین العابدین تبریزی را مأمور فراگیری فن چاپ و انتقال آن به ایران کرد. زینالعابدین در سال 1233 هـ.ق، نخستین ماشین چاپ مدرن را از روسیه خریداری و وارد تبریز کرد و به این ترتیب، نخستین چاپخانه از نوع جدید، در تبریز راهاندازی و اولین کتابی که به زیور طبع آراسته شد، قصهها و خاطرات میرزا ابوالقاسم قائممقام فراهانی از حوادث دوران جنگهای ایران و روس بود.
سربی یا سنگی؟ مسئله این است!
این چاپخانه زیاد دوام نیاورد و مدتی بعد، چاپخانه سنگی جایگزین آن شد. با این که چاپ با حروف سربی، سریعتر، با کیفیتتر و بهتر از چاپ سنگی بود، اما بر اثر بدبینی و شاید حسادت برخی از رجال آن دوره، چاپخانههای سنگی رواج پیدا کرد و استفاده از چاپخانههای سربی، تا مدتها متداول نشد. از سوی دیگر، هنوز مردم به حروف سربی عادت نداشتند و ترجیح میدادند کتابها را با خط شکسته یا نستعلیق مطالعه کنند و این مسئله، باعث رونق بیشتر چاپ سنگی شد. حدود 90 سال بعد، نواده میرزا زینالعابدین موفق شد مدلهای جدید ماشین چاپ سربی را وارد تبریز کند و به تدریج استفاده از این ماشینها در سراسر ایران عمومیت پیدا کرد. گسترش ماشین چاپ، در کنار ورود کاغذهای باکیفیت که عموماً از روسیه خریداری میشد، صنعت نشر ایران را دچار تحولی اساسی کرد. طبع روزنامهها، به ویژه در پی پیروزی انقلاب مشروطه، باعث ورود صنعت نشر به مرحلهای جدید و تأثیرگذار شد. ناشران در این دوره و دورههای بعد، با انتشار کتابها و جراید مختلف و متنوع، نقشی راهبردی در تغییر و تحول فرهنگی ایران ایفا کردند؛ نقشی که تا امروز و با وجود گسترش استفاده از فضای مجازی و شبکههای اجتماعی، همچنان پایدار و برقرار باقی مانده است.
فراز و فرودهای صنعت نشردر ایران
میان صنعت نشر و افزایش سطح فرهنگ جامعه، رابطهای مستقیم برقرار است و میزان علاقهمندی مردم به فرهنگ را میتوان با معیار رونق صنعت نشر سنجید. صنعت نشر با تولد یکی از مهم ترین اختراعات بشر، یعنی خط، به دنیا آمد و به عنوان یک حرفه مهم و کارآمد، ابتدا در مناطقی مانند مصر و بابل، گسترش پیدا کرد.
بیشتر بخوانید
امتیاز: 0
(از 0 رأی )
نظرهای دیگران